نقش رستم مرودشت
استان فارس، مرودشت، جاده مرودشت-ساروئی، روستای زنگی آباد
4.2
از 5 امتیاز
میانگین نظرات 8 کاربر
گالری تصاویر
مدت پیشنهادی بازدید
1 تا 2 ساعت
ساعت دسترسی
هزینه ورودی
همه چیز درباره نقش رستم مرودشت
چرا بازدید کنیم؟
نقد و بررسی کارناوال
کجاست؟
نقشه و مسیر
آقام چی گفتن؟
نظرات کاربران
سوالی دارید؟
پرسش و پاسخ
نقد و بررسی کارناوال
سحر بحیرائی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
27 مهر 1398
به روز رسانی
15 تیر 1400
نقش رستم مرودشت
کارناوال این بار سفری به اعماق تاریخ دارد و بهسمت نقش رستم مرودشت میرود. در این مطلب به تفصیل درباره گوردخمه های نقش رستم صحبت خواهیم کرد و جزییات آنها را بهطور کامل برخواهیم شمرد. همچنین در مورد یکی از بناهای زیبای نقش رستم که کعبه زرتشت نام دارد اطلاعاتی را در اختیار شما قرار میدهیم؛ سازهای که گمانهزنیهای زیادی در رابطه با آن وجود دارد. از آتشدان های نقش رستم و کتیبه اردشیر بابکان در نقش رستم نیز برایتان خواهیم گفت. تا انتهای این مسیر همراه ما باشید...
چرا نقش رستم مرودشت ؟
- نقش رستم در زمره بینظیرترین گوردخمههای باستانی قرار دارد که نظیر آنها را در هیچیک از کشورهای باستانی دیگر نمیتوان یافت.
- نقش رستم محل دفن بزرگترین شاهان تاریخ ایران یعنی داریوش کبیر، داریوش دوم، اردشیر اول و خشایارشا است.
- از معروفترین جاذبه های گردشگری استان فارس به حساب میآید.
- این مجموعه شکوهمند، آثار حجاریهای متعددی از دوره ایلامی تا سلسله ساسانی را در خود جای داده است و میتوان توالی تاریخ را بهراحتی در آن مشاهده کرد.
- یکی از مهمترین آثار ثبت ملی در ایران است و باستانشناسان و تاریخدانان بسیار بزرگ داخلی و خارجی زیادی درباره آن تحقیق کردهاند.
- در مجموعه نقش رستم سنگنگارههای بینظیری از نبردهای شاهان ساسانی مثل شاپور، بهرام دوم، هرمز دوم و شاپور دوم به یادگار مانده است.
- یکی از شاخصترین بناهای مجموعه نقش رستم، بنایی مکعبی است که دلیل ساخت و کاربری آن به طور دقیق مشخص نیست.
آشنایی با نقش رستم مرودشت | سه گنبدان | دژنبشت
در 10 کیلومتری تخت جمشید در شهر مرودشت، مجموعه بزرگ و شکوهمندی از گوردخمهها و سنگبرجستههای 3 سلسله بزرگ پادشاهی در ایران یعنی ایلامی، هخامنشی و ساسانی وجود دارد که نام آن نقش رستم است. این سنگنبشتهها و گورها، روی یک کوه کنده شدهاند که مردم محلی به آن حسین کوه میگویند. از نامهای دیگر این کوه میتوان به کوه استخر و کوه نفِشت اشاره کرد.
در این مجموعه 4 گوردخمه باشکوه وجود دارد که از چپ به راست به داریوش دوم، اردشیر اول، داریوش اول و خشایارشا تعلق دارند و از لحاظ ترتیب زمانی اولین سنگنگاره حجاری شده متعلق به داریوش کبیر، خشایارشا، اردشیر اول و داریوش دوم است. در بخش زیرین گوردخمهها نیز حجاریهای شکوهمندی از شاهان ساسانی دیده میشود که مضمون کلی آنها تاجگذاری، پیروزی و نبردهای آنان است. روبروی گوردخمه داریوش دوم نیز، بنای زیبا و مکعب شکلی به نام کعبه زرتشت وجود دارد که گمان میرود در گذشته آتشکده و یا مکان بسیار مقدسی بوده است. از دیگر بخشهای این محوطه تاریخی میتوان به آتشدانهای سنگی، دژ و بارو و چاه آب اشاره کرد.
ثبت ملی: این مجموعه ارزشمند تاریخی در تاریخ 24 شهریور 1310 با شماره 21 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گوردخمه های نقش رستم
در این مجموعه باستانی 4 گوردخمه وجود دارد که از سمت چپ به راست آرامگاههای داریوش دوم، اردشیر اول، داریوش بزرگ و خشایارشا قرار دارد.
آرامگاه داریوش دوم (420 تا 404 قبل از میلاد مسیح)
این گوردخمه در غربیترین نقطه حسین کوه و دقیقا روبروی کعبه زرتشت قرار گرفته است؛ البته طبق تحقیقات انجام شده دلیل خاصی مبنی بر عمدی بودن قرارگیری کعبه زرتشت روبهروی گوردخمه داریوش دوم وجود نداشته است.
نمای کلی آرامگاه داریوش دوم مانند 3 گور دیگر به شکل چلیپایی (صلیبی) کنده شده و متاسفانه چهره شاه یعنی داریوش دوم بهشدت آسیب دیده است. مانند سایر نقشبرجستههای هخامنشی، اهورامزدا (پروردگار هستی) روبهروی شاه قرار گرفته و حلقه دور بدنش مانند گوردخمه اردشیر اول صاف و بدون تزیینات است و بالهای او برخلاف سایر گوردخمههای نقش رستم خطوط افقی بیشتری دارند. در این نقشبرجسته تخت شاهی توسط 30 نفر از تختبران (اورنگ بران) در حال جابهجا شدن است و شاه در مقابل آتشدان و زیر نشان اهورامزدا (زیر سایه ایزد یکتا) ایستاده و دوسویش درباریان قرار گرفتهاند.
داخل آرامگاه داریوش دوم
ورودی یا دهلیز این گوردخمه با ارتفاع حدودی 280 سانتیمتر، بسیار بیدقت کندهکاری شده و شباهت خیلی زیادی به مستطیل ندارد. داخل آن 3 اتاقک وجود دارد که ورودیهای آنها منظمتر تراش خوردهاند و داخل هر کدام یک گور وجود دارد. گفته میشود که گور میانی بدون شک جایگاه شاه (داریوش دوم) است و یکی دیگر از گورها به شهبانو پروشات (دختر اردشیر اول، همسر داریوش دوم) تعلق دارد اما گمانهزنیها درباره این که گور سوم برای کیست، بینتیجه مانده است.
داریوش دوم که بود؟
داریوش دوم پس از اردشیر اول به تخت نشست و تنها حدود 20 سال فرمانروایی کرد. در اسناد تاریخی از داریوش دوم به نیکی یاد نشده و بیشتر وی را فردی راحتطلب و سلطهجو معرفی کردهاند که با خوی شاهان هخامنشی تناقضات زیادی داشته است.
آرامگاه اردشیر اول (450 تا 430 قبل از میلاد مسیح)
گوردخمه اردشیر اول بلافاصله بعد از گوردخمه داریوش دوم قرار گرفته و با گوردخمه بعدی (داریوش بزرگ) حدود 37 متر فاصله دارد. نمای گوردخمه به شکل چلیپایی است که ارتفاعی معادل 22 متر دارد. در این سنگنگاره، فروهر دقیقا بالای سر شاه قرار دارد و حلقه دور بدنش مانند فروهرِ داریوش دوم بسیار ساده است. شاه در این حجاری یک حلقه به دست دارد که روی تصویر فروهر قرار گرفته و آستینهای لباس شاه روی حلقه را گرفتهاند. مانند 3 حجاری دیگر، شاه روی تخت کیانی ایستاده و تخت بران در حال حرکت دادن تختاند.
داخل گوردخمه اردشیر اول
داخل آرامگاه به تقلید از گوردخمه داریوش بزرگ، کنده کاری شده و 3 اتاقک دارد. اما تفاوت عمده آن با گوردخمه داریوش در عدم نظم و تناسب هندسی در بخشهای مختلف از جمله دهلیزهاست. طبق گمانهزنیهای انجام شده گور میانی به اردشیر اول تعلق دارد زیرا بهنسبت دو گور دیگر بزرگتر و در ساخت آن دقت بیشتری بهکاررفته است. به احتمال زیاد یکی دیگر از گورها به شهبانو داماسپیا (همسر اردشیر اول، مادر خشایارشای سوم) تعلق دارد. گفته میشود که وی بلافاصله بعد از مرگ اردشیر اول از دنیا رفت. گور سوم نیز احتمالا به جانشین منتخب بعد از شاه تعلق دارد.
اردشیر اول که بود؟
اردشیر اول یا ارتخشتره سومین، پسر خشایارشا و ششمین پادشاه هخامنشی بود. وقتی او پادشاهی خود را آغاز کرد مرزهای شاهی دچار جنگ داخلی بودند. وی پس از درگیریهای کوتاه مدت با مصر و یونان در دربارش به صورت خیلی شاهانهای زندگی کرد. او کاخهای باشکوه تخت جمشید و شوش را کامل و کار ناتمام پدرش خشایارشا را به پایان رساند.
در تصاویر زیر می توانید تفاوت گوردخمههای اردشیر اول و داریوش دوم را ببینید.
آرامگاه داریوش بزرگ (519 پیش از میلاد مسیح)
بعد از گوردخمه اردشیر اول، آرامگاه داریوش کبیر قرار دارد که تقریبا در مرکز قرار گرفته و سنگنبشته موجود در این مزار تعلق آرامگاه به داریوش بزرگ را ثابت میکند. طبق تحقیقات انجام شده به احتمال زیاد داریوش بزرگ (داریوش اول) ساخت این گوردخمه را همزمان با ساخت کاخ آپادانای شوش و تخت جمشید آغاز کرد. گوردخمه در ارتفاع 60 متری از سطح زمین کنده شده و مانند سایر آرامگاهها به شکل چلیپایی است. در این سنگنگاره، داریوش کبیر بر تخت پادشاهی که پایههای آن به شکل پنجه شیر است، نشسته و 28 نفر از سرزمینهای دیگر آن را حمل میکنند. مانند سایر آرامگاهها، فروهر یا همان ایزد یکتا، بالای سر شاه قرار دارد و آتشدان شاهی کنار داریوش حجاری شده است. شاه جامهای پارسی به تن دارد و در دست چپش کمانی را نگه داشته و دست راستش را به سوی آتشدان دراز کرده است. سمت راست داریوش دایرهای قرار دارد که یک هلال در آن دیده میشود. علاوه بر این طرحها در دو سوی شاه چند تن دیگر حجاری شدهاند که به نظر میآید از نزدیکان وی باشند.
در بخش پایینی حجاری شاه، درِ ورودی گور دخمه قرار دارد که در دو سویش تعداد 4 ستون با سرستونهای کله گاوی و طرح یک کاخ دیده میشود. از این حجاریها میتوان دریافت که آرامگاه شباهت زیادی با کاخ تچر (محل زندگی داریوش کبیر و خانوادهاش) دارد. از آنجا که هخامنشیان به روز رستاخیز اعتقاد داشتند مقبره شاهان را مانند محل زندگیشان میساختند چون معتقد بودن مردگان از خواب برمیخیزند و زندگی دیگری را آغاز میکنند. نکته بسیار جالبتوجه درباره این گوردخمه دقت در ساخت و ظرافت در حجاری در مقایسه با سایر گوردخمههای دیگر است، همچنین بخش پایینی چلیپای گوردخمه بسیار صیقل خورده و لیز است تا دسترسی به آرامگاه را دشوار کند.
داخل گوردخمه داریوش بزرگ
داخل آرامگاه 3 اتاقک دارد که در هر کدام سه گور صندوق مانند قابل مشاهده است و گمان میرود بهجز شاه 8 نفر دیگر از بستگان بسیار نزدیک وی در اینجا دفن شده باشند. قبرها تفاوت آنچنانی در طرح یا اندازه با هم ندارند و بنابراین تشخیص قبر داریوش از دیگر گورها دشوار است؛ اما اشمیت، باستانشناس آمریکایی، آلمانی، معتقد است که شهبانو آتوسا (مادر خشایارشا، همسر داریوش، دختر کوروش کبیر) حتما در یکی از این گورها دفن شده است.
داریوش بزرگ که بود؟
داریوش سومین پادشاه امپراتوری هخامنشی بود و در سال 522 پیش از میلاد با کشتن گئومات مغ به تخت پادشاهی نشست و بعد از 36 سال سلطنت سرانجام در 64 سالگی با مرگ طبیعی از دنیا رفت. آغاز ساخت شهر پارسه (تخت جمشید) در زمان حاکمیت او آغاز شد اما به طور کامل به پایان نرسید. او در زمان حکومت خود اقدامات بسیار بزرگی مثل ایجاد آبراه دریای سرخ به دریای مدیترانه، تنظیم مالیاتهای امپراتوری، ایجاد راه شاهی و سپاه جاوید و خدمات دیگری را انجام داد و نام خود را به عنوان فردی نیک در تاریخ بشریت به یادگار گذاشت.
نکته جالب
بر اساس اسناد تاریخی، روزی که داریوش کبیر ساخت مقبره را به اتمام رساند از پدر و مادر خویش خواست تا از آن بازدید کنند. آنها برای دیدن مقبره از طناب بالابر استفاده میکنند اما طناب پاره شده و هر دو نفر جان خود را از دست میدهند؛ پس از این اتفاق داریوش بزرگ دستور اعدام عاملان این حادثه را داد.
سنگ نبشته های آرامگاه داریوش بزرگ
در دو بخش بالا و کنار در ورودی گوردخمه داریوش بزرگ دو سنگنبشته به سه زبان فارسی باستان، ایلامی و اکدی وجود دارد که به نوعی وصیتنامه معنوی داریوش برای آیندگان است.
اولین کتیبه در قسمت بالایی قرار دارد که نوشتهای کاملا بیطرفانه و به کتیبه DNa معروف است. کتیبه دوم در کنار در ورودی به کتیبه DNb معروف است و نوشتهای شخصی محسوب میشود. در دوره سلوکیان یک سنگنبشته دیگر زیر خط ایلامی کتیبه داریوش نوشته شد؛ اما اطلاعات دقیقی از آن وجود ندارد. البته طبق اطلاعات به دست آمده از آن گمان میرود این نوشته در زمان سلوکوس یکم (افسران مقدونی اسکندر مقدونی) یا پسرش آنتیوخوس حجاری شده باشد چرا که برخی از محققان معتقدند که کلمه سلوکوس در این کتیبه قابل خواندن است.
آرامگاه خشایارشا (حدود 465 پیش از میلاد مسیح)
آرامگاه خشایارشا در شرقیترین نقطه کوه قرار گرفته و حدود 100 متر با آرامگاه داریوش بزرگ فاصله دارد. آرامگاه او نیز بهشکل صلیبی تراشخورده و طرح و مضمون نقوش روی آن شباهت زیادی با آرامگاه داریوش کبیر دارد. شاه در این حجاری روی تخت پادشاهی نشسته و مردمانی از سرزمینهای دیگر (از هند تا مصر و لیبی) در حال حمل آن دیده میشوند. فروهر بالای سر شاه نقش شده و روبروی وی آتشدان شاهی قرار گرفته که شاه دستش را بهسمت آن دراز کرده است.
داخل گوردخمه خشایارشا
ورودی گوردخمه حدود 6 متر ارتفاع دارد. داخل دخمه تنها یک اتاقک وجود دارد که سه قبر در آن دیده میشود که نسبت به آرامگاه داریوش سادهترند و گور میانی که درِ بزرگتری دارد به احتمال زیاد متعلق به آمستریس (دختر هوتن، مادر اردشیر اول و همسر خشایارشا) است.
خشایارشا که بود؟
خشایارشا پسر داریوش کبیر و چهارمین پادشاه شاهنشاهی هخامنشیان بود که نبردهای زیادی در طول حاکمیتش انجام داد و سرانجام به دست یک خواجه به نام میترا و رئیس گارد سلطنتی به نام اردوان در خوابگاهش به قتل رسید.
سنگ نگاره های ساسانیان در نقش رستم
در این بخش به طور مختصر به بررسی سنگنگارههای شاهان ساسانی در نقش رستم میپردازیم.
سنگ نگاره اهورامزدا و اردشیر بابکان | مجلس تاج گذاری اردشیر بابکان
به جرات میتوان گفت این سنگنگاره یکی از سالمترین نقش برجستههای بهجایمانده از دوره ساسانیان و البته کهنترین آنها است. در این نقش، اردشیر بابکان اسبی آراسته را سوار شده و روبهروی او اهورامزدا سوار بر اسبش قرار دارد. پشت سر اردشیر مردی دیده میشود که در حال مگسپرانی شاه بزرگ است. زیر پای اسب اردشیر بابکان اردوان چهارم، آخرین شاه اشکانی و زیر پای اسب اهورامزاد، خدای تاریکی یا اهریمن نقش شده که در اصل نشاندهنده پیروزی اردشیر بر اردوان پنجم و اهورامزدا بر اهریمن است. در این حجاری اهورامزدا در حالی که تاجی کنگرهدار بر سر دارد با دست راست خود در حال دادن دیهم یا حلقه مقدس پادشاهی به اردشیر بابکان است و در دست چپ خود نیز شاخه برسم (گندم یا گیاه رستنی) در دست دارد. اسب اردشیر آویزی به گردن دارد که روی نوارهای آویز به 3 زبان پهلوی اشکانی، پهلوی ساسانی و یونانی متن زیر نوشته شده است:
"این است پیکر مزداپرست، خداوندگار اردشیر، شاه شاهان ایران، که نژاد از ایزدان دارد، پسر خداوندگار بابک، شاه"
بر روی بدن اسب اهورامزدا نیز کتیبهای به زبان حکاکی شده که مضمون آن چنین است:
"اين پيكر خداوند اهورمزد است."
سنگ نگاره نبرد هرمز دوم
این سنگنگاره دقیقا زیر آرامگاه اردشیر اول و سنگنگاره پدرش، نرسی قرار دارد. در این حجاری هرمز، نوه شاپور اول، سوار بر اسبی تزیین شده زرهاش را در شکم دشمنی زرهپوش ایرانی کرده است. هرمز جامهای تنگ و شلواری گشاد به تن دارد و موهای بلند او تا شانههایش رسیده اما متاسفانه تاج هرمز آسیبدیده و تنها بال عقاب حک شده روی تاج و قسمتی مروارید مانند از آن باقیمانده است. پشت هرمز مردی قرار دارد که از روی کلاهش میتوان دریافت یکی از بزرگان دربار شاه است.
سنگ نگاره نیمه تمام آذر نرسه
بالای نقش هرمز دوم یک حجاری نیمهتمام وجود دارد که به احتمال زیاد متعلق به آذر نرسه پسر اوست. آذر نرسه تنها چند ماه پس از مرگ پدرش به تخت پادشاهی نشست؛ اما فورا و به تشخیص بزرگان دربار پادشاهی از سلطنت خلع شد. در این نقش برجسته که جزییات آن به درستی قابل تشخیص نیست، شاه با صورت ریشدار روی تخت پادشاهی نشسته و شمشیر یا عصایی را در دست دارد. دو شخص نیز در مقابل شاه قرار گرفتهاند که به خوبی قابل تشخیص نیستند.
توجه: عکس زیر متعلق به هرمز دوم است و از سنگنگاره آذر نرسه چیزی باقینمانده است.
سنگ نگاره نبرد شاپور اول
این سنگنگاره بزرگترین و باشکوهترین نقشبرجسته ساسانی در نقش رستم است و در سمت راست و پایین آرامگاه داریوش بزرگ قرار دارد. این حجاری پیروزی شاپور اول بر والرین، امپراتوری روم را روایت میکند. شاپور در این سنگنگاره سوار بر اسبی مزین است، تاجی بزرگ و گوی مانند بر سر، گردنبندی بر گردن و گوشوارهای به گوش دارد. زیر شکم اسب شاپور کتیبهای به زبان یونانی، پهلوی و پارتی قرار دارد که فقط بخش یونانی آن باقیمانده است. در مقابل اسب شاپور مردی میانسال (والرین روم) با ریشی مجعد با لباسی رومی زانو زده است و در کنارش مردی بیریش با لباس رومی ایستاده که به احتمال زیاد کوردیاس رقیب والرین است. این نقشبرجسته یکی از زیباترین حجاریهای دوره ساسانی محسوب میشود و گفتهها حاکی از آن است که این حجاری زیبا افراد موجود در آن را زنده جلوه میدهد. گفته میشود که به خاطر وجود والرین در این نقشبرجسته به احتمال خیلی زیاد تاریخ تراشیدن آن به سال 262 میلادی بر میگردد.
سنگ نبشته دار کرتیر
کنار سنگنگاره شاپور و دقیقا پشت سر وی نقشبرجستهای از کرتیر، موبد موبدان زرتشتی، دیده میشود. او صورتی بیریش و کلاهی بلند بر سر دارد. از روی علامت قیچی مانند روی کلاه موبد هویت وی را تشخیص دادهاند چرا که در نقش رجب و نقش بهرام در سرمشهد نیز همین طرح روی کلاه او دیده میشود. موبد انگشت سبابه دست راست خود را به نشانه پرستش شاه به سوی او دراز کرده و با احترام ایستاده است. پایین این طرح کتیبهای 48 خطی با مضمون کتیبه شاپور که روی دیوار کعبه زرتشت قرار دارد دیده میشود. به احتمال زیاد این حجاری در زمان بهرام دوم تراشکاری شده است.
سنگ نگاره بهرام دوم و درباریان
این حجاری دقیقا زیر آرامگاه داریوش کبیر قرار دارد و در آن بهرام دوم در حالی که کلاهی با نقش عقاب بالدار بر سر دارد سوار بر اسبی تزیین شده، نیزهاش را بر سینه دشمنی فرو کرده که هویت مشخصی ندارد. علاوه بر این فرد، یک نفر دیگر نیز با زرهاش زیر پای اسب شاه افتاده و به احتمال خیلی زیاد مرده است. پشت سر بهرام دوم نیز فردی قرار دارد که پرچمی بر نیزه چوبی افراشته و آن را تکان میدهد. بهرام دوم همانند سایر پادشاهان دودمان ساسانی، بالاپوشی تنگ و شلواری گشاد به تن دارد.
کارشناسان درباره دشمن تسلیم شده در برابر بهرام میگویند که به خاطر لباسها و اسب، وی بهاحتمال زیاد هرمز برادر بهرام دوم است که از نبود شاه سواستفاده و ادعای شهریاری کرد. بهرام دوم او را شکست داد و فرمانروایی سیستان را به بهرام سوم عطا کرد. گمانهزنیهایی نیز وجود دارد که بر اساس آنها این نقشبرجسته متعلق به پیروزی شاپور اول بر گوریان سوم از امپراتوران روم است. برخی از کارشناسان نیز معتقدند این نقشبرجسته به پیروزی بهرام چهارم بر هونهاها (1) یا قوم هپتال تعلق دارد که از سمت چین و قفقاز به ایران زمین حمله کرده بودند. اما در حالت کلی میتوان گفت که هیچ قطعیتی درباره دشمن بهرام دوم در این سنگنگاره وجود ندارد. این حجاری به احتمال زیاد در سال 285 میلادی تراشیده شده است.
سنگ نگاره عیلامی | زیر سنگ نگاره بهرام دوم
درست است که در نگاه اول سنگنگاره بهرام دوم توجهها را به خود جلب میکند؛ اما با کمی دقت میتوان دید که در دوسوی سنگنگاره دو فرد با ویژگیهای ایلامیان دیده میشود. فرد سمت راست دستهای خود را به شکل دعا بر روی هم قرار داده و در سمت چپ مردی نقش شده که کلاهی پارسی به سر دارد. قرارگیری فرد ایلامی و پارس (که بعدها به آنها هخامنشیان گفتند) رابطه دوستی آنها را نشان میدهد.
اما تحقیقات بیشتر نشان میدهد که در این نقش برجسته دو فرد ایلامی روی اورنگ پادشاهی با تزیینات مار مانند نشستهاند؛ که یکی از آنها خدا و دیگری خدای بانو یا الهه ایلامی است. طرح مارها را هنوز هم میتوان از میان سنگ برجسته بهرام دوم تشخیص داد. احتمالا نقش سمت چپ بانو و سمت راست خدای ایلامی ست. احتمال میرود که این نقش برجسته در دو دوره یکی 1000 قبل از میلاد و دیگری 700 قبل از میلاد تراشیده شده باشد.
سنگ نگاره بهرام سوم
این سنگنگاره بالای نقش برجسته بهرام دوم قرار دارد و به خاطر ارتباط معنایی با سنگنگاره بهرام دوم، آن را متعلق به بهرام سوم میدانند؛ اما قطیعت آن هنوز مشخص نیست. در این نقش برجسته جوانی بدون تاج با کلاهی که به احتمال زیاد نقش حیوان دارد در حال شکست دادن دشمن است. از روی نقش کلاه و لباس وی میتوان دریافت که وی یکی از شاهزادگان درجه اول ساسانی باشد. دشمن شکستخورده با دست راستش افسار اسب و با دست چپ نیزهای را بهسوی شاهزاده گرفته؛ اما از روی لباسهایش میتوان گفت که مقام عالی نداشته است. این حجاری احتمالا در 285 میلادی تراشیده شده است.
پاورقی
1- هونهاها یا قوم هونهای زرد، بادیهنشینانی بودند که نژاد آنها ترکمن و مغول بود. این قوم در حوالی سالهای 350 میلادی به مرزهای شرقی ایران هجوم آوردند و به موازات آن پادشاه وقت ایران شاپور دوم از ورود این قوم به مرزهای ایران جلوگیری کرد.
سنگ نگاره آناهیتا و نرسی | مجلس تاج گذاری نرسی
این سنگنگاره، مجلس تاجگذاری نرسی، (پسر شاپور اول- پدر هرمز دوم) را نشان میدهد. در این طرح ایزدبانوی آناهیتا در حال سپردن حلقه پادشاهی به نرسی است. شاه تاجی مجلل بر سر دارد و لباس شاهان ساسانی را به تن کرده است. پشت شاه فرد جوانی قرار دارد که به خاطر نوارهای بلند کلاهش او را نوه یا ولیعهد نرسی (هرمز دوم) میدانند. به خاطر نیمهکاره بودن سنگ نگاره احتمال میرود که در سال 300 میلادی تراشیده شده باشد چرا که در همان سالها نرسی از دنیا رفت و هرمز دوم جانشین وی شد.
صفحه تراشیده بی نقش
در جهت غربی حجاری مجلس تاجگذاری نرسی توسط آناهیتا، صفحه بزرگ تراشیده و صیقلکاری شدهای وجود دارد که هیچ نقشی در آن نیست و شباهت زیادی به صفحه تراشیده فرهاد تراش در بیستون دارد. کارشناسان هر دوی این صفحهها را به خسرو پرویز نسبت میدهند و احتمال میرود که او قصد داشته تا طرح بزرگ و باشکوهی از خود به جا بگذارد؛ اما با شکست خوردن از امپراتور بیزانس اینکار عملی نشد. در سال 1821 میلادی یکی از افراد ثروتمند این محدوده دستور داد تا متن سند ملک حاجی آباد را به فارسی نستعلیق در 24 خط داخل این صفحه بتراشند. تنها چیزی که در این صفحه وجود دارد 3 سوراخ بزرگ مربع شکل است و در کنار آن کتیبهای متعلق به دوره قاجار دیده میشود که مضمون آن مربوط به تقسیم آب و زمینهای کشاورزی اطراف است.
کعبه زرتشت نقش رستم | بن خانه
کعبه زرتشت یک بنای چهارگوش سنگی و پلهدار است که در مجموعه باستانی نقش رستم و روبهروی آرامگاه داریوش دوم قرار دارد. در این بنا از تکه سنگهای مختلف از جمله سنگهای آهکی سیاهوسفید استفاده شده که برخی از این سنگهای سیاه شباهت زیادی به سنگهای بهکاررفته در تخت جمشید دارند. بنابراین با توجه به شواهد میتوان گفت این بنا در دوره هخامنشیان ساخته شده است. سنگهای بهکاررفته در بنا بزرگ و مستطیلی شکلاند و بدون استفاده از ملاط و با بستهای دم چلچلهای روی هم سوار شدهاند. این بنا از نظر تناسب و اندازه بسیار دقیق است و هیچ ایرادی به آن وارد نیست.
داخل کعبه یک اتاقک وجود دارد که در گذشته توسط 30 پله به در ورودی آن میرسیدند. روی دیوارههای شمالی، جنوبی و شرقی این بنا سه کتیبه به زبانهای پهلوی ساسانی، پهلوی اشکانی و یونانی در زمان ساسانیان نوشته شده که به نوعی مهمترین اسناد تاریخی بهجایمانده از زمان ساسانیان است.
کاربری بنا
در مورد کارکرد اصلی بنا اتفاق نظری وجود ندارد و 3 فرضیه اصلی برای آن مطرح است.
- آتشگاه: یکی از اولین گمانهها این است که به احتمال زیاد این بنا آتشگاه بوده چرا که در بخشهایی از آن دودهای سیاه آتش دیده میشود. فرضیه دیگری که برای آتشگاه بودن کعبه زرتشت مطرح میکنند تشابه تعداد پلههای این بنا با آتشکده زندان سلیمان است. عدهای دیگر از محققان نیز میگویند که به خاطر ساخت دقیق بنا و وجود کتیبههای مهم روی دیوارههای آن بهاحتمال زیاد یک بنای مقدس و پر اهمیت بوده است.
- رصد خانه: عدهای از محققان معتقدند شباهت کعبه زرتشت به زندان سلیمان به این خاطر است که این دو بنا کاربریهای مشابه داشتهاند و هر دو رصدخانه بوده و از سایه آنها برای تعیین دقیق زمان استفاده میشده است.
- آرامگاه: برخی از متخصصان بر این باورند که این بنا یک آرامگاه بوده و شباهت زیادی به آرامگاه کوروش دارد. از سوی دیگر چون کعبه زرتشت در کنار آرامگاههای دیگری در نقش رستم قرار گرفته است بنابراین احتمال دارد که کارکردی مشابه آنها داشته باشد.
- گنج خانه: متخصصانی که کعبه زرتشت را گنجخانه میدانند دو نظریه آتشگاه بودن و آرامگاه بودن آن را بهکلی رد میکنند. این خانه در ادوار مختلف مثل سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان همیشه تمیز و آراسته نگه داشته شده پس گمان میرود که اشیا ارزشمندی مثل کتابهای مقدس و دینی از جمله نسخه اصلی اوستا در آن نگهداری میشده است. گمانه دیگری وجود دارد که بیان میکند این بنا آرامگاه آخرین بازمانده درستکار هخامنشی، بردیا، پسر کوچک کوروش، است که کمبوجیه او را پنهانی کشت و بعدها توسط ساسانیان بهشکل گنجخانه درآمد.
کتیبه کرتیر
کرتیر موبدی زرتشتی بود که در میان پادشاهان ساسانی قدرت و نفوذ بالایی داشت. او دستور داد تا کتیبه ای در 19 خط با مضمون شرححال خویش و خدماتی که انجام داده است، روی دیوار این بنا بنویسند. به احتمال زیاد این کتیبه در زمان بهرام دوم حجاری شده است.
آتشدان های سنگی دوگانه
کمی دورتر از حسین کوه، دو ستون سنگی کوچک و بزرگ وجود دارد که به فاصله 80 متر از هم دیگر قرار گرفتهاند و به آنها آتشدانهای سنگی میگویند. هر دو ستون دارای طاقهای هلالی شکلیاند. روی بخش فوقانی ستون فرورفتگیهای مخروطی شکلی وجود دارد که گمان میرود محل قرار دادن پیاله یا آتشدانهایی بوده که در مراسم مذهبی مورد استفاده قرار میگرفتهاند. ستون کوچکتر به احتمال زیاد مخصوص انجام مراسمی خاص بوده و آتشدان بزرگتر برای گذاشتن آتش درون آن مورد استفاده قرار میگرفته است. به احتمال زیاد قدمت این آتشدانها به اواخر اشکانی و اوایل ساسانیان بر میگردد.
دژ و بارو
این بخش از دید عموم قابل مشاهده نیست اما بر اساس شواهدی که کارشناسان و متخصصان از محوطه به دست آوردهاند میتوان گفت که این محوطه در دوره ساسانیان از اهمیت دینی و مذهبی بسیار بالایی برخوردار بوده است و به همین خاطر به احتمال خیلی زیاد دورتادور این محوطه حصار بزرگی به همراه برجهای نگهبانی وجود داشته که نمونه آن را میتوان در شهر تاریخی اصطخر (1) نیز دید.
چاه آب
در جهت شمالشرق سنگنگاره بهرام دوم گودال بزرگی به شکل یک پنجضلعی تراشیده شده که به احتمال زیاد آن را برای جمعآوری آب در زمان خشکسالی تراشیدهاند. این گودال شباهت زیادی با چاه کوه شاه در تخت جمشید، نزدیک آرامگاه اردشیر سوم دارد.
1- شهر اصطخر: این شهر باستانی نخستین پایتخت حکومت ساسانیان بوده است. امروزه این شهر در اطراف مرودشت استان فارس قرار دارد.
مسیردسترسی
آدرس: استان فارس، مرودشت، جاده مرودشت-ساروئی، روستای زنگی آباد
ساعت بازدید
نیمه اول سال : 8:30 تا 19:30
نیمه دوم سال: 8:00 تا 17:30
هزینه بلیت
ایرانی: 5000 تومان
خارجی: 50000 تومان
بیشتر بدانید
کاوش های باستان شناسی نقش رستم
این محوطه باستانی ارزشمند برای اولین بار در سال 1302 شمسی توسط ارنست هرتسفلد (باستانشناس و ایرانشناس آلمانی) و تیمش مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. او ابتدا از حاشیه محوطه شروع کرد و دیوارهای بهجایمانده از دورتادور نقش رستم که احتمال میرود قلعهای در دوره ساسانیان بوده است را بررسی کرد. بعد از هرتسفلد یک گروه کاوش از موسسه شرقشناسی شیکاگو به سرپرستی فریدریش اشمیت وارد ایران شد و در این بررسی تعدادی از سنگنگارههای ساسانی که زیر خاک رفته بود را کشف کردند. آبانبار، چند ساختمان با آجرهای گلی و آثار دیگر از یافتههایی بودند که علاوه بر سنگنگارههای ساسانی در این مکان کشف شد.
پیشینه نام نقش رستم
متاسفانه پس از حمله اسکندر به ایران زمین، بیشتر مدارک و اسناد معتبر حکومت هخامنشیان از میان رفت و یا در آتش سوخت. به همین خاطر مانند نامی که مردم محلی به تخت جمشید دادند این مکان را نیز متعلق به پادشاه اسطورهای ایران زمین، جمشید، میدانستند و چون داستانهای شاهنامه بهویژه رستم و سهراب به صورت دهانبهدهان میان مردم رواج داشتند آنها فکر میکردند این حجاریها شرح پیروزی رستم بر دشمنانش است و احتمال دارد نام نقش رستم از این جریان برآمده باشد.
گمانهزنی دیگری نیز وجود دارد:
همانطور که پیش از این گفتیم زیر سنگنگاره بهرام دوم حجاری وجود دارد که به احتمال زیاد مردی ایلامی را نشان میدهد بر اساس برخی مدارک تاریخی این مرد همان قهرمان اسطورهای ایرانیان، رستم است و به همین خاطر مردم به این مکان نقش رستم میگویند.
نظر گردشگران خارجی
در این قسمت نظر برخی از گردشگران خارجی که از این اثر باشکوه دیدن کردهاند را با هم میخوانیم.
گردشگری از بریتانیا | تاریخ ثبت دیدگاه شهریور 98
عالی!
میتوانم با شهر پترا مقایسهاش کنم، به خوبی همان است! این مقبرهها واقعا ارزش دیدن دارند. این سنگنگارههای زیبا که برای شاهان سرزمین پارس ساخته شدهاند واقعا انسان را منقلب میکنند.
گردشگری از هنگ کنگ | تاریخ ثبت دیدگاه تیر 98
ارزش بازدید دارد!
این سازه از نقش رجب بزرگتر است و هنوز هم به عنوان یک نگاره سنگی باشکوه و عظیم جایگاه خود را حفظ کرده است. حوالی 5 بعدازظهر بهترین زمان برای بازدید از این اثر محسوب میشود.
گردشگری از نیوزلند | تاریخ ثبت دیدگاه فروردین 98
جالب!
به نظر یک سایت تاریخی است که بیشک ارزش دیدن دارد. آرامگاههای شاهان هخامنشی بسیار حیرتانگیز و تاثیرگذارند. در بخش پایین آرامگاهها هفت سنگنگاره مربوط به دوره ساسانیان است که رویدادهای مهم تاریخی را در سالهای سوم تا هفتم بعد از میلاد نشان میدهند.
سخن آخر
با کارناوال راهی استان فارس شدیم تا سری به یکی از شکوهمندترین آثار تاریخی ایران بزنیم. گورهای پادشاهان بزرگ ایران را به تماشا نشستیم و غرق در تاریخ با عظمت ایران شدیم. شما تاکنون از این بنای تاریخی بازدید کردهاید؟ آیا از این اثر مهم به طور اصولی نگهداری میشود؟ نظرها و تجربههای سفر خود را با ما در میان بگذارید.
نتیجه نقد و بررسی کارناوال
4.8
بررسی شده توسط سحر بحیرائی
ارزش تاریخی | (عالی) 5 |
سهولت در دسترسی | (عالی) 4.5 |
شرایط نگهداری و مرمت | (معمولی) 3 |
ارزش بازدید | (عالی) 5 |
نقاط قوت
- از معروفترین جاذبه های گردشگری استان فارس
- محل دفن چند تن از پادشاهان بزرگ ایران
- محل قرارگیری مهترین اسناد تاریخی دوره ساسانیان، کتیبه های پادشاهان ساسانی
- یکی از مهمترین آثار ثبت ملی در ایران
نقاط ضعف
- نبود راهنما
- نبود اطلاعات کافی در تابلوهای اطلاعات اثر
- عدم ایجاد مسیر سازی صحیح برای بازدیدکنندگان
- عدم انجام اقدامات حفاظتی درخور این اثر شاخص تاریخی
نقد و بررسی کاربران
میانگین امتیاز کاربران
از مجموع 8 رای
4.2
دوستان
5
خانواده
1
زوج
1
انفرادی
1
سهولت در دسترسی | (خوب) 4.1 |
امکانات ویژه بازدید | (خوب) 3.8 |
نقش رستم مرودشت را دیدهاید؟
تجربه و نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
سوالی دارید؟
از کارشناسان و کاربران کارناوال بپرسید
بردیا حسینی
5
بسیار عالی بود. حتما برید. اسم برادم هم بردیا است.
انتشار: 17 خرداد 1403
ناهید واشقانی
مجموعهای بینظیر که تاریخ کهن سه دوره ایران باستان را در حافظه خود به یادگار دارد. از نقش خدایان ایلامی گرفته تا آرامگاه پادشاهان هخامنشی و نقوش برجسته پادشاهان ساسانی؛ نقش رستم گنجینهی سراسر ارزشمندی است که برای ساعتها بازدیدکنندگان را به تأمل وامیدارد.
5
مجموعه نقش رستم در ۶ كیلومتری تخت جمشید، در كوه حاجیآباد (نقش رستم)، آرام گرفته است. نقش رستم آثار باستانی سه دوره تاریخی ایران را در حافظه خود به یادگار دارد.
انتشار: 10 اسفند 1398
نعمت خارا
4
فوق العاده س! خیلی بزرگه و عظمتش توی قاب دوربین جا نمیشه. من جاهای تاریخی زیادی دیدم ولی این یکی عجیب و غریب بود. البته کسی نیست که اونجا توضیح بده و بهتره قبل از رفتن حسابی در موردش مطالعه کنید که بیشترین استفاده رو بکنید. خوبیش اینه که خیلی شلوغ نیست و میتونید در آرامش کامل از بازدیدتون لذت ببرید. سه چهار ساعت حداقل زمانی هستش که میشه برای بازدید اختصاص داد. دم غروب عکسای خیلی خوبی میشه گرفت .
انتشار: 10 اسفند 1398
پرسش و پاسخ
پرسش جدید