دروازه برلین
آلمان، مرکز شهر برلین، بخش میته، بلوار اونتر دین لیندن، میدان پاریسر پلاتس
5
از 5 امتیاز
میانگین نظرات 1 کاربر
گالری تصاویر
مدت پیشنهادی بازدید
1 ساعت
ساعت دسترسی
هزینه ورودی
رایگان
همه چیز درباره دروازه برلین
چرا بازدید کنیم؟
نقد و بررسی کارناوال
کجاست؟
نقشه و مسیر
آقام چی گفتن؟
نظرات کاربران
سوالی دارید؟
پرسش و پاسخ
نقد و بررسی کارناوال
نسیم امینی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
27 آذر 1397
به روز رسانی
30 آبان 1398
دروازه برلین | نماد پایتخت آلمان
جاذبه های گردشگری آلمان بسیارند و هرکدام، داستان هایی از این سرزمین را روایت می کنند؛ اما در بین آن ها، دروازه برلین با نام رسمی دروازه براندنبورگ، از اهمیت و شهرت بیشتری برخوردار است و توجه گردشگران بی شماری را به خود جلب می کند. این سازه زیبا و خاص در پایتخت تماشایی آلمان قرار دارد و از آن با عنوان دروازه برلین نیز یاد می کنند. با کارناوال همراه شوید و تاریخچه، معماری و همه آنچه درباره براندنبورگ گفته شده است را بشنوید.
چرا دروازه براندنبورگ؟
- این سازه یکی از مهمترین جاذبه های برلین است و حین سفر به این شهر، حتما باید از آن دیدن کرد.
- از میان دروازه های تاریخی شهر برلین، تنها براندنبورگ جان سالم به در برده و هنوز پا برجاست.
- براندنبورگ را نماد اتحاد دو آلمان شرقی و غربی می دانند و به همین سبب، اهمیت ویژه ای در تاریخ کشور آلمان دارد.
- بسیاری از رویدادهای مهم آلمان در کنار این دروازه جشن گرفته می شود.
آشنایی با دروازه براندنبورگ | Brandenburg Gate
دروازه براندنبورگ بین سال های 1788 تا 1791 به دستور فریدریش ویلهلم دوم (Frederick William II) و در راستای توسعه شهری ساخته شد. معماری این سازه را کارل گوتهارد لانگانس (Carl Gotthard Langhans) بر عهده داشت و آن را به شکل یکی از دروازه های یونان باستان ساخت تا بر جلال و جبروت سازه بیفزاید و حقیقتا که در رسیدن به خواسته اش موفق بود. در حال حاضر دروازه براندنبورگ رو به روی میدان مشهور پاریسر پلاتس (Pariser Platz) و در انتهای خیابان اونتر دین لیندن (Unter den Linden) قرار گرفته است. بد نیست بدانید که از سال 2002 به بعد، هیچ ماشینی اجازه تردد از زیر این دروازه را ندارد.
دروازه براندنبورگ در طول تاریخ رویدادهای بسیاری را شاهد بوده است که از جمله شان می توان به حمله ناپلئون به شهر برلین و دزدیدن مجسمه بالای دروازه اشاره کرد. با روی کار آمدن نازی ها، این سازه نقش پررنگی در تبلیغات سیاسی این ارتش ایفا می کرد و پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم و تشکیل دو سرزمین آلمان شرقی و غربی، این دروازه سمبل جدایی دو آلمان شد. زمانی هم که این دو سرزمین دوباره به یکدیگر پیوستند و آلمان متحد شد، آن را نماد اتحاد و یکپارچگی ژرمن ها دانستند. ماجرای همه این رویدادها را می توانید در بخش تاریخچه به صورت مفصل بخوانید.
در ادامه با کارناوال بمانید و بیشتر از این سازه منحصر به فرد بدانید.
معماری دروازه براندنبورگ
کارل گوتهارد لانگانس از معماران شناخته شده پروس (1) بود و طراحی و ساخت سازه های سلطنتی را بر عهده داشت. ساخت دروازه برندنبورگ هم بر عهده این معمار گذاشته شد تا باری دیگر هنرش را به رخ بکشد. او برای ساخت دروازه براندنبورگ از ورودی آکروپولیس در یونان الهام گرفت؛ اگر به این دو سازه در کنار هم نگاه کنید، متوجه شباهت های شان می شوید.
ارتفاع دروازه براندنبورگ 26 متر، عرض آن 65.5 متر و پهنایش 11 متر است. این سازه با دو ردیف 6 تایی از ستون های سبک دوریک (2) حمایت می شود و این 12 ستون به روی هم پنج مدخل به وجود آورده اند. در گذشته مردم عادی تنها اجازه داشتند از دو ورودی منتهی الیه چپ و راست برای رفت و آمد استفاده کنند. همچنین بر روی دیواره های دروازه، برجسته کاری هایی دیده می شود که بیشترشان نقش هایی از دوازده خان هرکول (3) را به نمایش می گذارند.
در دو طرف دروازه دو ساختمان کوچک وجود دارد که اواخر دهه 1990، توسط معماری به نام جوزف پاول کلایهیس (Josef Paul Kleihues) طراحی شده اند تا جایگزینی باشند برای عمارت های اطراف دروازه که در حین جنگ جهانی دوم نابود شدند. در طرف چپ دروازه براندونبورگ، خانه ماکس لیبرمان (Max Liebermann) -نقاش و گراورساز آلمانی-یهودی- و در سمت راست دروازه خانه تابستانی قرار دارد.
پاورقی
1: پروس یا پروسیا (Prussia) در سال ۱۷۰۱ به پادشاهی مستقلی تبدیل شده بود و بین سال های ۱۸۶۷ تا ۱۸۷۱ میلادی، آن را به صورت بخشی از کنفدراسیون آلمان شمالی اداره می کردند.
2: شیوه دوریک یا دوریسی یکی از سه شیوه کلاسیک در یونان باستان و معماری کلاسیک است.
3: دوازده خان هرکول، ماموریت هایی بودند که هرکول، مشهورترین قهرمان در اساطیر یونانی، برای کفاره گناه خود (قتل همسر و فرزندانش)، با موفقیت به انجام رساند.
کوآدریگا | مجسمه دروازه
باید بدانید که مهمترین بخش از دروازه براندنبورگ، مجسمه ای ست که بر فرازش قرار گرفته و به نوعی نماد این دروازه به حساب می آید. این مجسمه، هم از نظر ساختاری داستان های بسیاری دارد و هم فراز و نشیب هایی را در طول تاریخ پشت سر گذاشته است. این مجسمه در 1793، یعنی حدودا 2 سال پس از به پایان رسیدن کار ساخت دروازه ساخته و بر روی دروازه نصب شد. به این مجسمه چهار یوغ یا کوآدریگا (Quadriga) می گویند. چهاریوغ، ارابه ای با چهار اسب بود که در دوران امپراتوری روم، فاتحان را بر آن می نشاندند و به روم می آوردند. مجسمه چهار یوغ دروازه، توسط یوهان گاتفرید شدو (Johann Gottfried Schadow) طراحی شده است.
در این مجسمه، بر روی اسبی که با ارابه کشیده می شود، ویکتوریا -الهه پیروزی رومی ها- با سمبل صلح در دستش ایستاده است. این مجسمه رو به شرق قرار دارد و نگاه الهه به سوی مرکز شهر است. بر سر ویکتوریا، تاجی از برگ های درخت بلوط به چشم می خورد. در دستش هم نیزه ای دیده می شود که با صلیبی آهنی مزین شده و عقابی هم به رویش نشسته که علامت پروسی ها بوده است. البته باید بدانید که این مجسمه، یک بار به عنوان غنیمت جنگی توسط ناپلئون دزدیده شده و طراح جدید آن، کارل فردریش شینکل (Karl Friedrich Schinkel)، او را به الهه پیروزی تبدیل کرده است. در بخش تاریخچه بیشتر درباره این مجسمه برای تان می گوییم.
تاریخچه دروازه برلین
در زمان حکومت فریدریش ویلهلم دوم در حدود سال 1688، کمی پس از جنگ های 30 ساله و حدودا یک قرن پیش از ساخت دروازه براندنبورگ، برلین شهر کوچکی محدود در دیوارها بود که از بالا به شکل یک ستاره دیده می شد. همچنین این شهر برای ورود، شش دروازه با این نام ها داشت: دروازه سینت جورجن (St. Georgen Tor)، دروازه شپانداو (Spandauer Tor)، دروازه اشترالوا (Stralower Tor)، دروازه کوپنیکر (Cöpenicker Tor)، دروازه نایس (Neues Tor) و دروازه لپزیگر (Leipziger Tor).
داستان شکل گیری براندنبورگ بین 1788 تا 1791
صلح نسبی (1)، سیاست کنار آمدن با مذهب و کلیسا و همچنین انتخاب برلین به عنوان پایتخت پادشاهی پروس سبب شد تا سردمداران حکومت خواستار وسعت و افزایش شهر برلین باشند. پس شهر روز به روز بزرگ تر شد و از دیوارهای قدیمی تجاوز کرد. همان طور که تا این جای ماجرا نامی از دروازه برلین نیاورده ایم معلوم است که این دروازه بخشی از شهر قدیمی برلین نیست و پس از توسعه این سرزمین به دروازه های شهر اضافه شد. دروازه براندنبورگ جزوی از دیوارهای گمرک شهر برلین بود و یکی از 18 دروازه برلین وسعت یافته شمرده می شد.
این دروازه بین سال های 1788 تا 1791 به دستور فردریک فریدریش ویلهلم دوم به عنوان سمبلی برای صلح و کامیابی ساخته شد. این دروازه در ورودی خیابان اونتر دین لیندن (Unter den Linden) قرار دارد، در ادامه این خیابان هم کاخ پروسی (Prussian palace) به چشم می خورد. در این جا باید ذکر کنیم که دروازه مذکور در آغازِ راهی ساخته شده بود که شهر برلین را به شهر براندنبورگ آن در هافل (Brandenburg an der Havel) متصل می کرد؛ پیش از برلین همین شهر پایتخت آلمان بود. با توجه به همنام بودن این شهر با دروازه، می توان دلیل نامگذاری سازه باشکوه براندنبورگ را دانست.
اکتبر 1806: ناپلئون مجسمه بالای دروازه را می دزدد
کمی بالاتر برای تان از کوآدریگا گفتیم که کمی پس از ساخت دروازه، بالای آن نصب شد و به نوعی نماد این دروازه مهم شمرده می شد. این مجسمه نیز مانند دروازه، فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته که اصلی ترین شان مربوط به زمانی ست که ناپلئون و لشکرش به آلمان حمله کردند.
این اتفاق بین سال های 1804 تا 1806 روی داد؛ زمانی که ارتش ناپلئون به آلمان حمله کرد و این سرزمین را به تصرف خود درآورد. ناپلئون، کوآدریگا را به عنوان یک غنیمت جنگی و نمادی از پیروزی اش، به پاریس برد. مجسمه را بدون هیچ دقت و نظارتی بسته بندی و در طول قاره جا به جا کردند و به شهر پاریس رساندند. جالب آنکه گفته می شود این مجسمه به کلی از خاطر ناپلئون رفته بود و تا سال 1814 در انبار خاک می خورد و کسی از آن یاد نمی کرد؛ اما در این سال، سربازان پروسی به پاریس حمله کردند و شکست سختی به ناپلئون وارد آوردند. در نتیجه این رویداد، امپراتور فرانسه از قدرت کناره گیری کرد و مجسمه چهاریوغ دوباره به برلین برگردانده شد و آن را مجددا بر فراز دروازه نصب کردند؛ اما این بار مجسمه تغییرات جزیی پیدا کرده بود. تا پیش از این اتفاق، مجسمه را نمادی از صلح می دانستد و به رویش، الهه صلح، یعنی ایرنه (Eirene) چهاریوغ را می راند؛ اما با پیروزی بر ناپلئون، دیگر این مجسمه نمادی از پیروزی شمرده می شد، نه صلح! در نتیجه ویکتوریا، الهه پیروزی جایگزین ایرنه شد. همچنین به مناسبت پیروزی آلمان بر فرانسه و ناپلئون، صلیبی آهنین نیز بر این مجسمه افزوده شد.
پاورقی
1: دروازه براندنبورگ اوایل انقلاب باتاو (Batavian Revolution) ساخته شد. این انقلاب مجموعه آشفتگی های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در اواخر قرن ۱۸ بود که پایانی شد بر جمهوری هلند و مستقر شدن جمهوری باتاو تا اوایل قرن ۱۹. چندی پیش از ساخت دروازه، فریدریش ویلهلم دوم به صلح نسبی در مقابل این آشفتگی ها رسیده بود.
ژانویه 1933: به روی کار آمدن هیتلر
اولین بار پاول فون هیندنبورگ (Paul von Hindenburg)، رییس جمهوری وایمار، در تاریخ 30 ژانویه 1933 آدولف هیتلر را به سمت صدر اعظم آلمان منصوب کرد. در عصر همان روز، هزاران سرباز قهوه ای پوش و اعضای گروه اس اس (SS) از زیر دروازه براندنبورگ عبور کردند و خود را به سوی کاخ ریاست جمهوری رساندند تا این رویداد مهم را جشن بگیرند. این یکی از اولین تبلیغات سیاسی نازی ها بود که در طول تاریخ رخ داد و در نهایت به جنگ جهانی دوم منجر شد. بد نیست بدانید که بسیاری از تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندهای نازی ها به زینت و جلوه گری دروازه براندنبورگ وابسته بود. همچنین رژه ارتش نازی نیز در بسیاری از مواقع در کنار این دروازه برگزار می شد.
پایان جنگ جهانی دوم و تبدیل آلمان به دو بخش شرقی و غربی
هیتلر و نازی ها فخرفروشی های بسیاری با دروازه براندنبورگ کردند؛ اما در نهایت جنگ را باختند و حتا دروازه نیز برای شان خوش شانسی نیاورد. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان میان کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و شوروی تقسیم شد. سه کشور اول، آلمان غربی را به چنگ آوردند و شوروی به آلمان شرقی دست یافت.
اما پس از همه این ها، چه بر سر دروازه آمد؟ با شکست آلمان بسیاری از نقاط شهر برلین به ویرانه تبدیل شدند و دروازه براندنبورگ نیز دچار صدمات قابل ملاحظه ای شد، به ویژه چهاریوغ بالای دروازه بسیار آسیب دیده بود، به طوری که بعدها به کلی با یک مجسمه چهاریوغ دیگر تعویض شد. در این برهه از تاریخ، با جنگ هایی که آلمان پشت سر گذاشته بود و رویدادهای تاریخی، تنها همین دروازه از 18 دروازه شهر برلین، سالم باقی مانده بود.
در یکی از آخرین همکاری های آلمان شرقی و غربی، پیش از آغاز جنگ سرد (1) و کشیده شدن دیوار برلین، دروازه براندنبورگ بازسازی شد. حتما تا به حال نام این دیوار به گوش تان خورده است. دیوار برلین در سال 1961 در مرز برلین شرقی و غربی کشیده شد. در آن زمان دیوار دقیقا رو به روی دروازه براندنبورگ قرار داشت و این جا از مناطق ممنوعه شمرده می شد و مردم محلی و بازدیدکنندگان اجازه دسترسی به آن را نداشتند؛ البته افرادی که در آلمان غربی زندگی می کردند از طریق مناطق مرتفع اطراف به تماشای دروازه می نشستند. اما در آلمان شرقی که در دست شوروی قرار داشت وضعیت بسیار وخیم بود. شوروی، علاوه بر دیوار برلین، دیوار جداکننده دیگری هم در اطراف دروازه براندنبورگ کشیده بود تا مردم را از بازدید این سازه منع کند. در این زمان بسیاری مخفیانه از دیوار بالا می رفتند تا نگاهی به دروازه بیندازند؛ اما اگر گیر می افتادند عاقبت خوشی نداشتند.
پاورقی
1: دشمنی میان آمریکا و شوروی پس از جنگ جهانی دوم؛ این جنگ بدون استفاده از سلاح گرم و بیشتر رقابت، تنش و کشمکش های سیاسی و میان اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا بود.
پایان جنگ سرد و فروپاشی دیوار برلین
زمانی که جنگ سرد به پایان رسید و شوروی از آمریکا شکست خورد، دیوارهای میان دو آلمان فرو ریخت و مردم از دو سوی دیوار به سوی هم آمدند تا این یکپارچه شدن شهرشان را جشن بگیرند. یکی از مهمترین نقاطی که برای جشن و پایکوبی انتخاب شد دروازه براندنبورگ بود. افراد بی شماری به این مکان آمدند تا در کنار هم جشن بگیرند. همین موضوع سبب شد تا این دروازه را نماد اتحاد دو آلمان بدانند، همان طور که تا پیش از این، براندنبورگ را نماد جدایی و تفرقه میان آلمان شرقی و غربی می دانستند.
تنها چند هفته بعد از فروپاشی دیوار برلین، در تاریخ 22 دسامبر 1989، بسیاری از مردم آلمان شرقی و غربی در کنار دروازه براندنبورگ جمع شدند تا فروپاشی دیوار برلین را جشن بگیرند. در این روز، صدر اعظم آلمان غربی، هلموت کوهل (Helmut Kohl) از مرزهای دو آلمان گذشت و با نخست وزیر آلمان شرقی، هانس مدرف (Hans Modrow) ملاقات کرد.
اجرای موسیقی زنده در کنار دروازه براندنبورگ
یکی دیگر از اتفاق های احساسی که فردای ملاقات سران دو آلمان رخ داد، برپایی کنسرت موسیقی در کنار دیوار فرو ریخته برلین بود. هیاهو و نشاطی که هیچکدام از سیاسیون مسئولش نبودند و نوازندگان با عشق و موسیقی شان در فضای برلین پراکنده کردند. این رویداد توسط رهبر ارکستر آمریکایی، لئونارد برنستاین (Leonard Bernstein) مدیریت شد. بنا بر آن بود که دو کنسرت موسیقی در دو طرف دیوار برگزار شود. در این کنسرت ها، نوازندگانی از کشورهای آمریکا، انگلستان، شوروی سابق و فرانسه اجرا داشتند. یعنی همان سرزمین هایی که مردم که آلمان را غمزده و ناراحت کرده بودند و حالا شاید، با موسیقی می توانستند غم این مردم را برای لحظاتی آرام کنند. در هر دوی کنسرت ها سمفونی نهم بتهون اجرا می شد. همراه با این گروه موسیقی، گروه سرودی هم به خواندن شعری از فریدریش شیلر -شاعر شناخته شده آلمانی قرن 18- پرداخته بودند. اما برنستاین در متن آهنگ تغییر کوچکی داده بود و به جای عبارت "غزل شادی" عبارت "غزل آزادی" را جایگزین کرده بود.
اما چرا ماجرای این کنسرت را در تاریخچه دروازه براندنبورگ مطرح می کنیم؟ اجرای این نوازندگان و خوانندگان یکی از منحصر به فردترین روزها را در کنار دروازه رقم زد...
اولین کنسرت در برلین غربی برگزار شد و در نیمه شب 23 دسامبر ادامه یافت؛ یعنی تا زمانی که دیوار به کلی برای رفت و آمد باز شد. دومین کنسرت دو روز بعد، در صبح کریسمس در برلین شرقی برگزار شد. در طول هر دوی این کنسرت ها، مردم در اطراف دروازه براندنبورگ جمع شده بودند که نقطه عطف دو برلین به حساب می آمد. این مراسم اولین رویداد تلویزیونی بود که هم زمان در آلمان شرقی و غربی پخش می شد، آن هم پس از 30 سال!
ممنوعیت بازدید دوباره از دروازه
البته پس از تمام این جشن ها و پایکوبی ها، دوباره بازدید از دروازه براندنبورگ تا اواخر سال 2000 ممنوع شد. چرا که در طول جنگ جهانی دوم و کشمکش های آلمان شرقی و غربی، صدمات جدی به این سازه وارد آمده بود. در نهایت دوباره در تاریخ 3 اکتبر 2002 از دروازه بازسازی شده به طور رسمی رونمایی کردند؛ اما دیگر هیچگاه اجازه ندادند ماشین از زیر آن عبور کند. بد نیست بدانید برای این بازسازی مبلغ هنگفت 6 میلیون یورو هزینه شد.
بهترین زمان بازدید
با وجود آنکه همه روزه امکان بازدید از دروازه براندنبورگ وجود دارد؛ اما شما می توانید با انتخاب روز مناسب برای بازدید از این جاذبه منحصر به فرد، بخشی از یک رویداد مهم باشید و لذت گشت و گذارتان را دو چندان کنید. مهمترین رویدادی که در کنار دروازه براندنبورگ جشن گرفته می شود شب سال نو (New Year's Eve) است. حدود 1 میلیون نفر در سال نو، این جا جمع می شوند و از موسیقی زنده، آتش بازی های ویژه و رقص و پایکوبی در این جا لذت می برند.
همچنین شما می توانید در تابستان های برگزاری جام جهانی و یا جام ملت های اروپا به این جا بیایید و در کنار هزاران تماشاچی فوتبال، از تماشای رقابت ها لذت ببرید؛ این رقابت ها در صفحه نمایش بزرگی در نزدیکی دروازه پخش می شود.
به جز این رویدادهای مهم و تماشایی، به مناسبت های مختلف، این دیوار میزبان نورپردازی های رنگی می شود و مردم به کنار این دوازه می آیند تا اتفاق های ملی و جهانی را زنده کنند، که از جمله شان می توان به فروپاشی دیوار برلین اشاره کرد. بسیاری از سال ها، به مناسبت اتحاد دو آلمان در کنار دروازه براندنبورگ موسیقی زنده اجرا می شود و مردم این روز مهم را جشن می گیرند.
مسیر و دسترسی
وسایل نقلیه متعددی برای رفت و آمد در کشور آلمان وجود دارد و از آن جایی که دروازه براندنبورگ، در یکی از مهمترین مناطق شهر قرار گرفته و گردشگران توجه ویژه ای به این منطقه دارند، رسیدن به آن کار ساده ای ست و به راحتی می توان با وسایل نقیله راهش را پیش گرفت. در ادامه، چندی از بهترین وسایل نقلیه برای رسیدن به دروازه براندنبورگ را به شما معرفی می کنیم.
اتوبوس: ایستگاه اتوبوس براندنبورگ تور (Brandenburg Tor) در فاصله 270 متری از دروازه قرار دارد و خطوط شماره 100 و TXL از آن می گذرد. همچنین در فاصله 300 متری از دروازه براندنبورگ ایستگاه اتوبوس Reichstag/Bundestag وجود دارد. اتوبوس های خط شماره 100 از این ایستگاه عبور می کنند.
مترو: ایستگاه مترو براندنبورگ تور (Brandenburg Tor) در فاصله 270 متری از سازه قرار دارد و تنها با دو دقیقه پیاده روی می توانید به آن برسید.
راه آهن حومه: این وسیله نقلیه برای رفت و آمد بین مرکز شهر و نواحی اطراف مورد استفاده قرار می گیرد. درست در کنار ایستگاه مترو و ایستگاه اتوبوس براندنبورگ تور، در فاصله 270 متری از دروازه براندنبورگ، ایستگاه راه آهن حومه نیز وجود دارد و می توانید برای جا به جایی در مسافت های طولانی از این وسیله حمل و نقل استفاده کنید.
تاکسی: برای رسیدن به دروازه، همیشه گزینه استفاده از تاکسی نیز پیش روی تان وجود دارد؛ از آنجایی که این جاذبه در مرکز شهر برلین قرار گرفته است، رسیدن با تاکسی به آن اصلا کار دشواری نیست.
آدرس: آلمان، مرکز شهر برلین، بخش میته، بلوار اونتر دین لیندن، میدان پاریسر پلاتس، دروازه براندنبورگ
Addrese: Brandenburg Gate, Unter den Linden boulevard, Pariser Platz, Mitte district, Berlin, Germany
دیدنی های اطراف
بالاتر به این مساله اشاره کردیم که دروازه براندنبورگ در یکی از بهترین مناطق شهری برلین قرار گرفته است، جالب آن که این منطقه به "بهترین اتاق برلین" شهرت دارد. به همین خاطر در کنار بازدید از این جاذبه، فرصت گشت و گذار در منطقه ای تماشایی و بازدید از جاذبه های بیشتر را دارید. بد نیست بدانید که هتل لوکس آدلون کمپینسکی (The luxury Adlon Hotel)، ساختمان سفارت فرانسه و ساختمان سفارت آمریکا در کنار این دروازه واقع شده اند. همچنین جاذبه های زیر نیز در نزدیکی سازه قرار دارند، پس حتما سری به آن ها بزنید.
- پارلمان آلمان، ساختمان رایشستاگ | Reichstag building: در فاصله 500 متری با پای پیاده
- موزه مادام توسوی برلین | Madame Tussauds Berlin: در فاصله 850 متری
- میدان پاریسر پلاتس | Pariser Platz: در فاصله 55 متری با پای پیاده
- موزه دروازه براندنبورگ | Brandenburg Gate Museum: در فاصله 140 متری با پای پیاده
نکات شنیدنی
دروازه براندنبورگ رویدادهای بسیاری را به خود دیده و همچنین، در رویدادهای متعددی نقش داشته و سهمی را ایفا کرده است. مهمترین این موارد را در قسمت تاریخچه با شما در میان گذاشتیم، اما خالی از لطف ندیدیم که در این بخش، به چندی دیگر از مطالب شنیدنی درباره دروازه اشاره کنیم:
1- در ژوئن سال 1963، رئیس جمهوری وقت آمریکا خود را در کنار دروازه براندنبورگ یک دونات ژله ای خواند!
ماجرا از این قرار بود که در حین جنگ سرد، جان اف کندی در کنار این دروازه به سخنرانی پرداخت، و از آنجایی که می خواست با مردم برلین اظهار صمیمیت کند و سخنرانی اش تاثیرگذار باشد متن سخنرانی را به زبان آلمانی تنظیم کرد. با وجود آن که کِنِدی تمرین کافی را برای صحبت به زبان آلمانی کرده بود، اما در نهایت به جای آن که به حضار بگوید که من از شما هستم و "من یک برلینی هستم" به اشتباه گفت "من یک دونات ژله ای هستم!" بسیاری حاضرند قسم بخورند که جانی اف. کندی از عبارت درست استفاده کرده است و حضار به اشتباه شنیده اند. اما دونات ژله ای تمام جدیت سخنرانی را تا آخر نابود کرد!
2- در تاریخ 12 ژوئن 1987، رونالد ریگان در کنار این دروازه سخنرانی کرد، اما او خوش شانس تر از کِنِدی بود و در نتیجه، سخنرانی اش نتیجه بهتری داشت. او در این جا، به همتای خود در شوروی خطاب کرد که آقای گورباچف، این دیوار (دیوار برلین) را فرو بریز!
3- در تاریخ 5 ژانویه 2015، 300 نفر از افراد گروه ضد اسلامِ پگیدا تصمیم داشتند در حرکتی اعتراضی به سیاست های آلمان در پناه دادن به مسلمانان مسافت ساختمان شهرداری تا دروازه براندونبورگ را پیاده طی کنند. اما در نهایت 4000 نفر از مردم، در مسیر قرار گرفتند تا اجازه این راهپیمایی را به این گروه ندهند. در ادامه چراغ های دروازه براندونبورگ نیز خاموش شد.
4- پس از حادثه تروریستی اورلاندو در آمریکا، 130 هزار نفر در کنار این دروازه جمع شدند تا همدردی شان را با 49 قربانی حادثه اعلام کنند و در همین زمان، دروازه را با هفت رنگ نورپردازی کردند.
سخن آخر
نگاهی داشتیم به مهمترین جاذبه برلین، یعنی دروازه براندنبورگ. هر کسی که به شهر برلین سفر می کند بدون شک بازدید از این دروازه مهم را در صدر فهرست مقاصدش می گذارد. تاریخچه پر فراز و نشیب دروازه و همینطور، موقعیت مناسبش که آن را در نزدیکی بسیاری دیگر از جاذبه های شهر برلین قرار داده سبب شده است تا این دروازه چنین محبوب باشد.
نظر شما درباره این سازه چه بود؟
آیا پیش از این، با دروازه براندنبورگ آشنایی داشتید؟
آیا تا به حال از این سازه بازدید کرده اید؟
دیدگاه خود را درباره این مطلب برای ما بنویسید.
نتیجه نقد و بررسی کارناوال
4.7
بررسی شده توسط نسیم امینی
ارزش تاریخی | (عالی) 5 |
ارزش معماری | (خوب) 4 |
دسترسی به وسایل حملونقل عمومی | (عالی) 5 |
نقاط قوت
- مهمترین جاذبه شهر برلین
- قرار گرفتن در یکی از بهترین نقاط شهر
- برگزاری جشن ها و رویدادهای بسیار در کنار دروازه
نقاط ضعف
- نابودی قسمت های زیادی از دروازه و بازسازی آن ها
- شلوغی بیش از حد در برخی از زمان های سال
نقد و بررسی کاربران
میانگین امتیاز کاربران
از مجموع 1 رای
5.0
حال و هوای خوش | (عالی) 5 |
دسترسی به وسایل حملونقل عمومی | (عالی) 5 |
دروازه برلین را دیدهاید؟
تجربه و نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
سوالی دارید؟
از کارشناسان و کاربران کارناوال بپرسید
پرسش و پاسخ
پرسش جدید