عکاسی از محافظان معابد شهری...

همراه کارناوال باشید که سفری در پیش است به دور دنیا تا از محافظان معابد شهری دیدن کنیم...

مقصد امروزمان را مدیون عکاسی هستیم با نام  « ولادیمیر آنتاکی ». 

او از مونترال به نیویورک ، از نیویورک به پاریس ، از پاریس به بیروت و... سرتاسر جهان #سفر کرده و عکاسی کرده است ؛ اما سوژه ی عکاسی او زیبایی های طبیعی مثل جنگل ها و کوهستان ها و ... نبوده بلکه این بار از محافظان معابد شهری عکاسی کرده است.

این نامی است که او روی مجموعه عکس هایش که از مغازه دارها در محیط هرروزه ی کاری آن ها گرفته ، گذشته است .

مجموعه عکسی ارزشمند که حرف های زیادی برای گفتن دارد.

با کارناوال همراه باشید تا با هم با او همسفر شویم و داستان عکس هایش را از زبان خودش بشنویم.

داستان عکس های ولادیمیر

موضوع از این قرار است که این عکاس ، یعنی ولادیمیر که اهل مونترال کانادا است ، در سفر های مختلفی که به جای جای دنیا از سال 2012 داشته است ، از مغازه دارها در حالی که در مغازه ی خود مشغول کارهای روزانه بوند عکاسی کرده است و این مجموعه تصاویر را با نا محافظان معابد شهری منتشر کرده است . 

اما اولین سوالی که با شنیدن نام این مجموعه به ذهن خطور می کنید ، این است که او چرا این نام را انتخاب کرده است .

چرا ولادیمیر از صاحبان مغازه به عنوان « محافظان » و از مغازه ها به عنوان « معابد شهری » یاد کرده است؟

برای هرشخصی ، بسته به نوع کار و فعالیت وی ، مکانی وجود دارد که از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است... مثلا یک هنرمند، عاشق مکانی است که در آنجا روح زندگی در آثار هنری خود می دمد و برای کسی که محل درآمد وی از مکان خاصی است، آن مکان برایش از همان نوع اهمیت ویژه برخوردار است.

از آنجائی هم که معابد و پرستشگاهها برای انسانها با هر قومیت و ملیت و در هر کشوری، از بالاترین درجه اهمیت برخوردار هستند، به همین دلیل ولادیمیر ، محل کار سوژه های خود را « معابد شهری » نامیده و از خود مغازه داران و صاحبان آن اماکن، به عنوان « محافظان » یعنی کسانی که عاشقانه و با تمام وجود از یک مکانی محافظت می کنند، نام برده است.

Jainul ر یک سوپر مارکت زیرزمینی 6 روز در هفته و 12 ساعت در روز کار می کند و برای خانواده اش در بنگلادش پول ارسال می کند.

داستان شکل گیری ایده این عکاسی از زبان ولادمیر

جالب است تا داستان کل گیری این ایده را از زبان عکاس آن بشویم تا ببینیم چه شد که او دست به چنین کاری زد .

«ولادیمیر می گوید :

"علاقۀ شدید من به عکاسی مستند، همچنین یافتن راهی جهت ادای احترام به افرادی که هرروزه به دلایل مختلفی آنها را دیده و بدون کوچکترین توجهی از کنارشان گذر می کنیم، دو انگیزه قوی جهت تولد ایدۀ مستند «محافظان» در ذهنم بود.

 ارتباط بین طرز برخورد و رفتار این به ظاهر «محافظان» و محیطی که ساعتها از زندگی خود را در آن می گذرانند... اینکه چگونه خودشان را در این محیط قرار داده، با آن هماهنگ شده و وفق داده اند، به گونه ای که انگار همانند برچسبی جدایی ناپذیر به این محیط چسبیده اند، روز به روز باعث علاقمندی هرچه بیشتر من به این مقوله می شد... که همین امر، سبب موفقیت در برقراری ارتباط با آنها در شکل گیری این پروژۀ مستند گردید.

فروشگاه مکانیکی ابراهیم در لبنان 

درجه اهمیت مستند « محافظان معابد شهری »

نباید خیلی ساده از این تصاویر گذر کرد ، هر کدام از آن ها حرف هایی برای گفتن دارند.

این مجمعه تصاویر آن قدر تاثیر گذار و با اهیمت بود که در سال 2013، این مجموعۀ مستند، جایزه Infopresse LUX را از آن خود کرد.

تصویری از ریچارد در فروشگاهش در پاریس که او را با هزاران محصول احاطه کرده است.

مردی با نام راشد در یک فروشگاه رنگارنگ گوشت فروشی در پاریس

فردی سیاه پوست با نام Baba که تخصصش تعمیر کفش است ، اما در فروشگاهش در پاریس بیشتر کتاب به چشم می خورد.

نظر ولادمیر در مورد تصاویرش

ولادیمیر نظرش را در مورد این تصویر و کاری که انجام داده است این گونه بیان می کند:

"عکسهایی که در این مستند ثبت شد، معمولا تنها یادگار و خاطره ای است که این « محافظان » خواهند داشت از محیط هرروزه ای که گویی در آن زندگی کرده و بیشترین ساعات زندگی خود را در آن می گذرانند.

 از این عکسها می توان به عنوان تنها تاریخچه بصری از موجودیت این محل ها یاد کرد... تنها یادگاری عکسی!"

مردی که تا 35 سالگی در وال استریت نیویورک کار می کرد و بعد از آن با پس اندازی که داشت یک فروشگاه مربوط به موسیقی راه اندازی کرد.

برگشت به گذشته ؛ فروشگاهی که از آن ماری است و اجناس قدیمی را در پاریس می فروشد.

 در ادامه تنها تصاویری از این مستند را با هم تماشا می کنیم...

افرادی در محیط های کاری گوناگون که شاید همگی دچار روزمرگی شده اند اما باز هم ه دوربین ولادیمیر لبخند می زنند و ما را میهمان محیط کارشان می کنند.

سخن آخر

نظر شما در مورد این تصاویر چیست ؟ شما با دیدن این تصاویر چه حسی داشتید ؟

آیا قبلا تجربه ی چنین کاری را داشته اید ؟

نظرات و تجربیات خود ر با ما به اشتراک  بگذارید.