قلعه دختر باکو
آذربایجان، باکو، مرکز شهر، قلعه دختر
4.2
از 5 امتیاز
میانگین نظرات 7 کاربر
گالری تصاویر
مدت پیشنهادی بازدید
1 تا 2 ساعت
ساعت دسترسی
شماره تماس
هزینه ورودی:
همه چیز درباره قلعه دختر باکو
چرا بازدید کنیم؟
نقد و بررسی کارناوال
کجاست؟
نقشه و مسیر
آقام چی گفتن؟
نظرات کاربران
سوالی دارید؟
پرسش و پاسخ
نقد و بررسی کارناوال
زينب شيرازی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
09 مهر 1397
به روز رسانی
07 تیر 1402
قلعه دختر باکو | جاذبه تاریخی آذربایجان
اغلب ما وقتی صحبت سفر خارجی به میان می آید، بلافاصله یاد کشورهای اروپایی، برج ایفل، شهر میلان و سواحل قناری اسپانیا می افتیم. حالا گروهی با حسرت و گروهی با اشتیاق از آن حرف می زنند و در روزهای دور برای سفری لوکس به این مقاصد برنامه ریز می کنند؛ اما راستش اگر اهل سفر باشید، با واقع بینی بیشتری به این موضوع نگاه می کنید. کره پهناور زمین به قدری جاذبه و دیدنی های مختلف دارد که اگر برای تمام سال های زندگی تان هم برنامه سفر بریزید، هنوز نقاطی می مانند که فرصت نکرده اید آن ها را ببینید. بسیاری از این دیدنی ها در کشورهای نه چندان نامآشنا قرار دارند که از قضا هزینه های سفر به آن ها سرسام آور نیست. امروز هم یکی از همین مقاصد را نشان کرده ایم.
سبک بار به سوی کشور آذربایجان راه می افتیم و در کسری از ثانیه خودمان را به باکو می رسانیم. در میان جاذبه های باکو دست روی قلعه دختر می گذاریم. برای آن که به این قلعه تاریخی و مشهور برسیم، باید به مرکز تاریخی شهر برویم؛ بنابراین از کوچه و خیابان های باریک و سنتی عبور می کنیم. پیدا کردن قلعه دختر کار چندان سختی نیست و به زودی سازه ای مرتفع و سنگی در برابرمان قد علم می کند.
همراه کارناوال باشید تا با هم از قلعه دختر دیدن کنیم و پای داستان های تاریخی اش بنشینیم.
چرا قلعه دختر باکو؟
- یکی از مهم ترین نمادهای تاریخی آذربایجان و نماد شهر باکوست.
- بسیاری معتقدند که این قلعه ابتدا آتشکده ای زرتشتی بوده که در دوره ساسانیان ساخته شده است.
- از بالای این برج می توانید شهر قدیمی باکو و سازه های مدرن و معروفش را ببینید.
- اهمیت این بنا به قدری است که عکسش بر روی اسکناس های 10 مناتی دیده می شود.
- قلعه دختر در لیست میراث جهانی یونسکو قرار دارد.
آشنایی با قلعه دختر باکو | Maiden Tower
قلعه دختر باکو که در زبان آذری آن را (Qız qalası) می خوانند، یکی از مهم ترین نمادهای تاریخی کشور آذربایجان است که در جنوب شرقی باکو قرار دارد. این سازه در کنار قصر شیروان شاه، مجموعه ای از آثار مهم پایتخت محسوب می شود و هر دوی این سازه ها در سال 2000 در لیست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدند. هنگامی که به سراغ قلعه دختر باکو بروید، با سازه ای با ارتفاع 30 متر رو به رو خواهید شد. وارد قلعه که شوید، می بینید 8 طبقه پیش روی شماست که در تمام طبقاتش مجموعه هایی تاریخی در معرض دید قرار دارند و موزه قلعه را تشکیل می دهند. از پلکان قدیمی بالا بروید و خودتان را به بالای قلعه برسانید. حالا از این جا می توانید کوچه و پس کوچه های بافت تاریخی شهر و بلوار باکو، درختان و خیایان هایش را ببینید و دریای کاسپین و خلیج باکو را تماشا کنید.
هنگامی که در تاریخ، معماری و هدف ساخت قلعه دختر جستجو می کنیم با انبوهی از رمز و راز و سوال های بی جواب رو به رو می شویم. به طور مثال قدمت دقیق قلعه دختر یکی از موضوعاتی است که پس از سالیان طولانی هنوز به اثبات نرسیده و محل اختلاف بسیاری است. به عقیده گروهی از پژوهشگران در 3000 سال پیش ساخته شده و به عقیده برخی دیگر، متعلق به قرن دوازدهم میلادی است. در هر حال این موضوع باعث نشده تا به قلعه دختر بی توجهی شود و برعکس، همواره محملی برای ادبیات داستانی و نمایشی آذربایجان بوده است. به این ترتیب ردپای قلعه دختر در بسیاری از افسانه های این کشور به چشم می خورد که ریشه های فرهنگی، مذهبی و تاریخی سرزمین را به نمایش می گذارند.
در ادامه همراه ما باشید تا از راز و رمز قلعه تاریخی و ارزشمند دختر سر در بیاوریم ...
تاریخچه قلعه دختر
در میان اماکن معروف دنیا، به سختی می توان نمونه مشابه با قلعه دختر یافت؛ سازه ای با اهمیت که بر سر قدمتش اختلاف نظری چند هزار ساله میان باستان شناسان وجود دارد. گروهی قدمتش را متعلق به دوره سومریان می دانند و گروهی دیگر معتقدند که در قرن دوازدهم میلادی ساخته شده است. یعنی با اختلاف نظری 3 هزار ساله طرفیم و این یعنی بخش هایی از تاریخچه قلعه دختر در هاله ای از ابهام قرار دارد. بنابراین برای بررسی هر چه بهتر تاریخچه قلعه دختر، دلایل و استدلال های هر گروه را جداگانه می خوانیم:
1- قلعه ای با قدمت چند هزار ساله
بنا به مدارک باستان شناسان، قلعه دختر یکی از مهمترین آتشکده های زرتشتی در منطقه ایران و آذربایجان است که به دوران پیش از اسلام تعلق دارد. یکی از دلایلی که باعث می شود این آتشکده را زرتشتی بدانند، وجود هفت دودکش در این بناست. چرا که به اعتقاد زرتشتیان، 7 پله یا 7 آسمان نیاز است تا به بهشت دست پیدا کرد. پروفسور داوود آخوندوف، یکی از محققان و باستان شناسان که درباره قلعه دختر تحقیقات بسیاری انجام داده، به همراه حسن حسنوف بنای اولیه را متعلق به قرن های 8 و 7 پیش از میلاد می دانند و به این ترتیب قدمتی 2800 ساله را برای این سازه تاریخی متصور شده اند. به اعتقاد این دو کارشناس و پیروانشان، برای ایزدبانوان میترا و آناهید ساخته شده و طراحی آن از معابد اطراف دریای کاسپین و سرزمین ماد گرفته شده است.
یکی از دیگر کسانی که درباره قدمت و کاربری قلعه دختر نظری دارد، یک معمار آذری به نام نورالدین رضایف (Nurəddin Rzayev) است. او در این باره می نویسد:
- در دوره تاریخی باستان، قبیله باکان یا باخان (bakan) در نزدیکی شهر باکوی امروزی زندگی می کردند. باک یا باخ در لغت به معنی نگهداری و مراقبت است و مردم این قبیله به سازه تپه مانند و مرتفع، باکو می گفتند.
در واقع به اعتقاد رضایف، قلعه دختر یکی از برج های مراقبتی بود که ساکنان باستانی باکو از آن استفاده می کردند.
2- آتشکده زرتشتی از امپراتوری ساسانی
یکی از دلایلی که درباره قدمت و دلیل ساخت قلعه دختر ذکر می شود، ترکیب نظر گروه پیشین در دوره تاریخی متفاوتی است. یعنی عده ای معتقدند قلعه دختر آتشکده ای زرتشتی بوده اما در دوره حکومت ساسانیان به پا شده است.
سارا آشوربیلی، یکی از تاریخ نگاران و اساتید برجسته آذربایجان که تخصص ویژه ای درباره تاریخ باکو دارد، معتقد است قلعه دختر نخستین بار بین قرن های 4 تا 6 میلادی ساخته شده است. او برای ادعای خود به سنگ های موجود در قلعه استناد می کند و با مقایسه آن ها با سایر بناهای قرون وسطایی اطراف، از شباهت آن ها خبر می دهد. البته آشوربیلی تنها کسی نیست که به این تاریخ اشاره دارد، پروفسور برتانیتسکی (Prof Bretanitskiy) نیز تا حدودی اطلاعات او را تایید می کند. این تاریخ نگار نیز بر اساس یافته های خود معتقد است بخش هایی از قلعه دختر ابتدا در طی قرن های 5 تا 6 بنا شده و سپس ساخت آن را در قرن دوازدهم تکمیل کرده اند.
بنابراین اگر حرف های آشوربیلی و تایید برتانیتسکی را مدنظر قرار دهیم، می توان گفت که فرضیه آتشکده ای زرتشتی و ساسانی، فرضیه درستی است.
یکی از دیگر مواردی که کاربری زرتشتی قلعه را تایید می کند، قیاس میان معماری قلعه دختر با مسجدی در نزدیکی این قلعه است. این مسجد که در گذشته معبدی زرتشتی بوده، در بخش طاق ها، به قلعه دختر شباهت دارد. از طرف دیگر به اعتقاد گروهی، قلعه دختر را نمی توان به دوره پس از اسلام نسبت داد؛ چرا که با مقایسه میان این قلعه با مسجد، تفاوت های بسیار میان این دو سازه به چشم می آید. یکی از ویژگی های بارز در سازه های دوره اسلامی، وجود نوشته هایی به خط عربی در دور تا دور داخل و بیرون ساختمان است که چنین ویژگی در قلعه دختر دیده نمی شود.
3- قلعه ای از قرن دوازدهم
در طی قرن 9 تا 15 میلادی، عقب نشینی دریای کاسپین باعث شد تا زمین خشکی به ساحل شهر باکو اضافه شود. در طی همین قرن ها بود که از این زمین برای ساخت دیوارهای شهر تاریخی، قصر شیروان شاه و باستیون (1) بزرگ قلعه دختر استفاده کردند.
در دیوار جنوبی قلعه، کتیبه ای به خط کوفی وجود دارد که 14 متر از زمین فاصله دارد و این کلمات بر رویش به چشم می خورد: قبه مسعود بن داوود. همین کتیبه باعث شد تا گروهی از محققان به دو دلیل زمان ساخت قلعه را مربوط به قرن دوازدهم بدانند؛ اول آن که مسعود بن داوود یکی از معماران مشهور قرن دوازدهم در این منطقه بود و دوم آن که استفاده از خط کوفی در قرن دوازده مرسوم بود. البته این دو دلیل همچنان برخی از تاریخ نگاران آذربایجان را قانع نمی کند و می گویند وجود نام مسعود بن داوود بر روی کتیبه، نشان دهنده آن نیست که ابن داوود سازنده قلعه دختر بوده است. چرا که بر روی این کتیبه بر خلاف کتیبه های مشابه، عنوان «معمار» یا «استادکار» به چشم نمی خورد و همچنین این کتیبه در ارتفاع بسیار بالایی قرار دارد؛ چرا که معمولا کتیبه های حامل نام معمار را پایین سازه و جایی در دید رهگذران قرار می دهند، نه در ارتفاع 14 متری.
طرفداران این گروه در کنار وجود کتیبه، دلیل دیگری نیز دارند: قلعه کنونی دختر از لحاظ معماری و ظاهر شباهت بسیاری به سایر سازه های قرن دوازدهمی مانند قصر شیروان شاه و بافت تاریخی باکو دارد. همین موضوع دلیل محکمی برای آن است تا تعداد طرفدران این گروه کم نباشند. ضمن آن که به اعتقاد این افراد، قلعه در هر زمانی که ساخته شده بود، در قرن دوازده دوباره سرپا شد و با کاربری دفاعی، مورد استفاده قرار گرفت، بنابراین می توان قدمتش را به این قرن نسبت داد.
پاورقی
1- باستیون، بخشی از استحکامات دفاعی هستند که از بالای آن ها برای هدفگیری و شلیک توپ استفاده می کردند.
بازسازی قلعه دختر
در سال 2000 میلادی، قلعه دختر به همراه بافت تاریخی باکو در لیست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدند. پس از این اتفاق ارزشمند زلزله ای رخ داد و قلعه دختر آسیب دید؛ اما مسئولان محلی هیچ توجهی به این موضوع نشان ندادند. به این ترتیب یونسکو در طی سال های 2004 تا 2009 میلادی، برچسب «میراث در خطر نابودی» را به این منطقه اعطا کرد. البته پس از این موضوع، مدیران مربوطه به فکر افتادند و پس از هماندیشی های مختلف، رسیدگی به وضع قلعه دختر را تضمین کردند. در نتیجه در سال 2009 و پس از بازسازی های لازم، برچسب در خطر نابودی قلعه دختر در سایت یونسکو حذف شد.
معماری قلعه دختر
قلعه دختر باکو را یکی از خاص ترین بناهای پایتخت می دانند که درست در نزدیکی ساحل کاسپین قرار گرفته است. هنگامی که معماری قلعه را وارسی کنیم، متوجه می شویم که ترکیبی از عناصر معماری ایرانی، عربی و عثمانی در آن به چشم می خورد. قلعه دختر سازه ای استوانه ای به همراه ساختمان دیگری است که نقش حائل پشتیبانی را ایفا می کند. این قلعه تاریخی 8 طبقه دارد که ارتفاع آن به 29.5 متر می رسد. قطر بخش پایه قلعه برابر با 16.5 متر است و ظرفیت آن به گونه ای است که می تواند 200 نفر را در خودش جای دهد. جالب است بدانید ضخامت دیوار قلعه در هر یک از طبقاتش متفاوت است؛ به طوری که در پایه قلعه از 5 متر آغاز می شود و هر چه بالاتر می رود، از ضخامتش کاسته شده و در طبقات فوقانی به 4.2 تا 3.2 متر نیز می رسد. این موضوع نشان دهنده آن است که تمام بخش های قلعه در یک زمان ساخته شده اند و این طور نیست که در طی قرن های مختلف تکمیل شده باشد.
تنها ورودی قلعه در بخش غربی سازه قرار دارد، 2 متر بالاتر از سطح زمین است و عرض ورودی آن 1.1 متر ارزیابی می شود. زمانی که وارد طبقه همکف قلعه دختر شوید، خواهید دید فاصله زمین تا سقف در حدود 3 متر است و هر چه بالاتر می روید، این ارتفاع متفاوت می شود. در مجموع ارتفاع طبقات قلعه دختر به صورت میانگین 2.5 متر است.
هر طبقه قلعه، سقف طاقی شکل کوتاهی دارد، در میان آن یک سوراخ دایره ای کوچک به چشم می خورد که همگی در یک راستا قرار دارند. بنابراین اگر در طبقه هشتم قلعه بایستید، می توانید از میان سوراخ ها، تمام طبقات را ببینید. به غیر از طبقه اول، برای دسترسی به سایر طبقات قلعه دختر، پلکانی سنگی و مارپیچ در پیش روست که در قسمت جنوب شرقی دیوار قرار دارد؛ اما تنها راه دسترسی به طبقه اول، سوراخ میان سقف است که می توان از نردبان یا طناب استفاده کرد.
باستان شناسان در سری کاوش هایی که در طی سال های 1962 تا 1963 میلادی روی زمین همکف قلعه انجام دادند دریافتند قلعه دختر روی صخره ای با شیب متمایل به سوی دریا قرار دارد که سازندگانش برای تضمین استحکام قلعه، سازه ای به عنوان حائل، بیرون ساختمان بنا کرده اند. باستان شناسان در ادامه کاوش ها در پی قلعه با تیرهای چوبی برخورد کردند که طول هر یک به 14 متر می رسید. محققان متوجه شدند وجود این تیرهای بنا برای ایمن کردن قلعه در برابر زلزله است. همچنین تصور می شود که شکل استوانه ای برج با ارتفاع 5 متری و پایه های قطور و مخروطی شکل با ارتفاع 4.5 متر، فوندانسیون مستحکمی را برای قلعه ایجاد کرده اند که باعث شده در طول تمام این سال ها تنها یک بار برای ساختش زمان صرف شود و مانند دیگر بناهای معروف تاریخی، بارها و بارها بازسازی نشود. همچنین این موضوع، فرضیه ساخت قلعه در زمان های مختلف را رد می کند.
در طی کاوش های باستان شناسی 1982 میلادی، گذرگاهی مخفی و زیرزمینی درون بافت تاریخی باکو پیدا شد که از شمال به جنوب کشیده می شد و تا کاروانسرای مولتان (کاروانسرایی قرن چهاردهمی) ادامه می یافت. از آن جا که این کاروانسرا در نزدیکی قلعه دختر است، بسیاری گمان می کنند گذرگاهی مخفی نیز در زیر قلعه دختر وجود دارد.
مدارک و شواهد پژوهشگران حاکی از آن است که روزگاری قلعه دختر در بخش های جنوب و شمال شرقی به دیوارهای دفاعی شهر تاریخی باکو متصل بوده است. بقایای به جا مانده از ساختمان های تاریخی در جنوب و غرب قلعه، این فرضیه را تایید می کنند. ضمن آن که نوشته های عبدالرشید باکویی، جغرافیدان آذری قرن چهاردهم، در این مورد خواندنی است. او می نویسد:
- دو برج مستحکم و سنگی در باکو وجود دارد که یکی از آن ها در ساحل دریا و دیگری در نقطه ای مرتفع قرار دارد. البته بخش بالایی برج مرتفع در طی حمله مغول ها نابود شد.
بر اساس نوشته های باکویی می توان استنباط کرد که برج موجود در نقطه مرتفع، همان قلعه دختر و برج در ساحل، دیوارهای دفاعی شهر بوده اند.
از دیگر نکات جالب درباره معماری قلعه دختر می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- 1- قلعه دختر که عمارتی سنگی است، نمای بیرونی متفاوتی در نقاط مختلفش دارد که به سبب کاربرد مصالح مختلف است. اوایل سنگ های قلعه را با آهک کنار هم قرار می دادند و بعدها برای این کار از گچ استفاده می کردند. به این ترتیب در بخش های گچ کاری شده نمایی راه راه و سیاه و سفید در قلعه دختر دیده می شود. البته باید بدانید بخش شمال غربی قلعه هنوز به شکل اولیه خود باقی مانده است. جالب است بدانید قدمت بخش های آهکی را به حداقل قرن اول میلادی و بخش های گچی را به قرن یازده و دوازده نسبت می دهند.
- 2- در دیوار جنوبی و جنوب شرقی قلعه، چندین شکاف دیده می شود. از این شکاف ها هم برای تهویه هوای قلعه و هم برای تماشای دریا استفاده می کردند.
- 3- 4 تا از 8 پنجره قلعه دختر به گونه ای در ساختمان تعبیه شده اند تا نور خورشید در روز انقلاب زمستانی (مصادف با 1 دی) درون برج را روشن کند. برخی به این ویژگی اشاره و استدلال می کنند که قلعه دختر با اهداف ستاره شناسی ساخته شده است.
- 4- در تمام طبقات برج پنجره هایی باریک وجود دارد و درون تمام این پنجره ها طاقچه هایی دیده می شود.
- 5- گرچه قلعه دختر در کنار دیگر برج های دفاعی منطقه آبشوران قرار دارد، اما نه تنها دست کمی از آن ها ندارد که طراحی خارجی آن توجه بسیاری را به سوی خودش جلب می کند.
- 6- جالب است بدانید ساختمان قلعه دختر از بالا شبیه نماد «بوتا» است. بوتا نماد باستانی نور، آتش و خورشید است.
چاه آب در قلعه دختر
یکی از ویژگی های خاص قلعه دختر، وجود چاه آبی 21 متری درون طبقه سوم قلعه است! قطر دهانه این چاه 70 سانتی متر است و در دیوار قلعه جاسازی شده است. باستان شناسان با بررسی بخش هایی از چاه قلعه دختر متوجه شدند قدمتش به قرن دوازدهم میلادی برمی گردد. این چاه همچنین یک ورودی در طبقه همکف هم دارد که اخیرا در یکی از کاووش های یک باستان شناس به نام عباس اسلاموف کشف شد. با بررسی هایی که بر روی آب چاه انجام شد، مشخص شد که برای نوشیدن مناسب است.
مکانیسم انتقال آب باران به این چاه بسیار جالب توجه است. لوله ای سفالی با قطر 25 تا 30 سانتی متر از طاقچه قلعه تا چاه ادامه دارد که آب باران را به درون چاه انتقال می دهد. همچنین یک ناودان نیمدایره ای شکل در هر یک از طبقات دوم تا هفتم قلعه به چشم می خورد. این ناودان ها نیز به لوله های سفالی متصل می شوند و در انتها به چاه قلعه می رسند. ضخامت لوله ها برابر با 2.2 سانتی متر است و هر لوله، ارتفاعی 40 تا 45 سانتی متری دارد. جالب آن که برای اتصال لوله ها به هم از آب آهک استفاده کرده و به این ترتیب لوله ای طولانی درست کرده اند. در طبقات همکف تا زیرزمین، جای لوله ها با ناودان هایی سفالی عوض می شود. این ناودان ها چهار گوشه هستند، ابعاد 22 در 18 سانتی متر دارند و از میان دیوار می گذرند.
در انتها باید اشاره کرد که درباره کاربری چاه و این سیستم لوله کشی دیدگاه های مختلفی مطرح است. گروهی با استناد به سلامت آب آزمایش شده، معتقدند که از چاه قلعه دختر برای برداشت و ذخیره آب باران استفاده می کردند. همچنین این چاه با خصوصیات منحصر به فردش، با وجودی که در نزدیکی دریاست، آب را شیرین و تازه نگاه می دارد. البته عده ای دیگر معتقدند سیستم یکپارچه و مرتبط لوله ها، نشان دهنده ان است که از آن ها برای جمع آوری فاضلاب استفاده می کردند.
از آن جا که این سیستم آبرسانی باستانی در حالت اصلی و ابتدایی و خود قرار دارد، نیاز است که ابتدا تمیز شود و لایه های به دست آمده از آن مورد بررسی و مطالعه قرار بگیرند. به این ترتیب می توان اطلاعات مفیدی درباره شبکه زهکشی قلعه به دست آورد و نظر قطعی تری درباره کاربری آن اعلام کرد.
کاربری قلعه دختر
در رابطه با کاربری قلعه دختر نیز نظرات مختلفی وجود دارد که از آن جمله می توان به مواردی چون: آتشکده زرتشتی، برج سکوت یا دخمه زرتشتی، رصدخانه، قلعه دفاعی و ... اشاره کرد. یکی از شایعاتی که در دوره حکومت جماهیر شوروی رواج پیدا کرد آن بود که قلعه دختر به عنوان معبد سزار، یکی از امپراتوران روم شرقی بنا شده است. البته برای این حرف هیچ مدرک و دلیلی وجود نداشت و در حد افسانه باقی ماند.
پروفسور جعفر غایی درباره کاربری قلعه دختر می گوید:
- هنگامی که به ویژگی های ساختمانی قلعه دختر توجه کنیم، می توان دریافت که سال های طولانی کاربری دفاعی داشته است. دیوارهای قطور و بلند، پلکان میان طبقات اول و دوم، چاه آبی در طبقه سوم و قلعه ای با برج بلند از جمله این ویژگی هاست. از همه مهمتر باید توجه داشت که قلعه دختر در دورتادور با برج های مدور قلعه های آبشوران (1) احاطه شده است که هر یک ارتفاع و طبقات بسیاری دارند.
جالب است بدانید شهر باکو در طی قرن های 5 و 6 میلادی جزو شهرهای جنوبی سرزمین آلبانیای قفقاز بود. این کشور در دوره امپراتوری ساسانی بسیار تحت تاثیر ایرانی ها قرار داشت و بر همین اساس بسیاری بر این باورند که قلعه دختر نیز از دارایی های امپراتوری ساسانیان محسوب می شد.
قلعه دختر که در طی نبردها و پیکارهای بسیار بارها در طی چندین قرن آسیب دیده بود، به مرور مرمت شد و در کنار قلعه باکو، کاربری قلعه دفاعی شهر را به خود گرفت. این موضوع را از روی تغییر در ساختار قلعه نیز می توان دریافت. در مجموع قلعه ها را طوری بنا می کنند تا اگر سرزمین به دست دشمن اشغال شد، شاه، فرمانده و یا نزدیکانش بتوانند مدتی طولانی در این ساختمان دوام بیاورند. از آن جا که چنین ویژگی هایی در قلعه دختر به چشم می خورد، بنابراین نمی توان گفت این حجم از تدابیر امنیتی تنها برای یک رصدخانه، معبد، آتشکده، برج مراقبت و ... به کار رفته است. البته نمی توان این موضوع را نیز رد کرد که این قلعه در زمان ساخت با چندین هدف بنا شده است. اما در نهایت شباهت موجود، میان قلعه دختر با دیگر قلعه های دفاعی آبشوران را نمی توان نادیده گرفت که این موضوع خود به کاربری اصلی بنا اشاره می کند.
از طرفی یکی دیگر از صاحب نظران در مورد کاربری قلعه دختر می گوید: این احتمال وجود دارد که خود کاربری قلعه دختر، دلیل جنگ بوده است. یعنی به اعتقاد گری این سازه با کاربری خاصش، به قدری اهمیت داشته است که دشمنان در پی به چنگ آوردنش بوده اند و سازندگان به همین دلیل، آن را مستحکم بنا کرده اند.
پروفسور احمدوف اعتقاد دارد که از قلعه با اهداف نجومی استفاده می کردند و در واقع حکم رصدخانه را داشته است. او برای این ادعای خود به سنگ های برش خورده بنا اشاره می کند. 30 سنگ برش خورده در بخش پایینی و 31 سنگ برش خورده در بخش بالایی قلعه به چشم می خورد که با کمربندی سنگی به یکدیگر متصل می شوند و در واقع به تعداد روزهای هر ماه اشاره دارند.
در نهایت هنگامی که به تنوع نظرها نگاهی می اندازیم، شدت مرموز بودن قلعه دختر بیش از پیش به چشم می آید.
پاورقی
1- آبشوران، شبه جزیره ای وسیع در کشور آذربایجان است که شهر باکو در آن قرار دارد.
داستان ها و افسانه های قلعه دختر
قلعه دختر نیز مانند هر سازه معروف دیگری، همواره مورد توجه بومی ها و فرمانروایان سرزمین خود قرار داشت. این حجم از توجه باعث می شد تا داستان ها و شایعاتی پیرامون این قلعه روایت شود. در حال حاضر بیش از 20 افسانه مختلف درباره قلعه دختر وجود دارد که اغلب آن ها به دوره حکومت ساسانی ها و قرون وسطی بر می گردد؛ اما برخی از این داستان ها نیز به پیش از اسلام بر می گردند و ریشه ای زرتشتی دارند. در این جا با چندی از معروف ترین داستان های قلعه دختر آشنا می شویم:
1- افسانه دختر آتشین مو
در روزگاران دور قلعه ای تاریخی در شهر باکو وجود داشت که بر بالای آن آتشکده ای بود. روزی لشکر دشمنی از راه رسید و با قوای بسیارش توانست قلعه را محاصره کند. فرمانده لشکر با غرور، سوار بر اسبش نگاهی به قلعه و شهر انداخت و دستور داد تا مردم شهر تسلیم شوند. مردم باکو اما به این راحتی ها خیال نداشتند دست از خانه و زندگی شان بکشند. این رفتار، فرمانده دشمن را خشمگین کرد و تصمیم گرفت تمام مردم را به اسارت بگیرد. جنگ سختی در گرفت و بسیاری از سربازان قلعه در راه دفاع از شهر جان دادند. در همین حین فرمانده دستور داد تا آب ورودی به قلعه را هم قطع کنند. چیزی نگذشت که تمام ساکنان قلعه از تشنگی، به مرز هلاکت رسیدند. نه آب و نه غذا و تنها مرگ و زندگی بود که به چشم می آمد. مغ اعظم (بزرگ زرتشتی معبد) و دیگر راهبان به آتشکده رفتند، به درگاه اهورامزدا دعا و طلب کمک کردند. شب و روز را در حالی گذراندند که دست از دعا برنداشتند و دائم از اهورامزدا می خواستند تا زندگی شان را به آن ها ببخشد و دشمن را وادار کند که به عقب برگردد...
روز بعد اتفاق عجیبی افتاد. مردم دیدند که ناگهان آتش بزرگی از آتشکده قلعه به بیرون افتاد و از درونش دختر زیبایی بیرون آمد، دختری با گیسوان بلند و آتشین رنگ. مردم که انگشت به دهان مانده بودند از قلعه خارج شدند و در برابر او زانو زدند. دختر اعلام کرد که «نگران نباشید! من از شما محافظت می کنم. شمشیر و کلاهخودی به من بدهید، دشمن نباید موهای دخترانه من را ببیند... دروازه را باز کنید..»
درست در همین لحظه آن سوی قلعه، فرمانده دشمن خود را برای جنگ تن به تن با پهلوان قلعه آماده کرده بود. او که از پیروزی خود ممطئن بود با صدای بلند اعلام کرد در صورتی که شکست بخورد سریعا آن جا را ترک می کند؛ اما اگر پهلوان را شکست دهد، وارد قلعه خواهد شد و تمام مردم را به اسارت می گیرد. چیزی نگذشت که دروازه باز شد و میان دخترِ قلعه و فرمانده دشمن جنگ سختی درگرفت. در کشاکش سخت میان دو جنگجو، دختر در لحظه ای توانست فرمانده را زمین بزند و خنجر زیر گلویش بگذارد. فرمانده فریاد زد: «تو پیروز شدی! کلاهخود از سر بردار تا تو را ببینم!»
دختر کلاهخود خود را برداشت و فرمانده در کمال تعجب فریاد برآورد: «خدای من! اگر دختران باکو آن قدر شجاع اند که من را شکست دهند، من به خود اجازه تصرف شهر شما را نمی دهم. من را نکش ای زیبا رو!» فرمانده که صورت دختر را دیده بود، به کل جنگ و شکست و محاصره را از یاد برد و عاشق شجاعت و زیبایی دختر آتشین مو شد. دختر هم فرمانده را مورد شفقت خود قرار داد و خنجر از گلویش برداشت. در همین وقت فرمانده درجا از دختر خواستگاری کرد و دختر هم که شیفته فرمانده شده بود، دست رد به سینه او نزد. پس از آن بود که نیروهای دشمن آن جا را ترک کردند و مردم در آسودگی به زندگی روزمره خود بازگشتند. پس از آن نیز نام قلعه شهر را «قلعه دختر» گذاشتند.
2- افسانه ای درباره خاموش شدن آتشکده قلعه
داستان مشهور دیگری نیز با ریشه زرتشتی درباره قلعه دختر روایت می شود:
روزی روزگاری سپاه دشمن با جنگجوهای بسیارش به باکو حمله کردند تا شهر را تصرف کنند؛ اما مردم باکو که غیرت شان اجازه نمی داد تن به خفت و خواری دهند، با وجود نیروهای کم دفاعی در برابر دشمن ایستادند. فرمانده دشمن ابتدا شهر و قلعه دفاعی را محاصره کرد و روز به روز بر شرایط سخت آن ها می افزود. روزی راه ورودی غذا را بست و روز دیگر نگذاشت تا آب وارد قلعه شود. شرایط سخت و طاقت فرسا مغ اعظم و راهبان زرتشتی را واداشت تا دست به دامان اهورامزدا شوند. روزها و شب ها را در آتشکده گذراندند و از اهورامزدا خواستند تا به دادشان برسد. پس از چند روز طلب نیایش بی وقفه، دعای آن ها اجابت شد. زلزله خانمان براندازی رخ داد و هزار جنجگوی دشمن را هلاک کرد. باقی سربازان نیز از ترس گریختند و شهر از محاصره خارج شد. البته پس از آن بود که آتشِ اتشکده قلعه دختر برای همیشه خاموش شد.
باله قلعه دختر | نخستین باله آذربایجانی
قلعه دختر که همواره در ادبیات داستانی و نمایشی مورد توجه قرار داشت، نام یکی از مشهوترین نمایش های باله آذربایجان نیز هست. وقتی به سراغ داستان های قلعه دختر می رویم، با داستان پرآوازه ای برخورد می کنیم که در آن قصه شاهزاده ای روایت می شود. در این داستان، شاهزاده خانم ماجرا به اجبار پدر به ازدواج با مردی که دوستش ندارد وادار می شود. شاهزاده خانم هم برای فرار از این ازدواج شرطی می گذارد: ابتدا باید برایش برجی بسازند. پس از آن که برج ساخته می شود، شاهزاده خانم به هیچ کس فرصت نمی دهد و از غصه بسیار خودش را از بالا به پایین پرت می کند و به زندگی اش خاتمه می دهد.
البته در نمایش باله، نویسنده تغییراتی در داستان مشهور اعمال کرد که داستان تصحیح شده از این قرار است: پادشاه خسته از جنگ باز می گشت که خبر رسید همسرش دختری به دنیا آورده است. پادشاه، خشمگین دستور داد که فرزند تازه متولد شده را بکشند؛ اما دایه سلطنتی که به کودک دل بسته بود، با نوزاد به مکانی مخفی فرار کرد و به تنهایی شاهزاده خانم را بزرگ کرد. دختر تنها هفده سال داشت اما زیبایی اش دل از هر کسی می برد. در همین روزها بود که به جوانی دل بست که ناگاه روزی پادشاه او را دید و دستور داد دختر را به قصر ببرند. پادشاه که از دختر خوشش آمده بود قصد داشت با او ازدواج کند، پس او را به قلعه دختر فرستاد تا دست کسی به او نرسد. در همین اوضاع مرد جوان که عاشق دختر بود به قلعه رفت تا معشوقه اش را نجات دهد. دختر که درون قلعه تنها بود، با شنیدن صدای پاها، گمان کرد پادشاه از راه رسیده و در کمال ترس و ناامیدی خودش را از قلعه به بیرون پرت کرد.
نمایش باله قلعه دختر توسط افراسیاب بدلبیلی (Afrasiyab Badalbeyli)، آهنگساز روسی -آذری نوشته شد. بد نیست بدانید بدلبیلی، از نوادگان عباس میرزا، شاهزاده قاجاری بود و با تولید نمایش باله قلعه دختر، نخستین باله آذربایجانی را خلق کرد. او این نمایش را در سال 1940 میلادی به روی صحنه برد. همچنین این باله باری دیگر در سال 1999 اجرا شد.
چگونگی نامگذاری قلعه
به اعتقاد پروفسور ماهر خلیفه زاده یکی از اساتید و سیاستمداران برجسته آذربایجان، اگر افسانه ها را کنار بگذاریم، به سختی می توان توضیحی تاریخی، دلیلی باستان شناسی و یا مدرکی نوشتاری برای فلسفه نامگذاری قلعه دختر یافت. علاوه بر پس زمینه اساطیری، قابل قبول است که کلمه «دختر» به این اشاره دارد که ساختمانی مستحکم و غیر قابل نفوذ بود و هیچ وقت به دست دشمن نیفتاد. همچنین از نقطه نظر دینی می توان این گونه تفسیر کرد که اهریمن هیچگاه فرصت لمس قلعه را پیدا نکرد و آتشکده زرتشتی قلعه، «باکره» باقی ماند.
موزه قلعه دختر
همان طور که گفتیم، قلعه دختر میزبان موزه ای است که با ورود به آن می توانید از مجموعه هایش دیدن کنید و با تاریخچه شهر باکو و قلعه دختر آشنا شوید. در طبقه اول قلعه، تعدادی ظرف و قاشق تاریخی به همراه چند کوزه و تعدادی از وسایل کشف شده در کاوش های باستان شناسی را خواهید دید. به گشت و گذارتان ادامه بدهید تا در طبقه دوم به اطلاعاتی تاریخی درباره هدف و نحوه ساخت قلعه دست پیدا کنید. اگر باز هم بالاتر بروید، در طبقه سوم ماکتی از قلعه دختر و شواهدی از وجود چاه در این ساختمان را خواهید دید.
در طبقه چهارم می توانید نقشه ای بزرگ و دیجیتال از شهر تاریخی باکو را ببینید و نمادهای مشهورش را پیدا کنید. در طبقه پنجم مجموعه ای از کتاب های الکترونیک در اختیار بازدیدکنندگان گذاشته شده است و در طبقه ششم نیز تعدادی سلاح و خنجر تاریخی در معرض دید قرار دارد. در طبقه هفتم موزه نیز می توانید آتشکده قدیمی قلعه را ببینید.
امکانات قلعه دختر باکو
در قلعه دختر امکانات زیر به چشم می خورد:
- راهنمای موزه: هزینه استفاده از راهنما، جدا از هزینه ورودی دریافت می شود.
- فروشگاه سوغاتی
- بخش پشت بام و سکوی تماشا
مسیر و دسترسی به قلعه دختر
قلعه دختر در نزدیکی بافت تاریخی شهر و دریای کاسپین قرار دارد. برای دسترسی به این قلعه می توانید از اتوبوس، مترو و تاکسی استفاده کنید. منتها توجه داشته باشید اگر از مترو و اتوبوس استفاده می کنید، قدری پیاده روی در پیش دارید.
اتوبوس: نزدیک ترین ایستگاه اتوبوس به قلعه دختر، ایستگاه تئاتر عروسکی (Puppet Theatre) است. با اتوبوس های 5، 18، 88 و 125 می توانید به این ایستگاه برسید. از این ایستگاه تا قلعه نیز نزدیک 800 متر پیاده روی وجود دارد.
مترو: نزدیک ترین ایستگاه متروی باکو به قلعه دختر، ایستگاه بافت تاریخی (Icharishahar) است. از این ایستگاه تا قلعه راهی نیست و تنها 650 متر پیاده روی پیش روی شماست.
برای بازدید از قلعه دختر وارد بافت قدیمی خواهید شد و از کوچه ها و خیابان های باریکی گذر خواهید کرد. پیشنهاد می کنیم برای آن که سردرگم نشوید و سریع به قلعه برسید، از نقشه کارناوال استفاده کنید.
هزینه ورود: 15 منات آذربایجان (383,898 تومان)
ساعت بازدید: 10:00 تا 18:30 نیمه اول و 9:00 تا 17:30 نیمه دوم
آدرس: آذربایجان، باکو، مرکز شهر
Address: Downtown Baku, Baku, Azerbaijan
برای گشت و گذار راحت تر در شهر باکو، استفاده از راهنمای حمل و نقل این شهر را پیشنهاد می کنیم:
دیدنی های اطراف قلعه دختر
پس از دیدن قلعه دختر، بازدید از دیگر جاذبه های نزدیک را از دست ندهید:
- بافت تاریخی شهر باکو | Baku Old City: فاصله 290 متر
- قلعه شیروان شاه | Palace of The Shirvanshahs: فاصله 700 متر
- موزه ملی تاریخ آذربایجان | The National Museum of History of Azerbaijan: فاصله 1.7 کیلومتر
- تئاتر عروسکی باکو | Baku Puppet Theatre: فاصله 1.9 کیلومتری
- موزه فرش آذربایجان | Azerbaijan Carpet Museum: فاصله 3.2 کیلومتری
دیدنی های آذربایجان
دانستنی های قلعه دختر باکو
1- همان طور که اشاره شد قلعه دختر از جمله میراث به ثبت رسیده در یونسکو است. بد نیست بدانید دلیل این انتخاب از آن رو بود که قلعه دختر نمونه برجستهای از معماری و تکنولوژی است که مرحله مهمی از تاریخ بشر را نشان می دهد.
2- از سال 2006 میلادی، عکس قلعه دختر بر روی اسکناس های 10 مناتی آذربایجان دیده می شود. همچنین در طی سال های 1992 تا 2006 میلادی، عکس قلعه دختر پشت اسکناس های 1 تا 250 مناتی وجود داشت. همچنین از سال 2006 پشت سکه 5 قپیکی آذربایجان، قلعه دختر به چشم می خورد.
3- در سال 2011، قلعه دختر باکو میزبان رویداد جهانی ساعت زمین یا (Earth Hour) بود. در این رویداد جهانی، برای یک ساعت مشخص چراغ های سازه های بزرگ خاموش می شود تا توجه مردم به تغییرات آب و هوایی و بحران گرم شدن زمین جلب شود.
4- باید بدانید فرضیه های بسیار متفاوتی درباره تاریخچه و کاربری قلعه دختر وجود دارد که در برخی از موارد بسیار متناقض با هم و در برخی موارد مشابه به هم اند. در نهایت تا به حال جواب روشنی درباره قدمت دقیق و کاربری قلعه پیدا نشده است.
5- جالب است بدانید در سال های اخیر آتشدان بالای قلعه دختر را در فستیوال های نوروز روشن می کنند.
6- محققان گمان می کنند که برای ساخت لوله های سفالین قلعه دختر از چرخ سفالگری استفاده شده است.
7- بنا به تحقیقات، دیوار جنوبی قلعه دختر ارتفاعی 28 متری دارد. به اعتقاد برخی این عدد در جغرافیای آذربایجان، اتفاقی نیست؛ چرا که دریای کاسپین 28 متر بالاتر از سطح اقیانوس هاست و در شهر تاریخی باکو 28 میدان وجود دارد. بنابراین عده ای به استناد این دو مورد فرض می کنند که 28 عددی نمادین محسوب می شود.
8- قلعه دختر باکو در رویدادهای مختلف، میزبان مردم و جشن های متفاوت است.
9- در اطراف قلعه باکو چندین رستوران و کافه وجود دارد که به شما این امکان را می دهند در فضای بافت تاریخی شهر و با منظره قلعه باکو، قدری استراحت کنید.
سخن آخر
با هم به یکی از ساختمان های افسانه ای و معروف باکو رفتیم و آن را از نزدیک بازدید کردیم. داستان هایش را شنیدیم و پای روایت های تاریخی بسیارش نشستیم.
شما تا به حال قلعه دختر باکو را از نزدیک دیده اید؟ درباره این قلعه اطلاعات داشتید؟
با توجه به اطلاعات ذکر شده، به نظر شما قدمت قلعه دختر به چه تاریخی باز می گردد؟
آیا در سفر خود به باکو از این قلعه دیدن می کنید؟
دیدگاه های خود را با ما در میان بگذارید و در صورتی که عکس و سفرنامه ای از باکو و قلعه دختر دارید، می توانید آن ها را با ما به اشتراک بگذارید. برای این کار بر روی نوار سبز رنگ زیر کلیک کنید:
کــــــارناولی شـــــــو
نتیجه نقد و بررسی کارناوال
4
بررسی شده توسط زينب شيرازی
ارزش تاریخی | (عالی) 5 |
ارزش هزینه به لذت | (معمولی) 2.5 |
حال و هوای خوش | (خوب) 3.5 |
دسترسی به وسایل حملونقل عمومی | (عالی) 5 |
نقاط قوت
- نماد و جاذبه معروف باکو
- دارای منظره ای تماشایی از شهر
- دسترسی آسان به جاذبه
نقاط ضعف
- هزینه ورودی گران
نقد و بررسی کاربران
میانگین امتیاز کاربران
از مجموع 7 رای
4.2
زوج
3
دوستان
1
خانواده
1
ارزش هزینه به لذت | (خوب) 4.2 |
حال و هوای خوش | (خوب) 4.4 |
کیفیت عملکرد راهنما | (خوب) 4.1 |
دسترسی به وسایل حملونقل عمومی | (خوب) 4.1 |
قلعه دختر باکو را دیدهاید؟
تجربه و نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
سوالی دارید؟
از کارشناسان و کاربران کارناوال بپرسید
ظهير قنبرى
4.6
از باكو خيلى شنيدم بزودى برنامه دارم برم
انتشار: 29 اسفند 1398
safoora zaki
4.5
دوستام رفتن خيلى تعريف كردن از اينجا ،اما كلا ميگن ايران خودمون بهتره اونجا مثل روستاس
انتشار: 24 اسفند 1398
Sima
4.1
بزودى سفرى به باكو دارم خياى از اطلاعات سايت كارناوال استفاده كردم مرسى
انتشار: 16 اسفند 1398
پرسش و پاسخ
پرسش جدید
بهنام بشری
من قبلا ویزای ارمنستان داخل پاسم خورده میگن آذربایجان دیگه برای کسانی که ویزای ارمنستان داشتند ویزا صادر نمیکنه دوستان اگر اطلاعی از این موضوع دارند منو راهنمایی کنند ممنون
زينب شيرازی
دوست عزیز اگه از سفر شما 3 ماه گذشته باشه، موردی نداره
انتشار: 17 اسفند 1398
انتشار: 14 اسفند 1398