دلایل سفر به افغانستان | خاطرات یک گردشگر اروپایی

همه ما برای کسب آرامش و دور شدن از روزمرگی ها سفر را راه حل مناسبی می بینیم. معمولا قبل از آن که کوله بار سفر ببندیم به دنبال یک مقصد خوب می گردیم و این مقصد را به طور معمول با جستجو کردن در اینترنت می یابیم. نتایج این جستجوها معمولا توریستی ترین مقاصد دنیا را نمایش می دهند؛ کشورهایی که امنیت در آن ها برقرار و از امکانات کافی برای سرویس دهی به گردشگران برخوردارند. بیایید این بار از تمام این رنگ و بوهای فریبنده فاصله بگیریم و به جایی برویم که سال هاست گرد و غبار سنگین جنگ و کشتار را بر چهره زیبایش تحمل می کند. کشوری محصور در خشکی که در همسایگی ایران قرار دارد و کمتر کسی به فکر آن می افتد که سفری تفریحی به این کشور داشته باشد. درست فکر می کنید! این جا افغانستان است، کشور هزاره ها و پشتوها، جایی که صدای آواز موسیقی هراتی، بکتیایی و هزارگی طنین انداز می شود و آرامش را بر بام خانه هاشان می نشاند.

در ادامه می خواهیم به شما بگوییم که چرا باید به افغانستان سفر کنیم؛ چه زیبایی هایی در جای جای این کشور در انتظار ماست و آیا افغانستان می تواند میزبان خوبی باشد. همراه کارناوال و همسفر با یک گردشگر آلمانی به نام جاش کوهیل (Josh cahill) به این مقصد ناشناخته سفر می کنیم...

آشنایی با جاش کاهیل آلمانی | مهمان اروپایی افغانستان

جاش کوهیل (Josh Cahill) یک بلاگر و سفرنامه نویس مشهور آلمانی است که طی 15 سال گذشته به بیشتر نقاط دنیا سفر کرده است. نقطه شروع سفرهای وی آن جا بود که از برلین به ایران آمد؛ البته نه با روش های معمول که به صورت هیچهایک. جاش این سفر (که در آینده نزدیک خاطراتش را در کارناوال منتشر خواهیم کرد) را یک تجربه فوق العاده توصیف می کند.

بعد از همین تجربه منحصر به فرد بود که او ماجراجویی در خاورمیانه را آغاز کرد. در یکی از همین سفرها در خاورمیانه به افغانستان رفت و کل این کشور را با یک تویوتا کورولا زیر پا گذاشت. بعد از ماجراجویی در افغانستان، این بار نوبت مصر بود که میزبان جاش شود. جالب آن که گشت و گذار او در مصر با بهار عربی یا همان انقلاب داخلی مصر همزمان شد.

جاش کوهیل تجربه زندگی در جاهای مختلف دنیا مثل دبی، انگلیس، چین و استرلیا را داشته است. او عاشق پرواز است و از سفر با هواپیما به کشور های مختلف بسیار لذت می برد. جالب است بدانید که بزرگترین رویای او پرواز با هواپیمای مورد علاقه اش یعنی MD-11 است که یک هواپیمای 3 موتوره آمریکایی است. وی در شبکه های اجتماعی مختلف مثل اینستاگرام، توییتر و... فعالیت کرده و تجارب سفر خود را با مخاطبانش به اشتراک می گذارد. نوشته های وی شامل تجارب سفرش با ایرلاین های مختلف و بررسی ویژگی آن ها هم می شود و بابت همین تحلیل ها جوایز زیادی به دست آورده است، از جمله جایزه TBCasia2016 برای بهترین ایرلاین وبلاگ (1) (Airline blog). وبسایت او همچنین نامزد دریافت جوایزی مثل بهترین وبلاگ استرالیا در سال 2014 و بهترین ایرلاین بلاگ (Airline blog) در سال 2018 شد. وب سایت جاش در سال 2017 جز 100 وب سایت برتر سال قرار گرفت.

در ادامه با کارناوال همراه باشید تا 10 دلیل برای سفر به افغانستان را از زبان جاش به شما بگوییم.

پاورقی

 Airline blog وبلاگ هایی هستند که اطلاعات کافی در مورد نحوه خدمات رسانی و ویژگی های خاص خطوط هواپیمایی به مخاطبشان اطلاعات می دهند و نویسنده آن ها نیز ایر لاین بلاگر (Airline blogger) خوانده می شود که معمولا این اطلاعات تجربه شخصی او را نیز شامل می شود.

1- کابل در میان دیگر شهرهای دنیا سریع ترین رشد شهری را دارد

اگر از شما بپرسند که در میان شهرهای مختلف دنیا، کدام یک سریع ترین رشد را دارند پاسخ تان چیست؟ نیویورک، لندن یا بمبئی؟ خیر، شما کاملا اشتباه می کنید! آمار مربوط به رشد شهرهای مختلف دنیا هر ماه در حال تغییر است و اخیرا کابل توانسته این لقب را به دست آورد: رو به رشدترین شهر دنیا. بالغ بر 5 میلیون نفر از مردم افغانستان، کابل را خانه خود می دانند و این شهر به طور اعجاب انگیزی در حال رشد است. این شهر حدود 3 میلیون نفر جمعیت دارد و اقوام مختلفی از جمله ازبک ها، هزاره ها، ترک ها، پشتوها و... در آن زندگی می کنند. تقریبا بیشتر مردم شهر مسلمان هستند و تعداد کمی هندو هم در آن زندگی می کند.

2- عبور از جاده سالنگ | مرتفع ترین جاده جهان 

جاده سالنگ (Salang Pass) کابل را به شمال افغانستان متصل می کند و مرز بین دو ولایت بغلان و پروان در کشور افغانستان است. این مسیر حدود 4 کیلومتر طول دارد و از میان رشته کوه های زیبای هندوکش می گذرد و می تواند یکی از هیجان انگیزترین تجربه های رانندگی در جاده باشد. در طول مسیر، شما از تونل سالنگ نیز عبور خواهید کرد که در ارتفاع 3400 متری از سطح دریا قرار دارد و تا سال 1973 مرتفع ترین تونل در دنیا بود. جاش در مورد بازدید از این جاده می گوید که بازدید از این مکان، برای من، یکی از بهترین و هیجان انگیزترین تجربه های رانندگی در جاده بود.

3- بازدید از قصر دارالامان | مشهورترین ویرانه به جا مانده از جنگ در دنیا

قصر دارالامان (Darul Aman Palace) بدون شک یکی از منحصر به فردترین و مشهورترین ویرانه های به جا مانده از زمان جنگ در دنیاست. این کاخ آینه ای از فرهنگ غنی کشور افغانستان است و در زمان امان الله خان از حاکمان افغانستان و در سال 1304 شمسی ساخته شد. این کشور در آن زمان روابط سیاسی خوبی با دولت آلمان داشت و ساخت قصر هم توسط مهندسان آلمانی صورت گرفت. بدون شک با بازدید از این مکان حال و هوای این قصر کاملا به شما منتقل خواهد شد. جالب است بدانید که معنی دارالامان قصر صلح است؛ اما این قصر در گذشته مقر اصلی وزارت دفاع افغانستان بوده است. شاید فکر کنید که تخریب این بنا توسط کمونیست های داخل افغانستان و یا به دلیل حمله نیروهای روسیه صورت گرفت در صورتی که تخریب قصر، توسط گروه مجاهدینی انجام شد که تا اواخر سال 1980 میلادی با روسیه جنگیدند.

4- تماشای مسجد کبود مزار شریف

افغانستانی را تصور کنید که درگیر آن دهه های خونین جنگ نبوده است... بله این یک داستان واقعی است که سال ها پیش گردشگران از سراسر دنیا برای دیدن این مروارید زیبا یعنی افغانستان در آسیای میانه، راهی می شدند و از  مسجد کبود (Blue Mosque) مزار شریف بازدید می کردند. معماری این مسجد در نوع خود منحصر به فرد است؛ نقاشی های ایوان مسجد نیز به دستور ظاهر شاه، آخرین پادشاه افغانستان کشیده شده اند. بر طبق برخی روایت ها این مسجد محل دفن حضرت علی (ع) است؛ اما عده ای دیگر  معتقدند که پیکر وی در شهر نجف دفن شده که اعتقاد بیشتر مسلمانان همین است؛ اما اگر هم این موضوع صحت نداشته باشد چیزی از زیبایی آن کم نخواهد کرد. و هنوز هم این مسجد زیبا گردشگران زیادی را از سراسر دنیا به مزارشریف می کشاند.

5- غذا خوردن با مقامات بلند مرتبه!

چرخ زدن در توییتر برای پیدا کردن راهنمای سفر به افغانستان منتهی به آشنایی، شام خوردن و گفتمان با چند تن از روزنامه نگاران و مقامات محلی و انسان های فوق العاده افغان شد. ما با هم وقت گذراندیم و ساعت ها در مورد سیاست صحبت کردیم و تمام این مدت یک تفنگ هم زیر میز پنهان بود که البته برای حفاظت از ما بود. درست است که همه آن ها مقام و مرتبه بالای سیاسی داشتند؛ اما بسیار خونگرم و مهمان نواز بودند. من هنوز هم شوکه هستم که چگونه چند مورد از درخواست های من در توییتر منجر به چنین میزبانی شگفت انگیزی شد.

6- داستان های حیرت انگیزی خواهید شنید!

در سفرم به افغانستان داستان های بسیاری شنیدم؛ از روایت های غم انگیز و مایوس کننده تا داستان هایی که انسان را به زندگی امیدوار می کرد. برخی از این داستان ها الهام بخش بودند و برخی غم انگیز! در 30 سال گذشته تعداد زیادی از مردم افغانستان به دلیل جنگ و ناآرامی به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند. بسیاری از آن ها کشورشان را ترک کردند تا جایی امن برای زندگی داشته باشند؛ اما خیلی های‌شان هم که حتا در کشورهای دیگر به دنیا آمدند به کشورشان بازگشتند. من بعد از ظهرهای زیادی را در کوچه پس کوچه های غم‌زده افغانستان و بین مردم افغان گذراندم و با آن ها چای سبز نوشیدم. همین برای من بسیار الهام بخش است و حتا مرا مجاب می کند تا دوباره به این کشور سفر کنم.

7- تماشای بازی بُزکِشی!

بسکتبال؟ یا فوتبال؟ شاید هم والیبال باشد! هیچ کدام. بُزکشی بازی ملی افغانستان است. تا به حال اسمش را شنیده اید؟ نگران نباشید چرا که برای من هم جدید و جالب بود. بازی شامل مردانی سوار بر اسب و یک بز مرده است و حریفانی که برای به دست آوردن امتیاز بازی باید بز مرده را روی اسب بگذارند و آن را به محوطه تیم حریف ببرند. واقعا تا به حال همچین بازی پرشور و خشنی ندیده بودم، شاید بتوان گفت یکی از خشن ترین بازی های روی زمین است.

8- بازارگردی در کابل

بازارهای موجود در قلب کابل یکی از بخش های مورد علاقه من در این سفر بود. بازارهایی که در آن می توانید حسابی چانه بزنید و یک معامله خوب انجام دهید. آنقدر همه چیز شگفت انگیز است که نمی توانید از خرید کردن منصرف شوید. بز، گاو و مرغ و هر آن چه که در ذهن تان باشد در این بازارها پیدا خواهد شد. بازارها بسیار پرشور و زنده هستند البته اگر آن مرغ مرده در قصابی را حساب نکنیم. تمام این شلوغی ها و هرج و مرج ها سرگرم کننده هستند به جز بخش سربریدن مرغ ها آن هم جلوی چشم تان!

در این بخش از سفر متوجه شدم که مردم محلی اهمیت زیادی به پرندگان می دهند. برای مثال یک بخش از بازار به طور کامل به پرندگان اختصاص داشت که به آن بازار پرندگان می گفتند که اغلب روی دست پسران کوچک می چرخید. از پرندگان زیبا تا کبوتران فربه که جگرهای‌شان در بازار به فروش می رسید.

9- تنوع نژادی افغان ها

پشتو، تاجیک، ازبک، عرب، هزاره، تركمن، ایماق، براهوئی، پاشایی، بلوچ، نورستانی، گوجارها و مردم پامیر همگی موجب ایجاد طیف گسترده ای از اقوام در این کشور هستند. این تنوع رنگی و فرهنگی و نژادی افغانستان را غنی می کند. بیشتر این اقوام مثل تاجیک ها یا ازبک ها در همسایگی افغانستان هستند همچنین در بخش های شمالی افغانستان تنوع زبانی و قومی مشهودتر است.

10- طبیعت زیبای افغانستان

هلند کشور گل هاست و برزیل کشور جنگل های بارانی اما افغانستان بدون شک کشور کوه های نفس گیر و شکوهمند است. شاید بتوان گفت مناطقی در افغانستان وجود دارد که به طور قطع بکر و دست نخورده هستند و هیچ انسانی پایش را آنجا نگذاشته است. دریاچه های محصور و پنهان بین کوه ها و کوه های بی نظیر این کشور روزی آن را به یک طلای نایاب برای دوستداران طبیعت های بکر تبدیل خواهد کرد.

سخن آخر

با کارناوال به دنیای متفاوت و زیبای پنهان شده میان رشته کوه های هندوکش یعنی افغانستان سفر کردیم و با تنوع فرهنگی و تاریخی آن آشنا شدیم. فکر می کنید روزی خواهد رسید که کشورهایی مثل افغانستان که سال ها درگیر جنگ بودند و خرابه های زیادی از جنگ را در دل خود دارند آرام بگیرند و مقصدی زیبا برای گردشگران شوند؟ شما تا به حال به این همسایه فارسی زبان سفر کرده اید؟ نظرات خود را درباره این کشور و فرهنگ غنی آن با ما به اشتراک بگذارید.