
نسیم امینی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
08 تیر 1397
به روز رسانی
15 شهریور 1398
در کنار تمامی زیبایی های دنیا، برخی تلخی ها و بی عدالتی ها وجود دارند که قلب هر انسانی را به درد می آورند؛ مانند آنچه بر سر مسلمانان روهینگیایی (Rohingya people) در کشور میانمار آمده است. این قوم، درصد کوچکی از جمعیت کشور میانمار را شامل می شوند و همین باعث شده تا نتوانند در قبال رفتار ناشایست دولت ایستادگی کنند. روهینگیایی ها، در گوشه غربی سرزمین بودانشین میانمار زندگی می کنند و بیشتر در ایالت راخین (Rakhine state) سکونت دارند. دولت میانمار بر این عقیده است که قوم روهینگیا، مهاجرانی هستند که در ادوار مختلف، از کشور بنگلادش به کشورشان مهاجرت کرده اند و هیچ حقی در این سرزمین ندارند. حال این افراد که تنها 4 درصد از جمعیت کل میانمار هستند در وضعیتی بحرانی زندگی را می گذرانند و حتا افراد خیلی کمی در میان این قوم تابعیت کشور میانمار را دارند. زمانی وضعیت بحرانی این قوم را بیشتر درک می کنید که بدانید سازمان ملل، مسلمانان میانمار را «بزرگترین جمعیت بی تابعیت» در جهان می داند و بر اساس گزارش ها، یک دهم از جمعیت های بدون تابعیت جهان را مسلمانان روهینگیا تشکیل داده اند.
در چند سال اخیر، بیش از 700 هزار نفر از مردم روهینگیایی کشور خود را ترک کرده و به دیگر سرزمین ها پناهنده شده اند. حال، ده هزار نفر از این افراد، در کمپ پناهندگان شاملاپور (Shamlapur) روزگار می گذرانند؛ کمپی که در جنوب شرقی کشور بنگلادش و در کنار خلیج بنگال ایجاد شده است. آن ها، در کنار دریا ساکن شده اند و درآمدشان بیشتر از طریق ماهیگیری ست اما کارهای روزمُزد دیگری نیز انجام می دهند. کمک های خیریه هم نقش بزرگی در حیات این قوم دارند. اگرچه این پناهندگان روزهای دشواری را در کمپ ها می گذرانند و نمی توانند در کشور بنگلادش به صورت قانونی کار کنند، اما بازهم از شرایط کنونی شان رضایت قابل توجهی دارند. همین قدر که روهینگیایی های ساکن بنگلادش، می توانند در مکانی امن و در آرامش زندگی را سپری کنند، خداوند را شکرگزارند.
می خواهیم به کمپ پناهندگان شاملاپور برویم و کمی بیشتر، از زندگی شان بدانیم. ببینیم که آن ها چطور روزگار می گذرانند و شرایط فعلی شان چگونه است. برای همین، با عکاس دغدغه مندی به نام کلودا کلکوین (Clodagh Kilcoyne) همراه شده ایم که در ماه مارس به جنوب بنگلادش سفر کرده و از شرایط کمپ پناهندگان میانماری خبر گرفته است. این عکاس، تصاویر جالبی از این مکان به ثبت رسانده که قدری هم مایه آرامش هستند. اگرچه در اینجا مرد و زن، و پیر و جوان، باید پا به پای هم کار کنند و در آمدی خُرد به دست آورند، اما چهره های شاد و لبخندها ، موجی از امیدواری در قلب مان جاری می کند. مناظر تماشایی سواحل بنگلادش هم، سفرمان را دیدنی و دل انگیز خواهد کرد.
با کارناوال همراه شوید و از حال و روز پناهندگان روهینگیایی خبر بگیرید.
1- دنیایش مانند این دریا، طوفانی ست
یکی از پناهندگان روهینگیایی را می بینید که از درون قایق، با لبخندی گشاده، دست تکان می دهد. این مرد و همراهانش به شغل ماهیگیری مشغولند و حال، از کنار ساحل شاملاپور به سمت خلیج بنگال می روند تا ماهی صید کنند.
2- نقاشی، یکی دیگر از مشاغل پناهندگان
پناهنده روهینگیایی، با پارچه ای آغشته به قطران، یک قایق را رنگ می زند. تصویر پیش رو، در ساحل شاملاپور در کنار بازار کاکس (Cox's Bazar) به ثبت رسیده است.
3- امید برای این کودکان باقی ست
4- تلاش برای یک لقمه نان
5- خالی کردن تورهای ماهیگیری
6- ماهی، قوت غالب پناهنده ها
پسرک پناهنده، سبدهای ماهی را پس از خریداری از ساحل، بر دوش می گیرد و راهی اقامتگاهش می شود.
7- آرامش در دنیای کوچک شان
جنت آرا (Jannat Ara)، دخترک پنج ساله ایست که حالا، در عنفوان کودکی، به زندگی در کمپ خوی گرفته است.
8- درآمدزایی از خشک کردن ماهی
نمایی نزدیک از دستان زنی را می بینید که مشغول خشک کردن ماهی ست. او در حوالی بازار کاکس کار می کند. بد نیست اینجا ذکر کنیم که بازار کاکس، در حقیقت یک شهر است در جنوب شرقی بنگلادش، اما به طور کل یک مرکز گردشگری و بندر ماهیگیری نیز شمرده می شود.
9- روهینگیایی ها، بزرگترین جمعیت بی تابعیت
نازیراتک (Nazirartek)، محوطه ای ست در شهر بازار کاکس که در آن به تهیه و توزیع ماهی خشک می پردازند. در تصویر، یکی از پناهندگان روهینگیایی را می بینید که در این منطقه، کار می کند. به گفته عکاس، این زن که از نداشتن تابعیت و بی هویتی خود خسته شده بود، از کمپ کوتوپالونگ (Kutupalong) در شهر بازار کاکس گریخته و حالا در نازیراتک مشغول به کار است.
10- غروب آرامش بخش، بر فراز کمپ شاملاپور
11- اسباب کار
از این گاری که یکی از پناهنده ها بر آن نشسته، برای جابهجا کردن قایق های ماهیگیری استفاده می کنند.
12- پایان ساعت کاری
مردان روهینگیایی پس از یک روز کاری طاقت فرسا به سمت کمپ پناهندگان باز می گردند.
13- در انتظار طلوعی دیگر
دخترک روهینگیایی در کنار کمپ پناهندگان بالوخالی (Balukhali) در نزدیکی بازار کاکس ایستاده است.
14- گرسنه و مستاصل
کودکان در یکی از کمپ های حوالی بازار کاکس، برای گرفتن غذا صف کشیده اند.
15- تعویض تمبر هندی و ماهی
در تصویر، یکی از زنان چاکما (Chakma) را می بینید که می خواهد کیسه ای از تمبر هندی را با ماهی عوض کند. چاکماها، قومی از مردم هندوآریایی به شمار می روند.
16- ماهی ها در حال خشک شدن
شاید باورش سخت باشد، اما در منظره پیش رو، خیل عظیمی از ماهی برای خشک شدن، آویزان شده اند و کلاغی هم، بر آن ها نوکی می زند.
17- جلوه سحرانگیز طلوع
18- دنیای ماهیگیرها
19- حمل و نقل تورهای ماهیگیری
20- مدارس، نیاز مهمی برای هر جامعه
دخترک روهینگیایی از پنجره کلاس درس، به بیرون نگاه می کند.
21- گروهی از ماهیگیران در خلیج بنگال
22- این مردان پناهنده نیستند
مردان بنگلادشی، یک سفره ماهی دیو (Manta ray) را در بازار کاکس حمل می کنند.
23- دنیای رنگی و چراغانی پناهنده ها
چراغ های موقعیتیاب را می بینید که بر روی قایق های ماهیگیری نصب شده اند و این منظره چشمنواز را پدید آورده اند.
سخن آخر
به کمپ پناهندگی در سواحل جنوب شرقی بنگلادش سر زدیم و از قوم روهینگیایی ساکن در این منطقه دیدن کردیم. دیدیم که وضعیت این افراد در کمپ های پناهندگی به مراتب بهتر است تا زمانی که در خانه و کاشانه خود در کشور میانمار سکونت داشتند. همچنین، متوجه شدیم که شغل بیشتر این افراد ماهیگیری ست و از این طریق امرار معاش می کنند.
نظر شما درباره این تصاویر چه بود؟
آیا پیش از این، از ماجرای نژادپرستی ها در سرزمین میانمار اطلاع داشتید؟
وضعیت روهینگیایی ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
نظر خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاه جدید