بازارهای ایران از نگاه زوج گردشگر خارجی

تا به حال بارها و بارها از دید گردشگران خارجی، به ایران نگریسته ایم و این بار می خواهیم بازارهای ایران را از نگاه زوج گردشگر خارجی ببینیم. بد نیست بدانید که بازارگردی، بخش جالب خاطرات گردشگران خارجی از ایران به شمار می رود و معمولا در نظر خارجی ها درباره ایران تاثیر زیادی دارد. بازارها فرصت تعامل با جامعه محلی را در اختیار گردشگران می گذارند و به توریست های خارجی در ایران این امکان را می دهد که فرهنگ این مرز و بوم را بیشتر بشناسند و با سوغاتی ها و صنایع دستی آشنا شوند. در ادامه با ما باشید تا با لیام (Liam) و ماریانا (Mariana) به بازارهای کشورمان قدم بگذاریم و نظرات آنها را بدانیم. 

درباره لیام و ماریانا

لیام و ماریانا زوجی استرالیایی-دانمارکی هستند که زندگی شان در سفر خلاصه می شود. در سال 2013، ماریانا کپنهاگ را ترک کرد و تصمیم گرفت تا آنجا که می تواند سفر کند. لیام هم به دنبال همین ایده در سال 2014 خانه را ترک گفت. در سال 2015 این زوج در پاناما یکدیگر را به صورت اتفاقی دیدند و تصمیم گرفتند با هم به دنبال آرزوهای شان بروند. حالا آنها از آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی، آمریکای شمالی، اروپای غربی و اروپای شرقی و نیز کشورهای آفریقای شمالی و خاورمیانه بازدید کرده و به بخشی از آرزوهای شان رسیده اند. 

سفر به ایران

این زوج گردشگر سفر به ایران را این گونه توصیف می کنند:

یادتان می آید وقتی بچه بودید مادرتان می گفت با بچه های بد نگردید؟ واکنش به سفر به ایران چیزی شبیه به این است. احتمالا همه و از جمله مادرتان ابروهای شان را بالا می اندازند و تلاش می کنند شما را منصرف کنند اما اجازه ندهید شما را بترسانند. ایران با آن تصویری که در ذهن همه هست فرق دارد و به خوبی از گردشگران غربی استقبال می کند.

در ایران با کوه های برفی در شمال، بیابان های بی پایان در مرکز و آب های فیروزه ای در جنوب و به صورت کلی تنوع زیبایی های طبیعی حیرت زده می شوید. در بازارها غرق شوید، غذاهای خیابانی بخورید، ببینید که زندگی تحت قوانین دقیق اسلامی چیست، بگذارید غریبه ها به شام دعوت تان کنند و مهمان نواز ترین مردم دنیا را ملاقات کنید. این ایران است. به ایران خوش آمدید.

بازارها در ایران

یکی از چیزهایی که لیام و ماریانا به طور ویژه ای به آن پرداخته اند، بازارهای ایران هستند. در ادامه صحبت های آنها را در این مورد از زبان خودشان می خوانیم. 

برای قرن ها، بازارها جای رنگارنگ و عجیب و غریبی بودند که باعث جمع شدن مردم ایرانی دور هم شده اند. اینجا مکانی است که مردم محلی برای نوشیدن چای، خرید، خوشگذرانی، کسب و کار و دعا و نماز به آن مراجعه می کنند. نیاز به تهیه سوغات، شما را مجبور به قدم زدن در این بازار های شگفت انگیز می کند که در هر گوشه آنها یک تجربه با مناظر جدید و غیر منتظره در انتظارتان است.

پیچ و خم های پنهان

درهای بزرگ بازارها هیچ نشانه ای از درون پرهمهمه و پر پیچ و خم شان ندارند. در بازارها با کوچه های باریکی مواجه می شوید که به طور مداوم از سمت چپ و راست انشعاباتی دارند. می توانید از یک خیابان اصلی مستقیما به یک گوشه ای آرام بروید؛ کاری که بسیاری از خارجی ها انجام می دهند و شما در مسیر آنها را می بینید. زنان محلی معمولا در گوشه های آرام دیده می شوند که مشغول فروختن بدلیجات و این جور چیزها هستند. هر کجا که بروید صدای ثابت صدها مرد و زن را می شنوید که فریاد می زنند، می خندند و صحبت می کنند.

فرش ایرانی در همه جا هست

با وجود اینکه ممکن است به چشم بک پکرها همه چیز در هم و بر هم بیاید؛ اما بازارها به بخش های مختلفی تقسیم شده اند. یک بخش به پارچه اختصاص دارد که از نخ های پشمی رنگی شده را در آن می توانید بیابید تا پارچه های رولی آماده و پارچه های رنگارنگ عروسی. 

هر بازار نامدار ایرانی بخش بزرگی از فرش های ایرانی دارد. البته اگر هوس خرید آنها به عنوان سوغاتی برای مادرتان را کردید باید 6000 دلاری بپردازید. شاید هم با این قیمت ترجیح دهید یک تابلوی مونالیزا بر دیوار داشته باشید!

این یک دنیای مردانه است

در بیشتر قسمت های بازار، مردان بیشتر به چشم می آیند. در جایی مردی را می بینید که در میان جرقه های آتشِ به پرواز درآمده، در تلاش است که فلز داغ قرمز رنگی را شکل دهد.

در کنار آن مردی را با گلدان و قابلمه و ماهیتابه می بینید که مغازه ای کوچک دارد. او نشسته و به گذر زندگی می نگرد در حالی که قفس پرنده اش در کنارش قرار دارد.

یک مغازه دار دیگر چشم به راه نشسته و منتظر است تا دوچرخه تعمیری دیگری را برایش بیاورند و آن را به داخل کارگاهش ببرد. کمی پایین تر از کوچه، چند نفر منتظر عرضه قیمت های ارز به گردشگران هستند تا ریال به آنها عرضه کنند. یک فروشنده میوه بعد از یک روز طولانی، در فروشگاه خود چرت می زند و انگار می خواهد گوجه فرنگی های قرمز روشن، خودشان به فروش برسند.

سرزمین عجایب ادویه ها

به مشام تان اعتماد کنید و به دنبال بوها بروید تا به ظروف پر از ادویه های رنگارنگ برسید؛ ادویه هایی که فکرش را هم نمی کردید روزی در کوچه و خیابان آنها را بیابید. در اینجا می توانید ارزان ترین زعفران دنیا را بخرید و طعم میلک شیک های خیابانی را بچشید.

اگر زیرچشمی به داخل درهای نیمه بسته نگاه کنید، کارگاه هایی را می بینید که هنور در آنها به روش قدیمی ادویه ها را آسیاب می کنند. اگر حس ماجراجویی دارید، سرکی هم به درون قصابی بکشید.

این کوچه ها چندان بی خطر نیستند

در سراسر بازار، شما همیشه باید مراقب چرخ دستی های سنگین بار باشید که بدون هیچ منع قانونی و یا قوانین عمومی ترافیک میان پیاده ها به پیش می روند. از دیدن ماشین ها نیز تعجب نکنید. بعضی ها در برخی قسمت ها این کار را انجام می دهند تا میانبر بزنند. در این حالت مردم به نزدیکترین مغازه پناه می برند.

وقتی هدایت کنندگان چرخ دستی ها باری برای جا به جایی ندارند، با هم حرف می زنند، جک می گویند و چای می نوشند. شاید از زبان آنها در مورد آخرین مد لباس های زنانه هم شنیدید!

بهترین بازارها در ایران

بازار بزرگ تهران: همیشه شلوغ و پر رفت و آمد است و مردم نیازهای روزمره شان را از آن تهیه می کنند. همه چیز را می توانید در اینجا بیابید.

بازار کاشان: محل خوبی برای گرفتن عکس هایی از یک بازار ساکت تر است. اگر شما از مردم بخواهید می توانید، غروب را بر پشت بام به تماشا بنشینید و عکس های زیبایی بگیرید.

بازار تبریز: بسیاری از ادویه ها، فرش ها و گیاهان در اینجا هستند و حضورشان به سال های شکل گیری بازار در مسیر تجارت جاده ابریشم باز می گردد؛ به همین دلیل نام این بازار در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. 

بازار وکیل شیراز: کاشی ها و سقف زیبای این بازار بسیار دیدنی هستند و به خوبی از آنها نگهداری می شود. البته نشانه هایی با مضمون «عکس ممنوع» در برخی قسمت ها به چشم می خورد.

بازار اصفهان: مغازه ها در اطراف میدان نقش جهان کاملا فضای گردشگری دارند و فروشگاه های جالب وسایل فلزی هم در بخشی از این میدان واقع شده اند. هنگامی که از طریق سردر قیصریه وارد بازار شوید قصه کمی تفاوت دارد. شما صدها مغازه هیجان انگیز را خواهید یافت و ساعت ها به گردش مشغول می شوید.

سخن آخر

با لیام و لیانا همراه شدیم و به داخل بازارهای ایران قدم گذاشتیم تا فضای آنها را از دید این گردشگران خارجی ببینیم.

از این گشت و گذار لذت بردید؟

تا به حال با گردشگران خارجی در ایران برخورد داشته اید؟

نظرات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.