با احساس بخوان؛ هنگامی که گوش جان می سپاری به این نوا…
برهای سنگین و تیره آسمان را پر کرده و بارانی شدید می بارد. بارانی که پاک می کند هوایی که استنشاق می کنیم و می شُوید تن را از خستگی های روزانه. و صدای این بارش بی نظیر را می شنوید که به همراه موسیقی دل انگیز تک تک قطرات باران را روی تنت می نشاند و برایت محسوس می کند این نعمت الهی را.
زیر این باران قدم می زنی. می گویی کاش چتر همراهم آورده بودم. اما کمی که می گذرد، خیس شدن زیر باران را نیز لذت بخش می بینی. پایت را درون چاله های آب می گذاری و هنگام رد شدن، موج هایی که اطراف پایت ایجاد می شود تو را ذوق زده می کند. بی هدف تنها برای لذت بردن زیر باران پیاده روی می کنی و خدا را شکر می گویی بابت این بارش.
آسمان می گرید امشب. نگرانت است پروردگار، همچون مادری مهربان. با او حرف بزن که گوشی شنوا دارد برای خواسته هایت.
نوایی زیبا در پس پرده ی باران می نوازد و این حال و هوا را دل انگیز تر و این نوا را شنیدنی تر می کند.
زير باران بيا قدم بزنيم
حرف نشنيده اي به هم بزنيم
نو بگوييم و نو بينديشيم
عادت كهنه را به هم بزنيم
و ز باران كمي بياموزيم
كه بباريم و حرف كم بزنيم
كم بباريم اگر، ولي همه جا
عالمي را به چهره نم بزنيم
چتر را تا كنيم و خيس شويم
لحظه اي پشت پا به غم بزنيم
سخن از عشق خود بخود زيباست
سخن عاشقانه اي به هم بزنيم
قلم زندگي به دست دل است
زندگي را بيا رقم بزنيم
قطره ها در انتظار تواند
زير باران بيا قدم بزنيم
همراه کارناوال گوش جان بسپارید به این نوا که از زندگی می گوید، آن قدر آرامش برای تو دارد که شاید خود را از این دنیا، از این همهمه جدا ببینی.
همراه کارناوال باشید تا گوش به صدای زندگی دهیم.