موزه عبرت تهران
تهران، میدان امام خمینی (ره)، خیابان یارجانی
4
از 5 امتیاز
میانگین نظرات 14 کاربر
گالری تصاویر
مدت پیشنهادی بازدید
2 تا 3 ساعت
ساعت دسترسی
شماره تماس
هزینه اتباع ایرانی
همه چیز درباره موزه عبرت تهران
چرا بازدید کنیم؟
نقد و بررسی کارناوال
کجاست؟
نقشه و مسیر
آقام چی گفتن؟
نظرات کاربران
سوالی دارید؟
پرسش و پاسخ
نقد و بررسی کارناوال
کارناوال
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
05 اردیبهشت 1398
به روز رسانی
18 دی 1400
موزه عبرت تهران | مخوف ترین شکنجه گاه تاریخ معاصر ایران
با کارناوال سری به موزه عبرت تهران می زنیم، مکانی متفاوت که روایتگر شرایط زندانیهای سیاسی پیش از انقلاب اسلامی در ایران است. ما در این مطلب به شما تصاویر موزه عبرت را نشان خواهیم داد و بخشهای مختلف آن را معرفی خواهیم کرد. برای اطلاع از تاریخچه موزه عبرت و آشنایی بیشتر با این مکان توصیه میکنیم خواندن این مطلب را از دست ندهید.
چرا موزه عبرت؟
- در این موزه با گوشه ای از تاریخ ایران آشنا می شوید.
- اتفاقات گذشته را به شکلی واقعی تر لمس می کنید.
- یکی از مقاصد گردشگری سیاه را می بینید.
- نوع متفاوتی از موزه را در بین لیست موزه های تهران می شناسید.
- مخوف ترین شکنجه گاه ایران را می بینید.
- با زندانیانی که روزگاری در این زندان زجر می کشیدند ملاقات می کنید.
- بعد از بازدید از موزه فرصت گشت و گذار در تهران قدیم و بازدید از جاذبه های تماشایی این بخش از شهر را دارید.
مناسب برای
علاقه مندان به تاریخ، موزه گردی و گردشگری سیاه
نامناسب برای
افراد با روحیه حساس، کودکان و کلیه کسانی که نباید با صحنه های خشن مواجه شوند.
معلولان و کم توانان جسمی در بالا رفتن از پله ها دچار مشکل می شوند.
آشنایی با موزه عبرت | مرور گذشته ای تلخ
در حوالی میدان امام خمینی تهران و در امتداد خیابانی به همین نام، جاذبه های بسیاری وجود دارند که گذشته تهران را روایت می کنند. در این میان یکی از متفاوت ترین مقاصدی که در این منطقه وجود دارد، موزه عبرت است؛ جایی که شما را به سفری تلخ در تاریخ کشور می برد و از حال و روز زندانیان سیاسی در زمان پهلوی پرده بر می دارد. در این موزه مجسمه هایی را می بینید که با دقت و ظرافت طراحی شده اند و شکنجه ها و وضعیت زندانیان در آن دوران را به تصویر می کشند.
پیش از آنکه ببینیم در این موزه چه چیزی انتظارمان را می کشد باید دو نکته را در مورد این موزه بدانیم تا فضای آن را بهتر درک کنیم:
موزه عبرت یک زندان موزه است. زندان موزه ها مکان هایی هستند که در گذشته زندان، قلعه، کمپ و محبس هایی چنینی بوده اند و زندانیانی را در خود داشتند. زندان موزه های بسیاری در دنیا هستند که بنا بر سوابق تاریخی و سیاسی کشورها به صورت های متفاوتی شکل می گیرند.
موزه عبرت یک مقصد گردشگری سیاه است. هدف از گردشگری سیاه تفریح و خوشگذرانی نیست، بلکه قصدش آشنا کردن مخاطب با آثار وقایع تلخ است و حتا شاید او را غمگین کند؛ چیزی که خواه ناخواه در موزه عبرت برای شما اتفاق می افتد.
حالا که کمی با حال و هوای این موزه آشنا شدید، همراه مان بمانید و ببینید درون آن چه می گذرد...
تاریخچه
شاید این سوال برای شما هم پیش بیاید که اصلا این موزه از کجا آمد و چرا در این مکان قرار دارد. برای فهمیدن این موضوع باید در تاریخ سفر کنیم و کمی در مورد کاربری های گذشته ساختمان این موزه بیشتر بدانیم.
در ابتدا به سال 1311 می رویم؛ زمانی که کلنگ ساختمان این موزه به عنوان نخستین زندان مدرن ایران به دستور رضاشاه و توسط مهندسان آلمانی بر زمین زده شد. این ساختمان در سال 1316 به عنوان توقیفگاه و بعدها به عنوان زندان موقت شهربانی و اولین زندان اختصاصی زنان مورد بهره برداری قرار گرفت.
اما اصل ماجرای ساختمان موزه در دوران پهلوی دوم رخ داد؛ زمانی که مبارزات انقلابی و گروههای متعدد مخالف حکومت شکل گرفتند و رژیم پهلوی را با مشکلاتی جدی مواجه کردند. در همین بین همزمان چهار دستگاه، کار سرکوب مردم را بر عهده گرفتند: ساواک، شهربانی، ضد اطلاعات ارتش و ژاندارمری
اداره کل سوم در ساواک به عنوان مسوول پیگیری و کنترل فعالیتهای انقلابی در نظر گرفته می شد و وسیعترین بخش اطلاعاتی و عملیاتی ساواک به شمار می رفت. نمایندگی های ساواک در داخل و خارج از کشور باید خواستههای اداره کل سوم را برآورده می کردند. برقراری امنیت داخلی به عهده این اداره بود و شاه از آن انتظار امنیت مطلق را داشت.
مشکل زمانی به وجود آمد که عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی به ویژه ساواک و شهربانی نابهسامانی هایی را به بار آورد؛ چرا که هر کدام از این نیروها کمیتههای جداگانهای برای مبارزه با منتقدین رژیم داشتند و برای خوش خدمتی به دستگاه حاکم تلاش می کردند از هم پیشی بگیرند. وجود اکیپهای گشت متعدد ساواک و شهربانی، درگیری و برخورد آنها با یکدیگر در سطح شهر را به بار آورد. مثلا ماموران شهربانی دنبال فردی بودند که ساواک او را دستگیر کرده بود و یا برعکس، ساواک به سراغ کسی می رفت که قبلا توسط شهربانی بازداشت شده بود.
برای حل این مشکل مدتی شخصی را در کمیته شهربانی به عنوان نماینده ساواک مستقر کردند ولی باز هم به جهت عدم اعتماد نیروها به یکدیگر و تکرار درگیری بین اکیپهای گشتی مربوطه، سران رژیم در صدد متمرکز کردن این فعالیت ها برآمدند. آنها از سیستم اطلاعاتی انگلیس الگوبرداری کردند و با ادغام دو کمیته ساواک مستقر در اوین و کمیته شهربانی، کمیته مشترک ضد خرابکاری را در تاریخ چهارم بهمن ماه 1350 تاسیس کردند. کمیته مشترک در محل اداره اطلاعات شهربانی تشکیل شد و کم کم شعبه هایی را در شهرستان به آن اضافه کردند.
قدرت این تشکیلات در اختیار شهربانی قرارداشت؛ چیزی که برای ساواک سرکوبگر چندان خوشایند نبود. به همین دلیل افرادی به نام های محمدحسن ناصری (عضدی)، ناصر نوذری (رسولی)، رضا عطارپور مجرد (حسینزاده)، بهمن فرنژاد (دکتر جوان) و تعدادی از کارمندان ساواک تهران در سال 1351 کمیته اوین را فعال و نسبت به دستگیری و شکنجه زندانیان اقدام کردند. آنها اطلاعات خود را به کمیته مشترک نمی دادند و همین مساله اختلافاتی را به وجود آورد.
ساواک در اوایل سال 1352 طرحی را در مورد تغییر ساختار کمیته مشترک ضد خرابکاری برای شاه ارسال کرد که بر اساس آن رییس کمیته از بین بزرگان ساواک انتخاب می شد. شاه این طرح را تصویب کرد و اعتبارات مالی سنگین آن نیز از بودجه نخستوزیری تامین شد.
ارتشبد نصیری طی نامهای بودجه مورد نظر را اینگونه درخواست می کند:
به فرمان مطاع اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، از تاریخ 52/3/1 ریاست کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک و شهربانی کل کشور به یک نفر از افسران ساواک محول شده است. مستدعی است مقرر فرمایید بودجه مصوب کمیته را در مرکز به قرار ماهانه سه میلیون ریال از تاریخ اول تیرماه و بودجه کمیتههای شهرستانها را به قرار ماهانه یک میلیون و دویست هزار ریال از تاریخ اول خرداد 1352 در وجه سرتیپ رضا زندیپور رئیس کمیته، پرداخت فرمایید.
در ساختار جدید، کارهای اجرایی، تامین و نگهداری زندانی را به شهربانی دادند و اداره کل سوم ساواک حاکم مطلق کمیته مشترک شد. این سرآغازی بود برای سرکوب ها و شکنجه های جدید فعالان سیاسی و ساختمان اولین موزه مدرن ایران جای مناسبی برای زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری به نظر می رسید.
اعضای حزب ملل اسلامی بجنوردی، ابوالقاسم سرحدیزاده، محمدی، کیوان، محمد میرمحمد صادقی و ابن رضا اولین دسته زندانیهای سیاسی بودند که به این زندان منتقل شدند.
ساواک مدت ها در این زندان به شکنجه زندانیان سیاسی پرداخت تا اینکه پس از انقلاب اسلامی ایران، تمام این ماجراها به پایان رسید و همه زندانیان آزاد شدند. محل این زندان به عنوان بازداشتگاه توحید مورد استفاده قرار گرفت. چندین سال بعد مسوولان بر آن شدند تا این مکان را به موزه ای تبدیل کنند.
کارشناسان، اسناد و مدارک مکتوب و شفاهی موجود را به کار گرفتند تا به بازسازی فضای آن زمان و به تصویر کشیدن حرکات و جنایات نیروهای ساواک بپردازند. نتیجه کار محققان و هنرمندان چیره دست، موزه ای شد که نسل جوان را کمی با تلخی های گذشته آشنا می کند و زمینههای پژوهشی برای اندیشمندان داخلی و خارجی به وجود می آورد.
کار بازسازی و آسیبشناسی این مکان با نظر مثبت سازمان میراث فرهنگی کشور، با حضور رییس محترم و معاونان ارشد این سازمان و با اخذ نظرهای دقیق کارشناسی کلید خورد و مخوفترین شکنجهگاه تاریخ ایران به موزه عبرت ایران تبدیل شد. محمد خاتمی، ریاست جمهور وقت در تاریخ 8 بهمن ماه 1382 خورشیدی این موزه را افتتاح کرد و در یکی از موزه های متفاوت ایران را به روی مردم گشود. کار بازسازی و ساخت مجسمه ها آن قدر هنرمندانه صورت گرفت که برخی از کارشناسان نمونه های موجود در این موزه را برتر از موزه مادام توسو در لندن می دانند.
معماری خوفناک زندان پهلوی | فرار غیر ممکن!
پیش از آنکه متوجه اشیای به نمایش در آمده در موزه عبرت شوید، معماری این مجموعه شما را به فکر وا می دارد. طراحی و ساخت این زندان را مهندسان آلمانی بر عهده داشتند؛ ساختمانی مدور با راهروهای پیچ در پیچ و اتاق های متعدد که هر مراجعه کننده ای را دچار سردر گمی می کند. پیچیدگی نقشه این زندان آن قدر زیاد است که در زمان عملیاتی بودن در عصر پهلوی دوم، هیچ کس نتوانست از آن بگریزد. قرینه سازی یکی از ویژگی های بارز این ساختمان بوده و چندین لایه حفاظتی را برای آن ایجاد کرده است. شاید جالب باشد که بدانید هنگام مرمت ساختمان برای برپایی موزه عبرت یکی از کارگران حدود 3 ساعت در ساختمان سرگردان شد چون نمی دانست باید کجا برود!
معماری ساختمان زندان به گونه ای است که وقتی کسی در آن فریاد بزند، صدا و انعکاس آن به بیرون نمی رود و کسی متوجه شکنجه های خونین و وحشتناکی که در آن جریان دارد، نمی شود. همین ساختار موجب شد تا سال های سال کسی از حضور این زندان در دل تهران مطلع نشود و جنایتکاران بتوانند به کار خود ادامه دهند. با وجود عدم نفوذ صدا به بیرون از ساختمان، صدای آنها در داخل زندان منعکس می شد و این موضوع، بدترین شکنجه برای دیگر زندانیان به شمار می آمد.
کلیه راهروها در هر سه طبقه زندان به فضایی دایره ای شکل ختم می شود که از آن با عنوان محوطه اصلی یاد می کنند. این بنا به گونه ای طراحی شده که زمستان های سرد و تابستان های گرم داشته باشد و زندانیان را بیشتر عذاب دهد.
بخش ها و دیدنی های موزه عبرت
پس از آنکه کمی با حال و هوا و نوع معماری این بنا خو گرفتید نوبت به تماشای قسمت های مختلف مجموعه می رسد. حالا فرض کنید که موزه عبرت هنوز هم یک زندان است؛ حالا با هم می بینیم که یک زندانی از لحظه ورود به این زندان با چه چیزهایی مواجه می شده است.
1- اتاق افسر نگهبان
اتاق افسر نگهبان اولین جایی بود که زندانی به آن وارد می شد. در این مکان کار ثبت اطلاعات شخصی زندانی را انجام می دادند و همه لوازم او را می گرفتند. یک جفت دمپایی و لباس زندان تنها چیزی بود که به زندانی تحویل داده می شد و از اینجا به بعد باید چشمان زندانی بسته می ماند؛ مگر در حمام، دستشویی، سلول و اتاق های شکنجه.
2- محل نگهداری البسه زندانیان
پس از دریافت البسه زندانیان و کلیه لوازم شخصی آنها، این وسایل را در کیسه ای می ریختند و آن را تحویل افسر نگهبان می دادند. هر زندانی شماره ای داشت که آن را روی کیسه لباس او نیز می نوشتند و سپس آن را در کمد فلزی قرار می دادند.
3- عکاسخانه
هر زندانی پرونده ای داشت و هر پرونده نیازمند عکس بود. در اتاق عکاسخانه، تابلویی از مشخصات زندانیان را به دست شان می دادند و از آنها عکس می گرفتند تا بتوانند برای شان تشکیل پرونده دهند.
4- سلول های عمومی و انفرادی
درهای تو در تو و متفاوت چیزیست که در بدو ورود توجه شما را به خود جلب می کنند. همه درها، لبه ها و قرنیزهای بلندی دارند. از آنجا که افراد با چشم های بسته وارد زندان می شدند این لبه ها را نمی دیدند و پس از برخورد با آنها با سر زمین می خوردند.
این زندان دارای چهاربند انفرادی با 86 سلول و دو بند عمومی با 18 سلول بود که بزرگترین شان 30 مترمربع وسعت داشت و 30 زندانی را در خود جای می داد.
ظرفیت کل بازداشتگاه ۲۰۰ زندانی بود؛ اما گاهی تعداد زندانیان به 800 نفر هم می رسید. بر اساس گفته زندانیان گاهی تعداد ساکنان هر سلول آن قدر زیاد می شد که حتا مجبور می شدند ایستاده بخوابند.
5- اتاق پانسمان
شاید عجیب باشد که در مخوف ترین شکنجه گاه ایران اتاق پانسمان هم وجود داشت! البته تنها کاری که در این اتاق انجام نمی شد پانسمان زخمهای ایجاد شده بر اثر ضربات شلاق و یا سوختگی بود؛ در واقع اینجا شکنجه گاه دوم محسوب می شد. آنها موقع تعویض پانسمانها از داروهای بیحس کننده استفاده نمی کردند و نوعی شکنجه را برای افراد رقم می زدند.
تعویض پانسمان محل مجروح شده عذاب بزرگی به شمار می رفت. آنها باندهای آغشته به خونابه و زخمهای خشک شده را از روی پوست می کندند و دردی تازه را برای زندانی می آفریدند.
6- شکنجه گاه ها
اتاق های متعددی برای شکنجه در این زندان وجود داشت که امروزه بیشترشان بازسازی شده اند. آنها روش های متفاوتی برای شکنجه زندانیان زن و مرد داشتند و حتا اتاق هایی را هم برای این کار در نظر گرفته بودند. شکنجه گرهای ساواک از وسایل و روش های متعددی برای شکنجه افراد استفاده می کردند که برخی از آنها ابداع خودشان بود. تا به حال 74 نوع از شکنجه های ساواک با جمع بندی اسناد ساواک و اعترافات ساواکی ها و اظهارات زندانی ها در این موزه ثابت شده اند. یکی از حرفه ای های این کار محمدعلی شعبانی معروف به دکتر حسینی، متخصص شکنجه در ساواک بود. او بی سواد بود؛ اما فردی آموزش دیده در زمینه شکنجه به حساب می آمد.
در اینجا به برخی از مهم ترین آنها اشاره می کنیم:
اتاق فوتبال
اتاق فوتبال یکی از معروف ترین شیوه های شکنجه ساواک بود. در این اتاق ابتدا دست های زندانی را از پشت می بستند و او را در کف زمین قرار می دادند. چند تن از افراد ساواک دور او حلقه می زدند و در حالی که کفش های نوک تیز پوشیده بودند او را مورد اصابت لگدهای شان قرار می دادند؛ گویی زندانی توپ فوتبال است. در بدو ورود زندانی و در اتاق افسر نگهبان با این شکنجه از زندانیان پذیرایی می کردند!
آپولو
آپولو مخوف ترین وسیله شکنجه در این زندان بود که آن را با الهام از آپولوی فضانوردان ساخته بودند. زندانی به شکل فضانورد به این دستگاه بسته می شد و کلاهی آهنی بر سرش قرار می گرفت. شکنجه گرها با کابل به کف پای او می زدند و صدای فریاد زندانی در کلاهی که بر سرش بود می پیچید. شکنجه گر کف پا را به 12 قسمت تقسیم می کرد؛ قسمت انتهایی پا با کابل های ضخیم تر و قسمت های بالای پا با کابل های نازک تر زده می شد.
کف پا ارتباط مستقیم با مغز دارد پس با ضربه سوم و چهارم زندانی دیگر نمی فهمید که شلاق به کف پایش می خورد بلکه درد آن در مغزش می پیچید؛ انگار کابل به فرق سرش می خورد. در انتها برای آنکه از چرک کردن زخم های ایجاد شده در کف پا جلوگیری کنند و مانع از انتقال زندانی به بیمارستان شهربانی شوند، روی زخم ها را پودر پنی سیلین می ریختند که خود دارای سوزش زیادی بود.
زیر ۸ یا اتاق تمشیت
شاید تا به حال صحنه دادن شوک برقی به عنوان شکنجه را در فیلم ها دیده باشید؛ اما اینجا دیگر فیلمی وجود نداشت و زندانیان واقعا با دستگاه شوک در اتاق زیر 8 شکنجه داده می شدند. این محل ابتدای بند 2 قرار دارد.
قفس داغ
قفسی فلزی با 80 سانتی متر ارتفاع و طول و عرض 50 سانتی متر که سقف آن را با ورقه های فلزی می پوشاندند. زندانی را برهنه و با فشار درون این قفس می کردند. سپس قفس با حرارت اجاق گرم می شد و تمام قسمت های بدن زندانی می سوخت. زندانی تلاش می کرد خود را بالا بکشد تا از سوختنش جلوگیری کند؛ در اینجا بود که با زدن ضربه به سقف قفس او را آزار می دادند و یا با سیگار دستش را می سوزاندند. زندانی تا ساعت ها پس از خارج شدن از قفس به صورت مچاله می ماند.
تخت شلاق
دست و پای زندانی را با قفل و زنجیر به بالا و پایین تخت می بستند؛ از آنجا که تخت حالت فنری داشت، بعد از مدتی زندانی حس می کرد مهره های کمرش در حال بازشدن از یکدیگر هستند و در این زمان بود که زدن شلاق به کف پای او شروع می شد. سپس با استفاده از اجاق زیر تخت پشت زندانی را می سوزاندند. معمولا دو نفر کار شلاق دادن را انجام می دادند تا به اصطلاح خودشان فرصت نفس کشیدن را از زندانی بگیرند و نگذارند او با نفس های عمیقش توان خود را بالا ببرد. گاهی هم با فرو کردن پارچه در دهان زندانی صدای او را خفه می کردند.
سوزاندن لب
این نوع شکنجه ریشه در یک عادت قدیمی دارد که طی آن بزرگترها لب بچه ای را که دروغ می گفت با سنجاق می سوزاندند. این شیوه شکنجه در دوره قاجار به کار گرفته شد و زندانیان دوره قاجار آن را تجربه کردند. در زندان این کار با میله آهنی داغ انجام می شد. زندانی از درد از هوش می رفت و لب ها قدری می سوخت که دندان ها پدیدار می شدند.
سایر شکنجه ها
آنچه گفتیم تنها گوشه ای از شکنجه های زندانیان در این زندان بود و می توان ساعت ها در مورد انواع شکنجه ها در این مکان حرف زد. در اینجا به اشاره به برخی از آنها اکتفا می کنیم؛ چرا که برخی از آنها آن قدر زجرآورند که نمی توان توضیح شان داد:
پخش نوارهای مختلف از صدای زجر کشیدن با صدای بلند در سلول، وادار ساختن زندانی به تقلید صدای حیوانات، کشیدن ناخن ها، فرو کردن سوزن در انگشت، ممانعت از دستشویی رفتن زندانی، بیدار نگه داشتن زندانی برای مدت طولانی، شکنجه های روحی-روانی، عمل منافی عفت، ضرب و شتم، با مشت کوبیدن بر دهان و شکستن دندانها، دوانيدن بر روی برف و يخ با پای زخمی، زدن لگد به زانو و شکم و زير شکم زندانی، بستن به نردههای حياط و ديوارها، حبس کردن در يک سلول متعفن و ...
7- محل ملاقات زندانیان
معمولا فرصتی برای ملاقات با زندانیان این زندان داده نمی شد؛ اما فضایی را برای آن در نظر گرفته بودند. در دو سوی این فضا تورهای حفاظتی قرار دارد. زندانی و خانوادهاش در دو سوی آن قرار می گرفتند و به گفتگو می پرداختند؛ در حالی که یک نگهبان در میان آنها قرار داشت.
8- اتاق معرفی پهلوی ها و اسلحه ها
بخشی در این موزه به نمایش تصاویری از خاندان پهلوی و معرفی آنها اختصاص یافته است. در اتاق دیگری هم اسلحه ها، ابزار جاسوسی و برخی ادوات نظامی نگهداری می شود تا بتوانید با آنها آشنا شوید.
در بند چهار این زندان می توانید مروری بر حوادث و تحولات تاریخی در ایران داشته باشید؛ حوادثی که بر تاریخ کشور و جریانات مختلف سیاسی و دولتی تاثیر چشم گیری داشته اند مانند قیام 15 خرداد، کودتای 28 مرداد، هیات موتلفه و...
در یکی از سلول های این بند، مجسمه ای از پزشک احمدی -پزشک شهربانی زمان رضا شاه- را می بینید که قصد دارد با آمپول هوا یک زندانی را بکشد.
9- یادبود و یادگاری های زندانیان
در بخشی از موزه عبرت، پلاک های حکاکی شده ای را می بینید که بر روی آجرهای زندان نصب شده اند. اینها مزین به اسامی مبارزانی هستند که از آغاز تشکیل این زندان تا روز انحلال آن از ۱ تا ۱۱۴۰ شبانه روز در آن بودند. 4004 نفر در آن دوران به اتهام خیانت به حکومت شاه به دست ساواک افتادند. یکی از قسمت هایی که می توانید با این افراد آشنا شوید، بند مشاهیر است. پس از تغییر کاربری زندان، این بند به نمایش فضای گذشته اختصاص یافت و فضاسازی در آن به شکلی ویژه صورت گرفت. در این بند مجسمه های شهید بهشتی، شهید قدوسی، آیت الله طالقانی، شهید رجایی و ... را در حال و هوای آن روزها می بینید.
در بخشی از موزه عبرت می توانید یادگاری های زندانیان آن دوران سیاه را هم مشاهده کنید. یکی از جالب ترین آنها گلدان کوچکی است که خانم طاهره سجادی آن را در زندان و با خمیر نان درست کرده است. این گلدان بسیار ظریف و زیباست. گل رز روی کوزه با قرص های آسپرین بهداری زندان و بخش های سیاه با دوده بخاری های نفتی روی دیوار سلول ها رنگ آمیزی شده است. از این دست یادگاری ها در موزه عبرت فراوان است.
بند سه موزه به چهرههای ماندگار اختصاص یافته است و در آن می توانید عکس ها و اسامی زندانیان سیاسی زن و مرد قبل از انقلاب فارغ از نوع نگرش و گرایش سیاسی و مذهبی ببینید.
10- اتاق رییس زندان
اتاق مخصوص رییس کمیته مشترک ضد خرابکاری ساواک نیز در این موزه قابل دیدن است که آن را به شکل همان دوران بازسازی کرده اند. این اتاق مجهز به تمامی وسایل ارتباطی، تخصصی و ... بوده و امکانات قابل توجهی داشته است. چارت و نقشههای عملیاتی را در این محل بررسی می کردند.
11- سایر دیدنی ها
محوطه حیاط با حوضی در میان آن و حمام از بخش های دیگر این زندان هستند. نکته جالب در مورد این فضاها آن بود که تمام شان محلی برای شکنجه بودند. مثلا فاصله حمام رفتن زندانیان را، پرونده و اتهام آنها تعیین می کرد؛ اما حمام رفتن به فاصله زودتر از ۱۵ روز مرسوم نبود و زمان حمام هم نباید بیشتر از 3 دقیقه می شد.
در بخش دیگری از موزه ماشین های ساواک قرار دارند. در این بخش لیموزین هایی را می بینید که متعلق به تیمسار نعمت الله نصیری سومین رییس ساواک و ارتشبد حسین فردوست رییس دفتر ویژه اطلاعات بوده اند.
امکانات
امکانات اولیه مانند سرویس بهداشتی و نمازخانه در این موزه وجود دارد؛ اما یکی از جالب ترین امکانات آن فروشگاه محصولات فرهنگی است که می توانید محصولاتی چون کتاب های خاطرات زندانیان، کتاب های تاریخی و انقلابی و فیلم هایی با موضوع انقلاب و دفاع مقدس را تهیه کنید.
یکی از نکات قابل توجه موزه عبرت این است که راهنمایان آن همان هایی هستند که روزگاری را در این شکنجه گاه زجر می کشیدند و شما از زبان خودشان می توانید روایت آن روزها را بشنوید. در تصویر، فردی را می بینید که به تصویر خودش در این موزه اشاره می کند.
در این موزه امکان پذیرایی از بازدیدکنندگان نیز هست و شما در انتهای بازدید می توانید با ارایه قسمت کوچک بلیت خود (ته بلیت) از امکانات پذیرایی نیز استفاده کنید.
راه دسترسی
آدرس: تهران، میدان امام خمینی، خیابان یارجانی
برای رسیدن به این جاذبه باید به میدان امام خمینی (ره) بروید. در ضلع شمالی میدان به دنبال خیابان یارجانی و موزه عبرت بگردید.
برای رسیدن به این موزه راه های زیر را پیش رو دارید:
ماشین شخصی: این موزه در محدوده طرح ترافیک قرار دارد و برای بازدید از آن باید این مساله را مد نظر داشته باشید.
مترو: بهترین راه برای رفتن به موزه عبرت استفاده از مترو است. کافیست خودتان را به ایستگاه امام خمینی در تقاطع خط 1 و 2 مترو برسانید و با کمی پیاده روی به موزه برسید. برای استفاده آسانتر از مترو می توانید مطلب مترو تهران را بخوانید.
اتوبوس: خطوط بسیاری از میدان امام خمینی گذر می کنند. از جمله اتوبوس هایی که مقصدشان همین میدان است و یا به پایانههای اطراف آن مثل پایانه فیاضبخش و پایانه قورخانه می روند.
تاکسی: از پایانه های تاکسیرانی متعددی می توانید به این میدان برسید. که از جمله آنها می توان به پایانه میدان آزادی اشاره کرد.
اطلاعات بازدید
زمان بازدید: همه روزه
ساعات بازدید: شش ماه اول سال از ساعت 09:00 تا 17:00 (از ساعت 13:00 تا 14:00 تعطیل) و شش ماه دوم سال از ساعت 09:00 تا 16:00 ( از ساعت 12:00 تا 13:00 تعطیل)
هزینه بازدید: 3000 تومان برای اتباع ایرانی و 10000 تومان برای اتباع خارجی
دیدنی های اطراف
موزه ارتباطات در فاصله 190 متری
کتابخانه و موزه ملی ملک در فاصله 350 متری
سردر باغ ملی در فاصله 350 متری
موزه ملی ایران در فاصله 400 متری
مطالب مرتبط
نظرات خارجی ها
قرارگیری موزه عبرت در بافت قدیمی تهران باعث شده تا بسیاری از گردشگران خارجی در کنار بازدید از جاذبه های تاریخی این بخش از پایتخت، سری هم به این موزه بزنند. در اینجا نگاهی داریم به نظرات آنها در مورد این جاذبه که در وبسایت تریپ ادوایزر منتشر شده اند.
گردشگری از اسلواکی | 22 مهر 1396
باید دید...
مکانی بسیار جالب. گرفتن عکس با دوربین ممنوع است؛ اما شما ممکن است بتوانید از تلفن همراه برای این کار استفاده کنید. تمام راهنماها نیز زندانیان همین زندان بوده اند. واقعا شگفت انگیز است.
عرفان علی از پاکستان | 24 مرداد 1396
بسیار تاثیرگذار
من بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم؛ آنها تاریخ خود را به خوبی حفظ کرده اند. تبدیل شکنجه گاه ساواک (پلیس مخفی شاه ایران) به موزه ایده ای جالب توجه است. اگر شما در تهران هستید، باید بازدیدی از این مکان داشته باشید.
گردشگر استرالیایی | 8 اردیبهشت 1396
هنوز در جستجوی پاسخی برای پرسش هایم هستم...
اگر روحیه حساسی دارید خود را با دیدن این موزه آزار ندهید. من به طور تصادفی با آن آشنا شدم؛ اینجا پنجره ای به سوی بی عاطفگی و مرگ انسانیت گشوده شده است.
گردشگری از سنگاپور | 19 فروردین 1396
نگاهی به بی رحمی رژیم قبلی
این موزه ارتباطی جالب را بین تاریخ باستانی و مدرن ایران در خود دارد. به نظر من اینجا یک چالش جالب در برابر تبلیغات غرب درباره دولت ایران است. در اینجا یک گزارش بسیار دقیق از شکنجه هایی خواهید دید که توسط رژیم قبلی تحت حمایت آمریکا علیه هر کسی که با آنها مخالف بود، اعمال می شد. اگر از خود می پرسید که چرا در ایران انقلاب رخ داد، باید از این موزه بازدید کنید. برای دیدن این اثر به 2 ساعت زمان نیاز دارید و برای اکثر بازدیدکنندگان راهنما وجود دارد. راهنماهای انگلیسی زبان در دسترس هستند و شما زندانیان سابق را هم خواهید دید. اینجا یکی از بازدیدهای برجسته من در تهران بود.
گردشگر هندی | 19 فروردین 1396
یادآوری ترسناک از وحشت های گذشته
سلول های نگهداری زندانیان، خواندن سوابق زندگی و شکنجه هایی که در معرض آن قرار گرفته اند، یک تجربه شگفت انگیز است. دیوارهای عکس قربانیان هراس آور ترین بخش این موزه هستند.
برخی زندانیان این زندان مخوف
انقلابیون بسیاری در این زندان بوده اند که از میان آنها می توان به این افراد اشاره کرد:
صفر قهرمانیان، سید علی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، عطاءالله اشرفی اصفهانی، علی شریعتی، محمدعلی رجایی، محمد علینژاد سارخانی، محمدجواد باهنر، سید محمد بهشتی، مهدی عراقی علی قدوسی، اسدالله لاجوردی، عزت شاهی، مرضیه حدیدچی، محمدرضا مهدوی کنی، علی شریعتمداری، سید محمود طالقانی، حبیبالله عسگراولادی، خسرو گلسرخی، منصور یاقوتی، محسن علوی، کرامت دانشیان، یحیی رحیمی، مرتضی لبافینژاد، پرویز شهریاری، مسعود رجوی و ...
با مراجعه به این لینک می توانید با زندانیان بیشتر آشنا شوید.
شکنجه گران زندان
شکنجه گران معروف متعددی در این زندان به آزار و اذیت زندانیان مشغول بودند که از جمله آنها می توان این موارد را نام برد:
محمدعلی شعبانی معروف به حسینی
بهمن نادری پور معروف به تهرانی
منوچهر وظیفه خواه معروف به دکتر منوچهری
هوشنگ ازغندی معروف به منوچهری
فریدون توانگری معروف به آرش
و ...
با مراجعه به این لینک می توانید به طور کامل با شکنجه گرهای این زندان آشنا شوید.
توصیه های کارناوالی
اگر قصد بازدید از موزه عبرت را دارید به گونه ای برنامه ریزی کنید که بتوانید از سایر جاهای دیدنی تهران مانند دیدنی های خیابان امام خمینی هم دیدن و گشتی در تهران قدیم را تجربه کنید.
اسم این موزه بر روی آن است؛ موزه عبرت، یعنی جایی برای عبرت پس به امید خوشگذرانی به این مکان نروید و به احترام رنج مردان و زنان زندانی سکوت را رعایت کنید.
کودکان و افرادی که تحمل صحنه های خشونت بار را ندارند برای بازدید از این موزه مناسب نیستند.
تجربه سفر من | بازدید از یک موزه متفاوت
دور میدون امام خمینی بودم که یهو زیر پام یه علامت دیدم که روش نوشته شده بود موزه عبرت. اونجا بود که با اطلاعاتی که در موردش داشتم کنجکاوی امونمو برید و تا به خودم اومدم جلوی در موزه بودم. یه در کوچک که برای عبور ازش باید از یه برآمدگی بلند رد می شدی. وارد شدم. اولین چیزی که نصیبم شد روی خوش و لبخند مردی بود که بلیت رو بهم داد. بعد چشمم افتاد به پلاکایی که می دونستم اسامی زندانیاییه که اینجا بودن و یه جمله که خیلی معنی داشت: اینجا دیوارها سخن می گویند
یهو مثل اینکه چیزی یادم اومده باشه برگشتم به بلیت فروشی، «ببخشید آقا اینجا راهنما نداره؟ من کلی سوال دارم» یه لبخند به همراه این جمله تحویل گرفتم: « دخترم برو داخل مطمئن باش جواباتو پیدا می کنی، راهنماها منتظر شمان تا براتون حرف بزنن» یه جور حس از سر واکنی داشتم و مثل اینکه تو ذوقم خورده باشه دمق شدم و راه افتادم. با تصوری که از موزه ها داشتم همیشه راهنماها ساکت بودن و به زورِ سوالایِ مکرر، چند کلمه حرف می زدن.
چند قدم که دور شدم چشمم به ماشینا افتاد که یه زمانی مال رییس زندان و مقامات دیگه بودن. یهو یه صدا شنیدم؛ « این ماشینو می بینی؟ سال ۵۷ وایساده بودم کنار خیابون و آزمون رانندگی داشتم. یهو ترمز زد جلوم و سریع انداختنم توش. نگو فک کرده بودن پرونده آزمونم، اعلامیه س...» قصه از همین جا شروع شد و فهمیدم اینجا خیلی چیزا فرق داره. پنج دقیقه ای گرم صحبت شدیم و چند تا قصه از همین ماشینا شنیدیم. بعد تازه وارد ساختمون شدیم. به اتاق افسر نگهبان رسیدیم و منتظر بودیم یه نفر وایسه روبه رومون و از این اتاق بگه اما یهو یه فیلم واسمون نمایش دادن. بازسازی اتفاقی که تو این اتاق رخ می داد و توصیفش از زبان یکی از زندانیا. بیشتر و بیشتر متوجه تفاوت این موزه شدم.
فیلم تموم شد و راه افتادیم به سمت بقیه اتاقا. قیافه دوستام از من متعجب تر بود. انگار برگشتیم به عقب، یه زندانی شده بودیم و نگران از اینکه چه بلایی قراره سرمون بیاد به سراغ اتاق بعدی می رفتیم. تو اتاق بعدی هم باز یه فیلم نشونمون دادن و همین فیلما لمس واقعیت رو راحت تر می کرد. چشممون افتاد به همون مردی که ماجرای ماشینو برامون تعریف کرد. پرسیدم «شما هم اینجا بودی؟» خندید و گفت «حساب روزا و شباشو ندارم» همین کافی بود که بگیرمش به باد سوال و اونم قدم به قدم گذشته رو برام تعریف کنه.
صحبتمون گل انداخت و چند دقیقه ای گذشت. ازش تشکر کردیم و راه افتادیم به سمت بقیه اتاقا. یه آقایی تو مسیر لبخندی تحویلمون داد و گفت «مسیر بازدید از این وره باید برید این بند.» گفتم: «آقا میشه توضیح بدید برامون؟» گفت:« هر چی دوست داری بپرس.» فهمیدیم یک سال تو این زندان بوده. از هر دری برامون حرف زد و تک تک بندها رو برامون توضیح داد و از شرایط زندان تو اون روزا گفت. چه قد اینجا با وجود همه تلخیش برام جذاب بود. می تونستم تا یه حدی همه چیو لمس کنم، انگار هنوز اونجا زندان بود، صدای صحبت زندانیا رو می شنیدم، داد زندانبان و درد شکنجه ها ...
موزه ای که فک می کردم زود می بینمش و میام بیرون بیشتر از دو ساعت بود که منو تو خودش نگه داشته بود...
رسیدیم به بند انفرادی. یکی از سلولا خالی بود؛ انگار گذاشته بودن که بازدید کننده ها برن توش و حالشو بفهمن. دوستام فرستادنم تو و در رو بستن. بند بند وجودم پر شد از ترس و فقط چند ثانیه بعد پریدم از سلول بیرون. به این فک کردم که بعضیا ماه ها تو این سلول بودن؛ محروم از نور و آرامش!
به حموم رسیدیم. دوش ها رو با یه سیستم آب گردشی باز گذاشته بودن و صدای زندانبان پخش می شد. با وجود دردآور بودن فضا ولی این شبیه سازی آفرین داشت.
از ساختمون زدم بیرون، نور چشممو اذیت کرد و طول کشید تا همه چی عادی شه. دنیای عجیب زندان تموم شد و من برگشتم به همون دیوار پلاکا. به سمت در رفتیم و باز با لبخند بلیت فروش مواجه شدیم. انگار منتظر دیدن رضایت تو چهره مون بود و موفق هم شد.
به طور کلی موزه عبرت یک جاذبه گردشگری متفاوت است که روی دیگری از گشت و گذار را نشان تان می دهد. این موزه ابعادی از گردشگری سیاه را در خودش دارد و در اینجا سفری تاریخی و دردآور و مرور گوشه ای پر رنج از تاریخ ایران در انتظار شماست.
حالا نوبت شماست که تجربه های خود را به ما بگویید. اگر تا به حال سری به این موزه زده اید و یا مشابه آن را در کشورهای دیگر دیده اید، نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
دوست دارید این بار به معرفی کدام موزه در ایران بپردازیم؟
نتیجه نقد و بررسی کارناوال
4.5
بررسی شده توسط کارناوال
ارزش تاریخی | (معمولی) 3 |
ارزش معماری | (عالی) 5 |
طراحی مسیر بازدید | (عالی) 5 |
نحوه برخورد کارکنان | (عالی) 5 |
کیفیت عملکرد راهنما | (عالی) 5 |
دسترسی به وسایل حملونقل عمومی | (عالی) 5 |
سطح ماجراجویی و ترس | (خوب) 4 |
امکانات ویژه بازدید از موزه | (خوب) 4 |
نقاط قوت
- یکی از موزه های متفاوت ایران
- شبیه سازی خوب از وقایع گذشته
- انتخاب راهنمایان از زندانیان گذشته
- مخوف ترین شکنجه گاه ایران
- دسترسی خوب با وسایل حمل و نقل عمومی
نقاط ضعف
- تبلیغات و اطلاع رسانی ضعیف
- واقع شدن در محدوده طرح ترافیک
رزرو اقامت در تهران
نقد و بررسی کاربران
میانگین امتیاز کاربران
از مجموع 14 رای
4.0
دوستان
3
زوج
2
خانواده
2
انفرادی
1
ارزش هزینه به لذت | (خوب) 4.1 |
کیفیت عملکرد راهنما | (خوب) 4.1 |
نحوه برخورد کارکنان | (معمولی) 3.2 |
سطح ماجراجویی و ترس | (خوب) 3.8 |
موزه عبرت تهران را دیدهاید؟
تجربه و نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
سوالی دارید؟
از کارشناسان و کاربران کارناوال بپرسید
Nargess Darvishzad
4.5
خیلی جای بی نظیری هست پیشنهاد می کنم برید 👌👌👌👌
هزینه ی بلیط چنده؟
3 هزار تومان
انتشار: 09 فروردین 1403
انتشار: 05 اسفند 1401
روزهای جمعه باز است
حتما با خانواده تشریف میبریم سر راه هم یه سر هم اوین بند سیاسی هم میریم
انتشار: 02 بهمن 1401
انتشار: 03 تیر 1400
انتشار: 29 خرداد 1400
4
خیلی خوب بود ولی ترسناک بود
داشتم روشهای شکنجه دکتر منوچهری رو می خوندم دیدم دقیقا هر بلایی که مامانش گاهی هم باباش سرش میورده سر زندانیا خالی کرده اون یکی هم ازقدی که کلا عقده ای شده بود اینه میگن شرایط اقتصادی و فرهنگی عاطفی جامعه رو مواظب باشید فشاری که رو بزرگترا میاره ممکنه بخشیش برسه به بچه ها تهش بشه اینا همینجاس
انتشار: 23 اسفند 1400
انتشار: 13 اسفند 1398
mona navab
4.4
بسیار جالب. گرفتن عکس با دوربین ممنوع است اما می توان از تلفن استفاده كرد . واقعا شگفت انگیزه
انتشار: 01 بهمن 1398
پرسش و پاسخ
پرسش جدید
حمید معتمدي
سلام.. بازدید برای عموم آزاد است؟
انتشار: 29 آبان 1403
باچهوسایلیشکنجهمیکردن
انتشار: 21 مهر 1403
جمعه ها هم باز است
انتشار: 12 بهمن 1402
سوالات متداول
ساعت کار و هزینه ورودی موزه عبرت تهران چگونه است؟
ساعت کار و هزینه ورودی موزه عبرت تهران در نیمه اول و دوم سال متغیر است. برای آشنایی با ساعت دقیق و هزینه ورودی موزه در هر یک از نیمه های سال تنها کافی ست روی این لینک کلیک کنید و به منوی مسیر و هزینه بروید.
با بهترین موزه های تهران آشنا شوید.
اگر از طرفداران بازدید از موزه ها هستید و علاقه دارید با بهترین و مشهورترین موزه های تهران آشنا شوید، سری به صفحه معرفی موزه های تهران بزنید و تجربه جذابی از موزه گردی در پایتخت به دست آورید.
دوست دارید با تورهای تهرانگردی، پایتخت را بهتر بشناسید؟
برای اینکه تهران را در سفری گروهی و جذاب، از نو کشف کنید و تجربه ای دست اول از تهرانگردی به دست آورید، همراه کارناوال شوید، سری به صفحه رزرو تورهای تهرانگردی ما بزنید و تور مورد علاقه تان را به صورت آنلاین رزرو کنید.