تخت جمشید
استان فارس، شهرستان مرودشت، مجموعه تخت جمشید
4.1
از 5 امتیاز
میانگین نظرات 13 کاربر
گالری تصاویر
مدت پیشنهادی بازدید
2 تا 4 ساعت
ساعت دسترسی
شماره تماس
هزینه محوطه
هزینه موزه تخت جمشید
همه چیز درباره تخت جمشید
چرا بازدید کنیم؟
نقد و بررسی کارناوال
کجاست؟
نقشه و مسیر
آقام چی گفتن؟
نظرات کاربران
سوالی دارید؟
پرسش و پاسخ
نقد و بررسی کارناوال
کارناوال
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
02 اردیبهشت 1397
به روز رسانی
13 مرداد 1400
تخت جمشید | تماشای شکوه پرسپولیس
امپراتوری هخامنشی نامی آشنا برای هر دوستدار تاریخ است و شهر باستانی تخت جمشید یا پرسپولیس یادگاری ارزشمند از این سلسله به شمار میرود. تخت جمشید اثری است که نامش در فهرست میراث جهانی ایران میدرخشد و افتخاری برای هر ایرانی محسوب میشود. ستون های تخت جمشید و نقشونگارها و حکاکیهای این شهر هر کسی را به خود خیره میکنند و از گذشتههای دور سخن میگویند؛ میخواهیم برایتان از شگفتی های تخت جمشید و معماری منحصربهفرد آن بگوییم. تا انتهای این مسیر با ما همراه باشید.
چرا تخت جمشید؟
- اثری است که نامش در فهرست میراث جهانی ایران میدرخشد.
- یادگاری از بزرگترین امپراتوری جهان به شمار میرود.
- به عنوان مهمترین اثر هخامنشیان از آن یاد میشود.
- از جاذبه های تاریخی شهر شیراز است که طرفداران و بازدیدکنندگان فراوانی دارد.
- میزبان جشنهای بسیاری در طول تاریخ بوده است.
- از نظر معماری و ساختار، شاهکاری در جهان به شمار میرود.
- بسیاری آن را شاخصترین و پرطرفدارترین اثر باستانی ایران میدانند.
- در بسیاری از پوسترها و طراحیها از نقوش و سرستونهای این اثر به عنوان نماد ایران استفاده میشود.
برخی آثار باستانی و جهانی ایران
آشنایی مختصر با تاریخ هخامنشی
پیش از آنکه به تخت جمشید و آثارش بپردازیم، برای درک بهتر این اثر باید آشنایی مختصری با تاریخ هخامنشی داشته باشیم تا بتوانیم بهتر موضوع را دریابیم. در اینجا مختصری درباره تاریخ ایران میخوانید؛ شاید این مطلب در نظرتان آن قدرها جذاب نباشد؛ اما سعی کردهایم آن را به سادهترین شکل بازگو کنیم تا بتوانید مطالبی را که در ادامه به آنها میپردازیم به درستی درک کنید.
ایالتی به نام پارس
در ناحیه جنوبی ایران، استانی به نام فارس قرار دارد که در گذشته بخشی از ایالت پارس یا فارس بود. فارس قدیم یا ایالت فارس، استانهای فارس کنونی، بوشهر، استان هرمزگان، استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی استان یزد و شهرستان بهبهان از استان خوزستان را در بر میگرفت. در چند هزار سال پیش اقوام بومی سرزمینمان به ویژه ایلامیان در این ایالت سکونت داشتند و آثار باقیمانده از آنها نشان میدهد که فارس در آن دوران بسیار آباد بوده است.
ورود آریایی ها به ایران
سه هزار سال پیش از این اقوام، گروهی از مردم هند و اروپایی که ما آنها را با عنوان آریاییها میشناسیم، از جنوب روسیه امروزی قدم به این خاک نهادند. آنها پس از زدوخوردهای بسیار با ساکنان این سرزمین در جایجای آن سکونت یافته و خانههای خویش را برپا کردند. بیشتر این افراد چوپان، گلهدار و کوچنشین بودند و به شیوه قبیلهای زندگی میکردند.
ظهور زرتشت در پادشاهی ایرانیان
در حدود 1100 قبل از میلاد، زرتشت به پا خاست و دین مزدیسنا را به مردم ارائه کرد؛ دینی که مبتنی بر توحید و باور به خدای یگانهای به نام اهورمزدا بود. این دین نیروهای طبیعی همانند آب، باد، آتش، خاک و خورشید را برگرفته از صفات خداوند میدانست و سرچشمه بدیها را در وجود خبیثی به نام اهریمن میپنداشت. در آن زمان، آریاییها قبیلههای بزرگی را شامل میشدند که از میان آنها میتوان به پارسیان، مادها، سُکاها، بلخیان، خوارزمیان، سغدیان، هراتیان و پارتیان اشاره کرد. همه این قبایل به یک زبان فراگیر اما با لهجههای متفاوت سخن میگفتند و نام سرزمینشان را «ایریوشَیُ نِم» یا «ایریانو خشَثرُ» یعنی پادشاهی ایرانیان گذاشته بودند. البته این نام بعدها به اِئران شَتر و ایران شهر تغییر یافت که ایران کوتاه شده همین نام است.
شکل گیری دولت مادها
در اواخر سده هشتم قبل از میلاد مادها در ایران غربی گرد هم آمدند و با آشوریان غارتگر به جدال پرداختند. این جنگ صد سال به طول انجامید تا سرانجام آشوریان شکست خوردند و مادها دولت بزرگی را برپا کردند که 120 سال سرپا ماند.
آغاز تا پایان هخامنشی
کوروش، پسر کمبوجیه، پادشاه پارسیان، توانست مادها را مغلوب کند و بزرگترین دولت جهانی آن زمان را به وجود آورد. پارسیان در چند نقطه از جمله در اَنشان (45 کیلومتری شمال شیراز) و پاسارگاد (135 کیلومتری شمال شرقی شیراز) و پیرامون آنها سکنی داشتند. پایتخت آنها پاسارگاد بود ولی بعدها به همدان تغییر یافت. کوروش پس از نزدیک به سی سال فرمانروایی در جنگ با کوچنشینان ماساگتی، از اقوام سکایی، به قتل رسید و پسرش کمبوجیه بر تخت او تکیه زد.
کمبوجیه به مصر لشکرکشی کرد و این سرزمین را به قلمرو خود افزود. او با طغیان مُغها روبرو شد و در حین جنگوجدال در گذشت. مغها یا مغان طایفهای از مادها بودند که به اجرای امورات مذهبی اشتغال داشتند. داریوش که از نزدیکان کوروش به شمار میآمد تاجوتخت هخامنشی را از چنگ مغها بیرون آورد و از 522 تا 486 قبل از میلاد به مدت 36 سال بر ایران حکومت کرد. خشایارشا یا خشیارشا که نوه دختری کوروش بود 20 سال بر ایران حکم راند و پس از او به ترتیب، اردشیر اول به مدت 43 سال، داریوش دوم به مدت 20 سال، اردشیر دوم 44 سال، اردشیر سوم 21 سال و داریوش سوم 6 سال بر تخت شاهی تکیه زدند.
در نهایت اسکندر مقدونی یا اسکندر کبیر به سرزمینمان حملهور شد و به تاراج این خاک پرداخت و به این ترتیب دفتر حکومت هخامنشی برای همیشه بسته شد.
آشنایی با تخت جشمید | پایتخت آیینی هخامنشیان
تخت جمشید یا پرسپولیس نام یکی از شهرهای باستانی ایران در استان فارس است که در ۱۰ کیلومتری شمال شهر مرودشت و در ۵۷ کیلومتری شیراز قرار دارد. بنای اولیه تخت جمشید را داریوش بزرگ، بر روی صخرهای در دامنه کوه رحمت بنیان نهاد؛ کوهی که در گذشته با نام کوه مهر یا کوه میترا خوانده میشد و تا دو قرن پیش آن را با نام کوه شاهی میشناختند. این کوه در نزد ایرانیان باستان تقدس داشت و در الواح ایلامی تخت جمشید نشانههایی از این تقدس و حتی نذر کردن برای کوه دیده میشود.
بیشتر بخشهای این مجموعه در دشت یا جلگه مرودشت ساخته شده که نام اصلی آن مرغ دشت به معنای دشت خرم است. این جلگه از روزگاران کهن میزبان تمدن و فرهنگهای بومی و ایلامی بوده و شهر معروف آنشان نیز در آن قرار داشته است؛ شهری که کوروش و نیاکانش خود را پادشاه آن میدانستند. به عبارت درستتر طرف شرقی مجموعه کاخهای پارسه، بر روی کوه رحمت و سه طرف دیگر آن درون جلگه مرودشت ایجاد شدهاند. این شهر در سالیان متمادی توسط پادشاهان دیگر هخامنشی همچون خشایارشا و اردشیر اول گسترش یافت و تا سالها پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ امپراتوری هخامنشیان بود.
همه، این شهر را به واسطه ستونهای سربهفلککشیده و سرستونهای تماشاییاش میشناسند و ردپایی از تاریخ را در نقشونگارهای آن جستوجو میکنند. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در نخستین روز سال نو میزبان مقامات امپراتوری هخامنشیان بود و تقدیم پیشکشیهای آنان را به پادشاه نظاره میکرد.
هر تکه از این شهر 125 هزار متر مربعی حرفی برای گفتن دارد. نقشونگارها و کتیبهها از آنچه بر سر این ستونها و دیوارها گذشته سخن میگویند و داستانهایی از تاریخ را روایت میکنند. در ادامه نگاهی گذرا به گوشهوکنار این شهر خواهیم داشت پس با ما همراه باشید...
بخش های مختلف تخت جمشید
شهر پارسه یا تخت جمشید بخشها و کاخهای متعددی دارد که میتوان درباره هر یک از آنها بسیار سخن گفت. در اینجا نگاهی گذرا و مختصر به این بخشها داریم و در مطالبی جداگانه به طور مفصل به آنها خواهیم پرداخت.
مسیر بازدید: معرفی بخشهای مختلف تخت جمشید از گوشه شمالغربی آغاز میشود. با شروع از این بخش، یک ورودی بزرگ با 111 پله را پشت سر میگذاریم و به کاخ دروازه همه ملل میرسیم. سپس از حیاط آپادانا میگذریم، کاخهای آپادانا، تَچُر و هَدیش را میبینیم و راه خود را به سمت شمالشرقی ادامه میدهیم تا کاخ سه دروازه، حرمسرا یا اندرون (موزه)، دروازه نیمهتمام و استحکامات و باروها را از نظر بگذرانیم. در ادامه از تپه شرقی بالا رفته و آرامگاههای اردشیر دوم و سوم را به تماشا مینشینیم. در نهایت از راه خیابان رژه در شمال مجموعه دوباره به مدخل بزرگ باز میگردیم. با ما همراه باشید:
پلکان های ورودی
راه ورود به شهر پارسه، یک جفت پلکان قرینه در شمالغربی مجموعه است. پیش از رسیدن به این پلکانها محوطهای را به اندازه 10 سانتیمتر از سطح زمین بالا آورده و سنگفرش کردهاند. در امتداد اضلاع کوتاهتر این محوطه، پلکانی را میبینیم که 63 پله دارد و در نهایت به پاگردی وسیع میرسد. این پلکانها همچون دستانی به نظر میرسند که از آرنج خم شدهاند. گویی این دستان میخواهند افراد را از زمین بلند کنند و در آغوش خود جای دهند.
پس از پاگرد و چرخشی 180 درجه، پلکانی 48 پلهای وجود دارد که در ارتفاع حدود 12 متری از سطح زمین به ابتدای صفه (سکو) میرسد. با این حساب، بر روی هم 111 پله (48+63) دارد که طول و عرض و ارتفاع یا پاخیز آنها به ترتیب 690، 38، و 10 سانتیمتر است. سنگهای آهکی بهکاررفته در ساخت این پلکانها نامنظم و بزرگاند. از هر تخته سنگی چهار یا پنج پله درآوردهاند. آنها بدون ملات بر روی یکدیگر چیده شده و بستهای مستطیل شکل آنها را به هم پیوند دادهاند. بد نیست بدانید این نوع بست و تراش میتواند نشان از ساخت این قسمت در دوره خشایارشا باشد.
بسیاری از این پلهها به مرور زمان و به دلیل گزند آبوهوا ساییده و شکسته شده و در دهه 50 خورشیدی توسط متخصصان ایتالیایی و ایرانی تا حدی مرمت شدهاند.
نکاتی جالب در مورد پله ها
- پلهها ارتفاع کمی دارند و توجه بسیاری از متخصصان را به خود جلب کردهاند. برخی از مورخان بر این باور بودند که این ارتفاع کم به دلیل راحتی عبورومرور اسبها بوده است؛ اما رفتن سواران به بالای صفه تصوری اشتباه به نظر میرسد. احتمال دارد در زمانی که از تخت جمشید پاسبانی نمیشده، حیوانات بارکش از این پلهها بالا و پایین میرفتند؛ اما اسناد، عبورومرور سوارهها از این پلهها را رد میکنند. به نظر میرسد در ایران باستان با اسب به درون کاخ شاهی رفتن ممنوع و نشانه کوچک شمردن بارگاه فرمانروا بوده است. امروزه کارشناسان معتقدند پلهها به این دلیل کوتاهتر از حد معمول ساخته شدهاند که خدشهای به راحتی و ابهت میهمانان هنگام بالا رفتن وارد نشود چرا که بر حسب تصاویر، آنها با لباسهای فاخر و بلند در این محل حاضر میشدند. بزرگان اداری و سپاهی باید میتوانستند به راحتی و گفتگوکنان این پلهها را طی کنند؛ ضمن آنکه بر اساس نقشونگارها بسیاری از این بزرگان (نجبا) سالخورده بودند و پلههای بلند برایشان مناسب نبوده است.
- برخی پژوهشگران بر این باورند که در زمان برگزاری جشنها، بزرگان پارسی و ایرانی از پلکان راستی و نجبای قبایل دیگر از پلکان چپی استفاده میکردند.
- کناره پلکانها جان پناهی وجود دارد که دارای کنگرههای چهارپلهای بوده و برخی از آنها هنوز سرپاست. کنگرهها بلندیهای سر دیوار، حصار، قلعه و دیوارها هستند که ساختاری پلهپلهای دارند و در اغلب ساختمانهای باستانی ایران دیده میشوند. یکی از کاربردهای کنگره در دژهای کهن، این بوده که دژبانان در میان دیوار محافظ از جایی مناسب برای تیراندازی یا نیزهاندازی برخوردار باشند. در این قسمت از تخت جمشید هر کنگره 64 سانتیمتر بلندی داشته و در قسمت پهنتر آن فرورفتگی یا تاقچهای مستطیل شکل درآورده بودند. گفته میشود این کنگرهها نماد دژهای پارسیان و فرورفتگی آنها نشان دروازه اژدها بوده است.
در فرعی
به جز پلکانی که از آن نام بردیم ورودی دیگری نیز به تخت جمشید وجود دارد؛ دَرِ کوچکی در شمالغربی صفه. در اینجا کوهپایه و صفه بههم چسبیدهاند و بدون بالا رفتن از پله میتوان به صفه رسید. در فاصله ده متری جنوبِ این درِ فرعی، سه تخته سنگ لبهدار، روی زمین وجود دارد که بقایای یک مدخل یا دروازه بودهاند. هنوز جای پاشنه در را میتوان در این مدخل دید که رو به سمت جنوب باز میشده است.
ژ.دوفرنکویچ این گودی پاشنه و سنگهای کنارش را آتشدان و باقی مانده یک معبد دانسته و فرضیات بسیاری را در این مورد ارائه داده است؛ چیزی که هیچگاه به اثبات نرسید.
دروازه همه ملل
در بالا و میان دو سر پلکان ورودی، جلوخان کوچکی نیز وجود داشته است که امروزه میتوان آثار آن را دید. در شرق جلوخان، پلکانِ ورودیِ کاخ کوچکی به نام دروازه همه ملل یا دروازه همه کشورها قرار دارد که بسیاری آن را با عنوان دروازه ملل میشناسند. این کاخ میزبان نمایندگان همه اقوام تابع ایران بوده است و همه پس از عبور از آن راهی کاخ بار (آپادانا) میشدند. از این رو به آن کاخ انتظار یا کاخ دالان انتظار نیز میگویند. دروازه همه ملل متعلق به دوره خشایارشا است؛ برخی میگویند پیریزی این بنا توسط داریوش بزرگ صورت گرفته؛ اما بر اساس شواهد خشایارشاه آن را به پایان برده است. این بنا تالاری با دیوارهای خشتی، سه درگاه بزرگ و چهار ستون بلند برای نگه داشتن سقف دارد.
وسعت تالار این کاخ 612.5 متر مربع است. بام کاخ 18 متر از سطح جلوخان پلکان ورودی ارتفاع دارد و تیغه کنگرههایش 33 متر از سطح دشت بالاترند. ارتفاع ستونها به بیش از 16.5 متر میرسد؛ دو تا از این ستونها تا سال 1965 میلادی برپا بودهاند و یکی دیگر را هم با خرد ریزها و شکستههای دو ستون دیگر ساختهاند. ستون تازه ساخته شده کاملترین ستون تخت جمشید کنونی به شمار میرود.
کاخ دروازه ملل یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته است که امروزه بقایای دروازههای آن در محل دیده میشود. بر دروازهها طرح مردان بالدار و طرح دو گاو سنگی با سر انسانی به چشم میخورد. بالای این دروازهها شش کتیبه میخی قرار دارد که پس از ذکر نام اهورامزدا چنین مضمونی را بیان میکنند:
هر چه به دیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته است.
دروازه جنوبی این کاخ رو به کاخ آپادانا یا کاخ بزرگ بار باز میشود.
کاخ آپادانا
کاخ آپادانا یا کاخ بار داریوش را میتوان عالیترین، باشکوهترین و وسیعترین ساختمان مجموعه دانست؛ حقیقتی که اریک اشمیت، حفار تخت جمشید، نیز به آن اذعان داشته است. این کاخ به فرمان داریوش بزرگ بنا شد و به برگزاری جشنهای نوروزی و میزبانی از نمایندگان کشورهای وابسته اختصاص یافت.
ورود به این کاخ از طریق دو پلکان دو طرفی میسر است؛ یکی در سمت شمال و چسبیده به ایوان شمالی و دیگری در شرق و متصل به ایوان شرقی. بر روی دیوار این پلکانها نقوش و کتیبههای باشکوهی به چشم میخورد که در آینده به طور مفصل در مورد آنها سخن خواهیم گفت. به طور کلی میتوان این کاخ را به این قسمتها تقسیم کرد:
- حیاطی به شکل حرف L که چند عامل در آن جلب توجه میکند؛ تخت سنگی حوض مانند که کاربرد آن هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و راه آبهای زیرزمینی که در شمال و شمالغربی و شرق حیاط دیده میشوند.
- پلکانها که نقوشی زیبا و چشمنواز و پرمعنا دارند که از جمله آنها میتوان به تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی در دست اشاره کرد که هر بخش از آن به یکی از ملل اختصاص دارد.
- ایوان غربی که بیش از 14 متر از سطح دشت بالاتر است.
- ایوان شمالی که 1500 متر مربع وسعت دارد و با یک پلکان دوطرفه به حیاط میرسد. این پلکان به دلیل نقشونگارها و ساختار از شاهکارهای دوره هخامنشی به شمار میرود.
- ایوان شرقی که از آن با عنوان پراهمیتترین بخش بنا یاد میکنند که نقشهای زیبا و باشکوهی دارد. ستونهای این ایوان دارای سرستونهایی به شکل شیر دو سر است.
- برجهای چهارگانه که به شکل مربع و چند طبقه و در چهارطرف بنا است.
- تالار مرکزی آپادانا که سقفی با ارتفاع بیش از 20 متر دارد و دارای وسعت و شکوهی بیسابقه در تاریخ هنر است؛ به طوری که بیش از 10 هزار مهمان را در آن پذیرا بودند. ستونهای این تالار دارای حجاری گاو دو سر و گلوبوته است.
- محوطه جنوبی که در جنوب تالار مرکزی قرار دارد و در آن اتاقهای دراز و انبار مانند ساخته بودند که با هم ارتباط داشتند.
- مهتابیهای جلویی و عقبی که نقوش سرو، نخل، شیرگاو شکن نمادی از اسطوره زایش خورشید و جشن شب یلدا را میتوان در آنها یافت.
پلکانی در قسمت جنوبغربی کاخ وجود دارد که دسترسی به کاخ تچر را میسر میکند.
کاخ اختصاصی داریوش (تچر)
از نخستین بناهایی که در تخت جمشید بنا نهادند کاخ داریوش معروف به تچر بود. این کاخ در جنوبغربی آپادانا و به سمت آفتاب قرار دارد. این بنا سنگهای خاکستری و بسیار صیقلی دارد؛ به طوری که عکس افراد در آن میافتاده است و همین باعث شده تا آن را آئینه خانه نیز بخوانند. کاخ تچر بر روی سکویی ساخته شده که 2.20 تا 3 متر از کف آپادانا و حیاطش بالاتر است. طرح این ساختمان مستطیلی است و شامل عناصر زیر میشود:
- یک تالار مرکزی که سه ردیف 4 تایی ستون دارد و اتاقهای کوچکی در پیرامون آن قرار گرفته است.
- دو اتاق مربع شکل، در شمال، که هر یک 4 ستون داشتهاند و با اتاقهای باریک و بلند جانبی محدود میشدند.
- یک ایوان 8 ستونی در جنوب که به دو اتاق جانبی راه داشته است.
- یک پلکان دوطرفه در جنوب بنا که بر بدنه آنها نقش افرادی که بره و خوراکی و یا ظرف آشپرخانه در دست دارند حجاری شده است.
- کتیبهها و نقشونگارها که هر یک اطلاعاتی ویژه به ما میدهند و در آینده به طور مفصل از آنها سخن خواهیم گفت. میتوان کتیبههای گوناگونی از زمان هخامنشی تا دوران قاجار در این کاخ یافت و به همین دلیل از آن به عنوان موزه خط نیز یاد میشود.
- حیاط جنوبی که نقوشی همچون سربازان، گاوهای در چنگ شیران، خدمه و نقوش دیگر در آن به چشم میخورد.
پلکانی در جنوب حیاط قرار دارد که ما را به بقایای کاخی که از آن با عنوان کاخ ه یاد میشود میرساند و پلکانی در شرق نیز به شمال کاخ هدیش منتهی میشود.
کاخ ه
کاخ ه بنایی نیمه ویران است که دو پلکان منقوش دارد. طرح نقش آن متشکل از دو گروه 16 نفره از نیزهداران پارسی بوده که در مقابل یکدیگر و در دو سوی کتیبهای فارسی ایستادهاند. برخی بر این باورند که این پلکان از ابتدا در این محل نبوده و در جنوب کاخ ج، که در ادامه در موردش سخن میگوییم، وجود داشته است. اردشیر سوم این پلکان منقوش را به کاخ ج افزوده بود؛ اما بعدها قطعات منقوش را از محل خود کنده و به اینجا آورده است. این در حالی است که پلکان اصلی به گواهی قطعه مکتوب آن، مربوط به بنایی بوده که خشایارشا آن را آغاز کرده و اردشیر یکم به پایان رسانده است. نقش سی گروه هدیهآور نیز در میان نقوش این پلکان دیده میشود.
کاخ هدیش
هدیش یا کاخ اختصاصی خشیارشا بنایی در مرتفعترین قسمت صفه تخت جمشید است که از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط پیدا میکند. به خاطر ویرانی شدید، اطلاعات زیادی در مورد این کاخ به دست نیامده است و همین باعث شده تا بسیاری آن را کاخ مرموز بخوانند. بر درگاههای بزرگ کاخ نقش خشایارشا به چشم میخورد که تاجی صاف بر سر دارد. بالای این نقش، کتیبههایی به زبانهای فارسی باستان، ایلامی و بابلی به چشم میخورد که او را معرفی میکند. کاخ خشایارشا یک بنای خصوصی بوده است و از ایوان جنوبی آن منظره چشمنوازی از دشت مرودشت را میتوان دید.
این کاخ حدود 2550 متر مربع وسعت دارد و بخشهای زیر را شامل میشود:
- تالار مرکزی مربع شکل با اضلاع 36.5 متری که 6 ردیف 6 تایی ستون در آن قرار داشته و قسمت اعظم کاخ است.
- ایوان 12 ستونی در شمال تالار مرکزی که با دو درگاه به تالار راه پیدا میکرده است.
- دو دستگاه ساختمان در شرق و غرب تالار که اتاق نگهبانان، اتاق چهار ستونی، کفش کن و برج محافظ را در خود داشتند.
یک پلکان دوطرفه در سمت غرب، این کاخ را به کاخ تچر و پلکانی در شمالشرقی آن را به کاخ د پیوند میدهد.
کاخ ج و د
در جنوب کاخ آپادانا، شرق کاخ تچر و شمال کاخ خشایارشا، بقایای بنای بلندی قرار دارد که بر اساس پژوهشها دیواری از خشت خام داشته و به کاخ ج مشهور است. برخی آن را پرستشگاه میدانند چرا که بلندتر از سایر بخشهای تخت جمشید است و جایی چون این شهر باید نیایشگاهی نیز داشته باشد.
پژوهشها نشان میدهند که پلکانی منقوش به تصاویر سربازان و خدمه حامل ظروف و خوراکی در این محل بوده که بعدها آن را کنده و به جنوب حیاط کاخ تچر بردهاند. وجود این پلکان، حکایت از وجود کاخی اختصاصی در این محل است و فرضیه نیایشگاه را منتفی میکند. برخی نیز باغ شاهی را در این مکان جستجو کردند؛ اما دلیل معتبری برای وجود آن در این محل نیافتند. پیدا شدن سکههای مربوط به اردشیر بابکان حاکی از برپا بودن بنا تا زمان ساسانیان است.
در شرق کاخ خشایارشا محوطه روبازی وجود دارد که در آن چند قطعه شکسته از زیر ستون، قلمه و سنگ کندهکاری یافت شده است و باعث شده تا برخی وجود کاخی دیگر به نام کاخ د را در آنجا محتمل بدانند. در زیر این محوطه دیوارهایی موازی از خشت خام یافت شد که فضای میانشان پر از خاک و خرده سنگ بود و هیچ اثری از زندگی مداوم در آنها دیده نمیشد.
حرمسرا یا کاخ ملکه
حرمسرا یا اندرون، کاخی به شکل L و متشکل از دو ساقه مستطیلی است. یک ساقه یا شاخه از این بنا در قسمت غرب یعنی در جنوب کاخ خشایارشا قرار دارد که به قسمت غربی حرمسرا معروف است. شاخه دیگر در غرب خزانه و شرق کاخ د است و اکنون به عنوان موزه تخت جمشید و ساختمان اداری از آن استفاده میشود؛ این بنا را کاخ ملکه نیز مینامند.
دیوارهای ضخیمی این بنا را احاطه کرده بودند و تنها ورودی کوچکی از شمالغربی داشت. این بدین معناست که غریبهها به سختی میتوانستند وارد آن شوند و همین امر باعث شد تا به آن عنوان حرمسرا یا اندرون بدهند. این مجموعه شامل چند دستگاه ساختمان مشابه بوده است که توسط دو راهروی بلند موازی به هم پیوند داشتند و شامل این بخشها میشدند: تالار چهارستونی و یک یا دو اتاق جانبی.
در سایر قسمتهای مجموعه نقش شاه را به همراه سربازان و عالی منصبان میبینیم؛ اما در اینجا شاه به همراه یک خواجه حرم نقش شده است. کتیبهای در این قسمت کشف شده که به زبان پارسی باستان و بابلی است و به خشایارشا تعلق دارد.
در شمال حرمسرا یک حیاط مستطیل شکل قرار دارد که در شرق کاخ سه دروازه و غرب قسمت شمالی خزانه قرار گرفته است.
موزه تخت جمشید
موزه تخت جمشید قدیمیترین بنای ایران است که به عنوان موزه مورد استفاده قرار میگیرد و شامل یک ایوان، دو گالری و یک تالار است. از جمله آثار به نمایش در آمده در این موزه میتوان به این موارد اشاره کرد:
مهرههای دوره هخامنشی به رنگهای زرد، سیاه، قهوهای روشن و قهوهای تیره در اندازههای مختلف، گلنبشتههای تخت جمشید، چشم گاو و گوش گاو سنگی، پنجه و سر شیر از سنگ لاجورد، خنجر، شمشیر، سرنیزه، پیکان، قرقره بالا بر فلزی، ظروف، گلدان و هاون سنگی، قسمتی از پردههای سوخته تخت جمشید، کتیبه حرم خشایارشا با ترجمه به زبان فارسی و انگلیسی، زینت آلات طلا و نقره و غیره.
موزه تخت جمشید در روز ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۱ مصادف با روز جهانی موزه افتتاح و درب آن به روی علاقهمندان گشوده شد.
زمان بازدید: 07:30 تا 19:00 در شش ماه اول سال و 07:30 تا 17:00 در شش ماه دوم سال
هزینه بازدید: 5000 تومان برای اتباع ایرانی و 50000 تومان برای اتباع خارجی
کاخ سه دری
کاخ کوچکی در مرکز تخت جمشید قرار دارد که از طریق سه درگاه و چند راهرو به کاخهای دیگر راه مییابد و به همین جهت آن را کاخ سه دری، کاخ سه دروازه و یا کاخ مرکزی میخوانند. در بعضی منابع از این بخش با عنوان کاخ شورا یاد شده است و برخی با عنوان دروازه شاهان نیز از آن یاد میکنند زیرا بر پلکانهای آن نقش نجبای کشور به چشم میخورد که به وضعی دوستانه و غیررسمی به دیدن فرمانروا میروند. پیش از این ساخت این کاخ را به داریوش بزرگ نسبت میدادند؛ اما امروزه شواهدی در دست است که مشخص میکند سازنده این کاخ اردشیر یکم بوده است.
ساختمان این کاخ طرحی چهارگوش دارد و در میان آن تالاری واقع است که سقفش را بر چهار ستون سنگی بزرگ استوار کردهاند. درگاه ورودی و اصلی این کاخ در دیوار شرقی قرار داشت و پادشاه از آنجا تردد میکرد. دو درگاه دیگر نیز در شمال و جنوب بنا تعبیه شده بودند. از بخشهای مهم این کاخ میتوان پلکان و ایوان شمالی، تالار مرکزی، ایوان جنوبی و حیاط خلوت نام برد. نقوش بسیار مهم و زیبایی در این کاخ به چشم میخورند که مهمترین آنها نقوش نمایندگان اقوام مختلف بر درگاه شرقیاند که توجه بسیاری را به خود جلب میکنند.
خزانه تخت جمشید
در شرق حرمسرا و جنوب کاخ صدستون بقایای ساختمانی بزرگ دیده میشود که دیواری آن را دربرگرفته و خیابانهای پهنی آن را از قسمتهای پیرامونش جدا کردهاند. این ساختمان در طول تاریخ تغییراتی را به خود دیده و هیچگاه به یک شکل نبوده است. گفته میشود سنگبنای این ساختمان را داریوش بزرگ بنا نهاد. این بنا دژی مستطیل شکل بود و از غرب به شرق این قسمتها را شامل میشد: اتاقهای کوچک سربازان، سه تالار چهار ستونه و یک اتاق 2 ستونه، دو جفت تالار بزرگ، یک حیاط بزرگ در شرق، چند تالار متوسط ستوندار.
جالب آنکه تمام ستونهای این بنا را از چوب ساخته و با گل و گچ رنگین پوشانده بودند. ساخت این ساختمان در 507 پیش از میلاد به پایان رسید اما کمی بعد متوجه شدند که تمام گنجهای شاهی در این ساختمان نمیگنجد پس به فکر ساخت خزانهای دیگر افتادند. ساختمان جدید عبارت بود از همان خزانه اول به همراه اضافاتی در شمال آن شامل: یک جفت تالار 24 ستونه و یک تالار 99 ستونه و حیاطی با چند تالار و ایوان و اتاقک.
بعدها خشایارشا قسمت غربی این بنا را از میان برداشت تا بنایی دیگر را بسازد. بر اساس شواهد او اینکار را به خواست پدرش، داریوش بزرگ انجام داده است. به جای بخش برداشته شده ساختمانی دیگر در شمال خزانه دومی ساختند که یک تالار صد ستونی و چند پاسدارخانه را شامل میشد. به این شکل خزانه سوم، یعنی همانی که امروزه آثار آن را میبینیم برپا شد. در میان اشیای مهمی که در این گنج نهفته بود میتوان به یک جفت نقشبرجسته بر روی سنگ مرمر اشاره کرد که مجلس بار عام شاهی را نشان میدهد و یا از الواح گلین ایلامی نام برد که بر آنها مطالبی در مورد کارگران و کارفرمایان و اندازه دستمزدشان نوشته شده است.
کاخ صدستون و ساختمان های اطراف
دومین کاخ بزرگ تخت جمشید کاخ صد ستون یا تالار تخت است که در شرق حیاط آپادانا قرار دارد. قسمت اصلی این کاخ تالار مربع شکل است که وسعتش به بیش از 4600 متر مربع میرسد. سقف تالار بر 10 ردیف 10 تایی ستون سوار شده است و شکوه خاصی را به نمایش میگذارد. گفته میشود که ارتفاع ستونها به 14 متر میرسیده است و همگی منقش به گلوبوته و نخل بودهاند. تالار بسیار مهم صد ستون توسط خشایارشا بنیان نهاده شد و اردشیر یکم ساخت آن را به پایان رساند. کتیبهای در این کاخ وجود دارد که بر این مطلب صحه میگذارد.
هشت درگاه، این تالار را به دالانها، صندوقخانهها و یک ایوان پیوند میدهد. چند موضوع بر درگاههای تالار صدستون حجاری شده است: صحنه بارعامی که چهار بار بر هر طرف دو درگاه شمالی ایجاد شده است، صحنه اورنگ بران بر درگاههای جنوبی، شاه شیرکُش و پهلوان هیولاکش بر درگاههای شرقی و غربی.
در شمال ایوان شمالی، حیاطی بزرگ قرار دارد. در شرق بنا، دستگاه ساختمانی مشمل بر تالارها، انبارهای سربازی، راهروها و دالانهای کوچکتر دیده میشود که به احتمال زیاد به سلحشوران تعلق داشته است. در شمال این ساختمانها تالاری ستوندار و تعدادی اتاقِ انبار مانند است که آنها را متعلق به سربازان میدانند. در شرق این دو مجموعه ساختمانی، خیابان شرقی تخت جمشید قرار دارد که طول آن به 330 متر میرسد. احتمالا از این خیابان برای عبور گردونههای شاهی و ارابههای نجبا و سپاهیان استفاده میکردند.
دروازه نیمه تمام و دیوان سرا
کاخ کوچکی در شمال حیاط صد ستون قرار دارد که نیمه تمام باقیمانده اما دارای طرح و کاربردی همچون دروازه ملل است؛ به همین علت آن را دروازه نیمه تمام میخوانند. این بنا چنین قسمتهایی را در خود داشته است: یک تالار چهارستونی با دو درگاه شمالی و جنوبی و دو اتاق جانبی برای پاسداران. در این بخش درگاهها هنوز تکمیل نشدهاند و سازندگان فرصت برپاسازی ستونها را هم نیافتهاند. به دلیل ناتمام ماندن کار، اطلاعاتی درباره معماری و پیکرتراشی را میتوان در آنها یافت.
در شمال این بنا ساختمانهایی وجود داشته است که بر اساس بررسی اشیای یافت شده در شرق آنها، دبیرخانه یا دیوان سرای شاهی بودهاند. از جمله این اشیا میتوان به 30 هزار لوحِ گِلینِ مُهر مانند اشاره کرد که بر آنها اسناد دیوانی تخت جمشید به خط ایلامی نگاشته شده است.
چاه سنگی
در شمالشرقی خزانه و در ارتفاع 22 متری از سطح آن، چاهی به عمق 26 متر دیده میشود که 4.7 در 4.7 متر دهانه دارد و در سنگ کنده شده است. در شرق این چاه آثاری وجود دارد که نشان میدهد آب پس از لبریز شدن از چاه به خندقی میریخته که آن را به موازات خیابان پشت خزانه کنده بودند.
این چاه ارتباطی با راه آبهای زیرزمینی تخت جمشید ندارد و به احتمال زیاد برای ذخیره آب آشامیدنی به کار میرفته است. همچنین احتمال استفاده از این چاه برای گرفتن راه سیلهای موسمی و ممانعت از سرریز شدن جریان آب بر روی کاخها نیز میرود. کارکرد این چاه هر چه بوده فرقی نمیکند به هر حال کندن آن خود یک شاهکار محسوب میشود.
آرامگاه های شاهی
دو آرامگاه کامل در دامنه کوه رحمت و مشرف به تخت جمشید قرار دارد که متعلق به اردشیر دوم و اردشیر سوماند. در شمالشرقی چاه سنگی و در ارتفاع 40 متری آثاری از یک عمارت و یک آرامگاه کنده شده در سنگ به چشم میخورد. بنا دارای این بخشها بوده است: یک اتاق دو ستونی، ایوان دو ستونی در غرب، صندوقخانههایی در شمال و جنوب و تالاری چهارستونی با یک اتاق جانبی در شمال. نمای آرامگاه به تقلید از آرامگاه داریوش در نقش رستم، به صورت صلیبی ناقص است که میبایست چهار بازوی مساوی داشته باشد؛ اما گویا بازوی پایینی نیمه تمام مانده است. بر اساس نظر بعضی از باستانشناسان این آرامگاه متعلق داریوش سوم است.
در دین ایرانیان باستان، آب، آتش و خاک سه آفریده مقدس بودند و بنابراین مردم نمیتوانستند با سپردن اجسادشان به آنها، آلودهشان کنند. بنابراین مردم راههای دیگری را برای مردگان خود بر میگزیدند. یکی از این راهها، رها کردن اجساد در دخمه بود تا خوراک پرندگان شوند و سپس استخوانهایشان را در استودان یا استخواندان نگهداری کنند که نمونههایی از آنها در تخت جمشید یافت شده است و دخمه زرتشتیان یزد هم یکی از این موارد محسوب میشود. راه دیگر مومیایی کردن اجساد بود؛ آنها قسمتهای نرم بدن را خارج کرده و آن را با موم و انگبین و مشک پر میکردند. سپس اجساد را در صندوقهای سنگی میگذاشتند و رویشان را محکم میبستند تا آب و آتش و خاک به درون آنها نفوذ پیدا نکند. در ابتدا این صندوقها را به صورت خانه میساختند مثل آرامگاه کوروش؛ اما بعدها داریوش و جانشینانش قبرهای کنده شده در سنگ را ترجیح دادند و ساختار آرامگاهها تغییر کرد.
برنامه نور و صدا در تخت جمشید
اگر از علاقهمندان تاریخ هستید و یا دوست دارید با تخت جمشید، این میراث ماندگار ایران زمین، بیشتر آشنا شوید و یا حتی آن را با چهرهای متفاوت در شب ببینید میتوانید از برنامه نور و صدا در این سایت باستانی بهره ببرید. در این برنامه نورپردازی ویژهای در تخت جمشید صورت میگیرد و شما بر روی پرده نمایش میتوانید شکوه تخت جمشید را به تماشا بنشینید و به صدای راهنمایان گوش فرا دهید. برای شرکت در این برنامه کافی است حدود یک ساعت تا 45 دقیقه قبل از آغاز اجرا بلیت مربوطه را تهیه کنید.
زمان اجرای برنامه: در ایام نوروز هرشب، از اول خرداد تا آخر شهریور پنج شنبهها و جمعهها
ساعت اجرای برنامه: 20:30
زمان تهيه بلیت: 1 ساعت قبل از شروع سانس
ظرفیت: 400 نفر
نکته 1: برای گروهها در سایر روزها نیز امکان اجرای برنامه وجود دارد.
نکته 2: برنامه در فضای باز اجرا میشود و به دلیل برودت هوا در شش ماه دوم سال، اجرایی وجود ندارد.
امکانات تخت جمشید
در تخت جمشید امکاناتی برای گردشگران در نظر گرفته شده است که البته از نظر بسیاری از بازدیدکنندگان کیفیت و کمیت مناسب را ندارد. از جمله این امکانات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- سرویسهای بهداشتی
- هتل به همراه کافه، رستوران
- فضای سبز
- بوفه و فروشگاه
- پارکینگ
تاریخچه تخت جمشید
سخن گفتن از تاریخچه تخت جمشید کار دشواری است؛ چرا که بسیاری از مدارک و اسناد مرتبط با این موضوع از بین رفته و امروزه تنها حدس و گمانها و پژوهشهای باستانشناسی میتوانند پاسخگوی پرسشهای ما در این زمینه باشند.
افراد بسیاری در این مورد تحقیق انجام دادهاند که در اینجا جمعبندی مختصری را از آنها ارائه میدهیم.
آغاز ساخت تخت جمشید
یافتههای باستانشناسی نشان میدهند که قدیمیترین بخش تخت جمشید به سال ۵۱۸ پیش از میلاد تعلق دارد. منابع متعدد و گوناگون تاریخی به این مساله اذعان دارند که ساخت تخت جمشید در زمان داریوش بزرگ و در دامنه غربی کوه رحمت یا میترا یا مهر آغاز و در سالهای آتی توسط جانشینان وی تکمیل شد.
داریوش بزرگ در 518 قبل از میلاد صخره بزرگی را در شمالغربی کوه مهر برگزید تا کوشک شاهانهای بر آن بسازد. هدف او از ساختن چنین بنایی، ساختن پایتخت اداری یا سیاسی نبود چرا که این مکان از شهر فاصله بسیاری داشت. او میخواست مرکزی برای تشریفات ایرانی ایجاد کند و مراسم خاص را در آنجا به پا دارد. ارنست هرتسفلد، باستانشناس آلمانی، که در دهه 1930 میلادی در تخت جمشید حفاری میکرده است درباره کاربرد این شهر باستانی چنین میگوید:
چنان مینماید که تخت جمشید جایی بوده است که به علتهای تاریخی و علایقی ریشهدار، در زادگاه دودمان هخامنشی ساخته شده و نگهبانی گشته و تنها در مواقع برگزاری مراسم و تشریفاتی خاص از آن استفاده میشده است.
تکمیل تخت جمشید
بسیاری بر این باورند که ساخت تخت جمشید تا 120 سال ادامه داشت؛ اما برخی دیگر این مقدار را تا 188 سال نیز تخمین میزنند. بیشتر ساختمانهای تخت جمشید در زمان داریوش بزرگ و پسرش خشایارشا بنا شد؛ اما این اردشیر یکم بود که ساخت برخی بناها را به پایان برد. شواهدی در دست است که نشان میدهد اردشیر سوم نیز تعمیراتی در تخت جمشید انجام داده و سازههایی را به آن افزوده است. آرامگاههای اردشیر دوم و سوم در کوهپایه شرقی تخت جمشید کنده شده است.
بر اساس خشتنوشتههای کشف شده در تخت جمشید، معماران، هنرمندان، استادکاران، کارگران، زنان و مردان بیشماری در ساخت این شهر مشارکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق از مزایای بیمه کارگری نیز بهره میبردند. خانم پروفسور کخ معتقد است که این پشتیبانی اجتماعی برای آن سالها شبیه به یک معجزه است چرا که امروزه در هیچ کشوری نمیتوان نمونهاش را یافت.
حمله اسکندر
اسکندر در سال ۳۳۴ قبل از میلاد با ارتشی شامل ۴۸۰۰۰ سرباز پیاده، ۶۱۰۰ سوار و ۱۲۰ کشتی جنگی با ۳۸۰۰۰ خدمه از تنگه داردانل در شمالغربی ترکیه عبور کرد. برخی از سربازان ارتش او از اهالی مقدونیه و دولت شهرهای یونانی و برخی دیگر رعایایی از مزارع اربابان تراکیه (از کشورهای باستانی ناحیه بالکان)، پایونیا (سرزمینی در منطقه تراکیه)، و ایلیریا (سرزمینی باستانی در غرب شبهجزیره بالکان) بودند. اسکندر یک نیزه به خاک آسیا پرتاب کرد و با اشاره به اینکه او آسیا را هدیهای از جانب خدایان برای خود میداند، قصدش را تسخیر سرتاسر شاهنشاهی هخامنشیان عنوان کرد. او به راه افتاد و بر سر راهش هر چه بود را از میان برد تا اینکه از بابل به شوش رسید که یکی از پایتختهای هخامنشیان بود. او این شهر را ویران کرد و قسمت اعظم سپاه خود را به تخت جمشید فرستاد. خود او نیز با سپاهی گلچین شده به همان جا رفت.
سوختن تخت جمشید
آریو برزن یکی از شاهزادگان هخامنشی و سردار ایرانی، گذرگاه دربند پارس را مسدود کرد. این گذرگاه بر اساس مختصات امروزی در مرز بین استانهای کهگیلویه و بویر احمد و فارس قرار داشت و از جنوب، کوه دنا در رشتهکوه زاگرس را در بر میگرفت. اسکندر به ناچار به این گذرگاه حمله کرد و با شکست آریوبرزن خود را به تخت جمشید رساند. او با ورود به تخت جمشید سپاهیانش را برای غارت آزاد گذاشت و پنج ماه در این شهر سکنی گزید. در یکی از روزها قسمت شرقی کاخ خشایارشا طعمه آتش شد و این بلا به باقی نقاط شهر نیز سرایت کرد. در مورد این آتشسوزی حدس و گمانهای بسیاری وجود دارد؛ عدهای آن را ناشی از بدمستی افراد میدانند و عدهای آن را انتقام عمدی آتشسوزی آکروپولیس در جنگ دوم یونانیان با ایرانیان میپندارند.
به هر روی این شهر تماشایی در جریان حمله اسکندر مقدونی به ایران در ۳۳۰ پیش از میلاد، به آتش کشیده شد و بخش عظیمی از کتابها، فرهنگ و هنر هخامنشی از میان رفت. باستانشناسان با بررسی ویرانههای تخت جمشید نشانههای آتش و هجوم را تایید میکنند.
دیودور سیسیلی (Diodorus Siculus)، تاریخ نگار یونانی، از زبان یکی از یاران اسکندر غارت شهر با شکوه پارسه را اینگونه توصیف میکند:
شهر پارسه پایتخت شاهنشاهی پارسیان بود... توانگرترین شهر روی زمین شمرده میشد و خانههای افراد عادی هم از وسایل گرانبها پر بود. فرش، جامه و ساز و برگ گوناگون و در اینجا سیم و زر فراوان به چنگ غارتگران مقدونی افتاد. با جامههای پربهایی که با رنگهای بسیار اصیل ارغوانی و زری دوزی اعلا مزین بودند... مقدونیان یک روز تمام، شهر را تاراج میکردند و اموال غارتی را با تیغ و خنجر از هم میربودند و پاره میکردند، زنان را به بندگی گرفته و جامه و اثاث آنها را به تاراج میبردند تا بدانجا که پارسه که زمانی توانگرترین شهر دنیا بود بدبختترین شهر جهان گشت...بر روی صفه، کاخهای شاهی قرار داشت و در اطراف صفه کاخهای خصوصی شاهان و خانههای افراد خاندان شاهی و نیز برزنهایی که محل سرای نُجَبا محسوب میشد، پراکنده بود. همه از رخت و اثاث بسیار تجملی پر بود و جز آن محلهایی هم برای نگهبانی از خزانه شاهی قرار داشت.
کنتوس کرتیوس این یورش غمانگیز را اینگونه توصیف میکند:
هیچ شهری به توانگری آن نبود و چندان ثروت از آنجا به مقدونیان رسید که از تصور بیرون بود. وقتی آنها شروع به کشتن مردم کردند، عده زیادی از اهالی، خانههای خود را میسوزاندند و خود و زن و بچههایشان را از دیوارها به زیر میانداختند و کشته میشدند. بدینسان شهر نابود شد و حتی در سدههای بعدی هم سر بلند نکرد و دیگر اثری از آن نمانده است.
تخت جمشید پس از هخامنشیان
این پایان کار تخت جمشید نبود. کتیبههایی از پادشاهان ساسانی نیز در تخت جمشید یافت شده است که نشان میدهند پس از ورود اسلام به ایران نیز این مکان را محترم میشمردند و آن را با شخصیتهایی همچون سلیمان نبی و جمشید مرتبط میکردند. دو کتیبه به خط کوفی از عضدالدوله دیلمی و کتیبههای دیگری هم به عربی و هم به فارسی در تخت جمشید دیده میشود. جدیدترین کتیبه، مربوط به دوره قاجار بوده و به فرمان مظفرالدین شاه قاجار نگاشته شده است.
کاوش ها در تخت جمشید
ارنست هرتسفیلد اولین کاوشهای علمی در تخت جمشید را در ۱۹۳۱ زیر نظر رضاشاه انجام داد. وی از سوی خاورشناسی دانشگاه شیکاگو فرستاده شده بود و یافتههای وی هنوز هم در این موسسه وجود دارند. هرتسفیلد دلیل ساخت این ارگ باشکوه را اینگونه عنوان کرد:
نیاز به جوی شاهانه و باشکوه، نمادی برای امپراتوری پارس و مکانی برای جشن گرفتن وقایع خاص به خصوص نوروز
کاوشها در تخت جمشید ادامه یافت و تا کنون بیش از ۳۰ هزار گل نبشته از این محل کشف شده است که شاید از نظر ابعاد و متن کوچک و مختصر باشند؛ اما به لحاظ محتوا از با ارزشترین اسناد دوران هخامنشیاند. این گلنبشتهها سندی قطعی از نظام اداری و اجتماعی آن دوران به شمار میروند و اطلاعات باارزشی را در خود دارند.
بد نیست بدانید که لوئیجی پشه اولین عکاسی بود که برای تصویربرداری به تخت جمشید قدم گذاشت؛ میتوانید این عکسها را در مطلب اولین تصاویر ثبت شده از تخت جمشید ببینید. این عکاس ایتالیایی در سال ۱۲۷۴ هجری قمری به سرزمین باستانی فارس رفت تا از تخت جمشید، پاسارگاد و نقش رستم عکسبرداری کند. وی عکسهایش را به ناصرالدین شاه هدیه داد و این امر باعث شد تا او از عکاسان دیگری برای تهیه تصویر از آثار باستانی ایران دعوت به عمل آورد.
کاربرد تخت جمشید
بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که تخت جمشید تنها جایی برای برگزاری جشن نوروز بوده چرا که این مناسبت زمان خوبی برای دریافت پیشکشیها به عنوان عیدی شاهی محسوب میشده و هم جشنی دینی و آیینی ملی به شمار میرفت. از سوی دیگر کارل نیلندر (Carl Nylander)، نویسنده آلمانی، وجود هر گونه شواهدی برای برگزاری جشن نوروز در تخت جمشید را رد میکند. پیتر کالمایر (Peter Calmeyer)، باستانشناس و ایرانشناس برجسته آلمانی، نیز با مقایسه نقوش تخت جمشید و متون یونانی به همین نتیجه رسیده است.
عدهای تخت جمشید را مرکزی سیاسی، اداری و بازرگانی و فاقد تناسب با آیینهای مذهبی میدانند. آنها اسناد دیوانی و کاربرد برخی از بناها همچون حرمسراها و وسعت کاخها و هزینه بالای ساخت آنها را شاهدی بر این نظریه میدانند. اما در این زمینه باید به این نکته توجه داشت که اسناد دیوانی، هزینههای کارگری و سازندگی و نقشتراشی و نیز رفتوآمدهای پیکها و ماموران دولتی در تخت جمشید به زمان ساخت بنا توسط داریوش و خشایارشا و اردشیر تعلق دارند؛ یعنی دقیقا زمانی که فعالیت ساختمانی در آنجا زیاد بوده است.
از یک سو بنا به دلایلی نمیتوان منکر وجود نوروز در زمان هخامنشی شد:
- دلیل اول وجود جشن مهرگان است که نشان میدهد ایرانیان میانه سال را جشن میگرفتند پس نوروز را برای آغاز سال در نظر گرفته بودند.
- دلیل دوم ایجاد تقویم اوستایی در زمان هخامنشی بود که جشنها از جمله نوروز را شامل میشد.
- محکمترین دلیل، وجود دعاهای زرتشتی بسیار کهن برای نوروز است که با اعتقادات هخامنشیان پیوندی ناگسستنی دارد.
به هر روی آنگونه که از اسناد بر میآید در نخستین روز سال نو گروههای زیادی از کشورهای گوناگون با پیشکشهایی متنوع در تخت جمشید گرد هم میآمدند و نوروز را در نزد شاه گرامی میداشتند.
از سوی دیگر باید توجه داشت که حتی در زمان ساسانیان نیز با آن که اصطخر، جانشین پارسه، محل اصلی ساسانیان و جایگاه مذهبی و برگزاری آیینهای دولتی مثل تاجگذاری بود، هیچگونه مرکزیت سیاسی نداشت و همین مساله این امر را کاملا مرسوم جلوه میدهد.
نام تخت جمشید
پیش از آنکه این شاهکار باستانی به تخت جمشید معروف شود، در زمان ساخت «پارسَه» نام داشت که به معنای «شهر پارسیان» بود. یونانیها به آن پِرسپولیس میگفتند که در زبانشان به «پارسه شهر» معنی میداد. در زمان ساسانیان به دلیل ستونهای بلند و زیبا عنوان سَت ستون (صد ستون) را برای این مکان برگزیدند. در دوره اسلامی این شهر همچنان از احترام خاصی برخوردار بود و آن را هزار ستون و چهل منار میخواندند و این اثر با شخصیتهایی چون سلیمان نبی و جمشید مرتبط میدانستند.
پِرسِه پلیس نام مشهور غربی این محل محسوب میشود. در زبان یونانی، پِرسِه پلیس یا سبک شاعرانه آن پِرسِپ تولیس (Perseptolis) لقبی برای آتنه، الهه خرد، صنعت و جنگ و به معنای ویرانکننده شهرها است. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پیش از میلاد، در مورد این شهر باستانی به کار برده است.
صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب، مردمی از نزدیکی خرابههای این شهر عبور میکردند. در آن زمان تنها تصویر مبهمی از هخامنشیان در ذهن مردم باقی بود و تقریبا چیزی از آنها وجود نداشت. این رهگذران به ناگاه تصاویر حکاکی شده تخت شاهی را دیدند که روی دست مردم بلند شده است. آنها توانایی خواندن خط میخی کتیبههای حک شده روی سنگها را نداشتند پس تصویر را مربوط به اورنگ جمشید پنداشتند که نام آن در شاهنامه فردوسی به چشم میخورد:
جمشید پادشاهی عادل و زیبارو بود که نوروز را بر پا داشت و هفتصد سال بر ایران پادشاهی کرد. اورنگ یا تخت شاهی او چنان بزرگ بود که دیوان به دوش میکشیدند.
به خاطر این کتیبه نام این مکان را تخت جمشید گذاشتند؛ اما بعدها که باستانشناسان موفق به خواندن خط میخی کتیبه شدند، فهمیدند که نام این مکان پارسه است.
معماری تخت جمشید
نخستین بنای این شهر شکوهمند، تخت جمشید بود که بر فراز سکویی سنگی در نزدیکی کوه رحمت بنا شد. در این کوشک شاهی، چهار قسمت مهم ساخته بودند شامل: کاخهای رسمی و تشریفاتی، سراهای نشیمن و کاخهای کوچک اختصاصی، خزانه شاهی و دژ و باروی حفاظتی. وسعت کاخهای تخت جمشید را 125 هزار متر مربع تخمین میزنند.
در جنوب و شمال این سکو یا صفه خانه های بزرگان کشوری و سپاهی در میان دو دره جای داشتند و در سمت غرب، جنوبغربی و شمالغربی شهر پارسه شکل گرفت. خانهها از خشت خام بودند و به همین دلیل در برابر آتشسوزی اسکندر تاب نیاوردند و از میان رفتند.
استاد توماس و.لنتس (Thomas W. Lentz)، کارشناس تاریخ هنرآمریکایی، معتقد است که داریوش بزرگ جایگاه و جهات کوشک اولیه را بر اساس محاسبات نجومی در نظر گرفت. بر اساس این محاسبهها در روزهای مشخصی از سال، محور تابش خورشید به هنگام دمیدن، با محورهای عرضی و طولی تخت جمشید مرتبط میشود.
معماران، هنرمندان و متخصصان از ملل مختلف زیر نفوذ شاهان هخامنشی برای ساخت این بنای عظیم برگزیده شدند که از میان آنها میتوان به آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکاها و غیره اشاره کرد. نکته جالب توجه به کارگیری اصول زیر است که در تخت جمشید به اثبات رسیدهاند:
استفاده از نسبت طلایی
یکی از اصول شگفتانگیز در معماری تخت جمشید این است که نسبت ارتفاع سردرها به عرض آنها و نسبت ارتفاع ستونها به فاصله بین دو ستون، نسبت طلایی است. نسبت طلایی نسبت مهمی در هندسه محسوب میشود که در طبیعت وجود دارد و استفاده از آن در تخت جمشید حکایت از هنر ایرانیان باستان در معماری دارد.
استفاده از ستون های چوبی
یکی از دلایل شهرت معماری تخت جمشید استفاده از ستونهای چوبی در آن است. معماران تخت جمشید فقط زمانی سنگ به کار میبردند که بزرگترین سروهای لبنان یا ساجهای هند توانایی لازم برای تحمل بار سقف را نداشتند. این در حالی بود که تنها ته ستونها و سرستونها از سنگ بودند.
استفاده از سرب و افزایش مقاومت بنا
ستونهای پارسه حوادثی مثل زلزله را پشت سر گذاشته و مقاومت خوبی از خود نشان دادهاند. در نگاه اول فکر میکنید که همه آنها به صورت یکپارچه ساخته شدهاند؛ اما در حقیقت تکهتکه هستند و تکهها بر روی یکدیگر قرار دارند. دو تکه ستون با سرب مذاب به هم متصل شدهاند و همین رمز پایداری این سازه است. این سرب، هم محل اتصال دو تکه ستون را محکم میکند و هم نقش مهمی برای مقاومت سازه در مقابل زمینلرزه دارد. سرب فلز چکشخوار و نرمی است و به همین دلیل به هنگام بروز زمینلرزه از خودش واکنش نشان میدهد و خرد نمیشود. فنر لای ستونها در ساختمانهای امروزی و مدرن نیز همین کار را انجام میدهد.
تزیینات و نحوه آراستن آنها
نقوش بسیاری در دیوار و ستونهای تخت جمشید دیده میشود که توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب میکنند. این نقشبرجستهها تنها نقش زیبا کردن ساختمان را بر عهده ندارند بلکه ویژگیهای مردم در گذشته را نیز روایت میکنند. حجاریهایی همچون تصویر سران اقوام، سرستونهای افسانهای و غیره همهوهمه هر کسی را به سوی خود میکشانند.
نقوش برجسته کاخهای تخت جمشید از با اهمیتترین آثار باستانی محسوب میشوند که کیفیتی کمنظیر دارند و تا کنون اطلاعات بسیاری را به دست کارشناسان دادهاند. البته تاکنون تحلیل معتبری بر روی آنها انجام نشده است؛ اما کارناوال در مطلبی به صورت مفصل به آنها خواهد پرداخت تا کمی بیشتر در موردشان بدانید.
نکته جالب توجه در باره این نقوش نحوه آراستن آنهاست. معماران و هنرمندان به کندن و ایجاد نقشها اکتفا نکرده و آنها را زینت دادهاند. نقشها از سه طریق آراسته میشدند:
- چسباندن فلزهای گرانبها به صورت رویه تاج، گوشوار، طوق (گردنبند)، یاره و نظایر آن توسط سوراخهایی که در دو طرف شی مورد نظر برای گوهرنشانی ایجاد میکردند. مثال: یک قطعه زرین از تاجی ترکدار در کاخ آپادانا
- نگاریدن و نقر کردن (کندهکاری) برای تزیینات اصلی لباس، تاج و کلاه با سوزن، به نحوی بسیار ظریف. مثال: درگاههای کاخ داریوش و حرمسرا
- رنگآمیزی و استفاده از رنگها برای دیدنی کردن نقوش. مثال: کاخ سه دری و صدستون
سنجش طول و نقش اعداد در معماری تخت جمشید
پژوهشهای نیلندر، آقا و خانم تیلیا، مایکل رُف، کِرِفتِر و ا.هِسه نشان میدهد که اعداد و اندازهها اتفاقی انتخاب نشده و از نظم خاصی پیروی میکنند. کوچکترین واحد اندازهگیری یک انگشت (2.2 سانتی متر با مقیاس امروز) بوده و واحدهای دیگر عبارت بودند از:
- کف یا قبضه برابر ۴ انگشت یا 8.7 سانتیمتر
- گام تخت جمشیدی برابر ۱۶ انگشت یا 34.7 تا 34.8 سانتیمتر
- ارش (گز) برابر ۲۴ انگشت یا 52.1 تا 52.2 سانتیمتر
بهترین مورد برای بررسی مقیاس گام تخت جمشیدی، پلکان شرقی آپاداناست که به سرعت رابطه منطقی طول و عرض قسمتهای آن مشخص میشود. جبهه پلکان را میتوان به قسمت شمالی (سان سربازان و بزرگان)، مرکزی (مهتابی جلو) و جنوبی (سان هدیهآوران) تقسیم کرد. هر یک از این قسمتها ۷۸ گام طول و ۹ گام بلندی دارند. قسمت میانی مهتابی جلو، ۹ گام بلندی دارد و طولش دو برابر این مقدار است. هر یک از دو شیب پلکانهای متقارن این قسمت دارای قاعدهای به طول ۳۰ گاماند. از لبه مهتابی جلویی تا آغاز شیب هر یک از پلکانهای متقارن مهتابی عقبی، ۷۸ گام فاصله است. در همه این اعداد ضریبی از عدد ۳ را مییابیم که در ایران باستان قداست داشته است.
نقش عدد ۳ و ضرایب آن
عدد ۳، ۷ و ۹، اعدادی مقدس به شمار میرفتند و نمونههایی از کاربرد این اعداد در تخت جمشید اثبات شده است:
- آپادانا در مجموع ۷۲ ستون دارد که میتواند اشارهای به ۷۲ فصل یسنای اوستا و کمربندی به نام کشتی (کستی) باشد که از هفتاد و دو نخ پشم سفید گوسفند بافته میشد و ایرانیان باستان آن را به کمر میبستند.
- بر نقشهای بار عام کاخ صدستون و نقش نمای آرامگاه، پادشاه و شش تن از یارانش به تصویر کشیده شدهاند؛ درست مثل قرار گرفتن اهورامزدا در میان شش فرشته بزرگ بر اساس باور ایرانیان باستان است و حکایت از زرتشتی بودن هخامنشیها نیز دارد.
- پلکان بزرگ شمالغربی ۱۱۱ پله (3 بار تکرار 1) دارد که حاصل ضرب ۳۷ (3 و 7) در عدد ۳ است. شمار منزلهای راه شاهی از شوش تا سارد هم درست ۱۱۱ عدد بود و این یکسانی نمیتواند تصادفی باشد. به این نکته توجه کنید که یک پاگرد پلکان مورد بحث را به دو قسمت تقسیم میکند؛ یکی ۶۳ پله دارد که حاصل عبارت ۳×۳×۳×۷ است و هم چنین به صورت ۳ و 2 برابرش ۶ در کنار هم نوشته میشود و دیگری ۴۸ پله دارد یعنی ۱۶×۳.
از این دست رمزورازها در بخشهای دیگر نیز دیده میشود:
- 3 درگاه کاخ دروازه همه ملل و کاخ سهدر، 3 ردیف حجاری بر پلکانهای آپادانا، ۹۹ ستون در تالار شمالی خزانه
- ۱۴۷ نفر هدیهآور بر قسمت جنوبی پلکان شرقی آپادانا (۳×۷×۷ یا ۷×۲۱) و ۱۶۸ سرباز، مِهتر و بزرگزاده بر قسمت شمالی آن (۷×۲۴)
- ۲۳۴ گام تخت جمشیدی در طول پلکانهای آپادانا (۱۳×۱۸ و ترتیب ۲و۳و۴ در این رقم)
- ۷۲ گام تخت جمشیدی در طول نقش بارعام خزانه (در اصل بر جبهه مرکزی پلکانهای آپادانا) و ۷۲ گام تخت جمشیدی در فاصله میان هر یک از ستونهای کاخ صدستون
انواع سنگ ها و محل استخراج آنها
سنگهای بهکاررفته در تخت جمشید بیشتر از دو نوعاند:
- کمی صخرهای از جنس سنگ آهکی به رنگ خاکستری شفاف که در آن سنگوارههایی از دوره کرتاسه میانی (سومین دوره دوران میانهزیستی و ۱۴۵٫۵ تا ۶۵ میلیون سال پیش) به چشم میخورد. این سنگها را از معادن شمالغرب صفه و اطراف تخت جمشید و نواحی دور و نزدیک آن میآوردند.
- سنگی صخرهای از جنس سنگ آهک ولی سختتر و فشردهتر از نوع اول که به رنگ خاکستری مایل به سیاه است. این سنگها را از معادن مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تخت جمشید میآوردند.
استخراج و کندن تخته سنگ ها
برای کندن و استخراج تخته سنگها مراحل سختی پشت سر گذاشته میشد. در ابتدا باید بدانید که خاک سنگ در قسمتهایی از آن هنوز کامل خرد و آرد نشدهاند و به اصطلاح حالت زبره دارند. برای برداشت سنگها اول بر لبه صخرههای پهن، قسمت بدونِ زبره را معین میکردند و با کلنگ یک سر دسته کوتاه به نام کِنِر، قلم، تیشه و میخهای مخصوص، گودالهایی به عمق 60 سانتیمتر را در فواصل مشخص میکندند. سپس در آنها گَوههایی از چوب خشک میگذاشتند و بر روی آن آب میریختند. گوه ابزاری سهگوش است که نوک تیز آن در فاصله بین دو جسم فرو میرود و برای ایجاد شکاف بین اجسام و تنظیم بهتر از آن استفاده میشود.
پس از مدتی، آب، گوهها را منبسط میکرد و جای تنگ به سنگ فشار میآورد و تکه بزرگی از آن به بیرون میپرید. اگر رگههای خوبی در سنگ بود از همانها استفاده میکردند و برای بریدن آنها از گیره و اهرم بهره میبردند. گاهی با کنر راهروهایی را در میان تختهسنگها ایجاد میکردند تا بتوانند به صورت عمودی وارد آن شوند و قطعات را بشکافند و آنها را خرد کنند. هنوز در پایین آرامگاه نیمهتمام در 500 متری جنوب صفه میتوان آثاری از این راهروها را دید.
در برخی مواقع تخته سنگ ها را در همان محل استخراج به صورتی زمخت می تراشیدند و در گوشه و کنارش زایده هایی گیره مانند را باقی می گذاشتند تا بتوان آنها را برای بستن و حمل کردن سنگ ها به کار گرفت. لبه ها به هیچ وجه تیز و پرداخته نمی شدند تا به هنگام کار دچار شکستگی نشود. تکه نیمه تراشیده و زمخت را به سمت پایین می غلتاندند تا از راه رودخانه و جاده به محل کار برسد.
حمل سنگ ها
شیوه حمل سنگها در آن زمان نیز در نوع خود جالبتوجه است. در زمان ساخت پارسه، هر سنگ را روی چند تخته چوبی بزرگ میگذاشتند. تختهها را روی غلتکهای چوبی قرار میدادند و با هل دادن و جابهجا کردن غلتکها سنگها را جابهجا میکردند. در جاده حیوانات بارکش را به کار میگرفتند و در رود از زورق (نوعی قایق) استفاده میکردند تا سنگها را به محل مورد نظر برسانند. این احتمال میرود که در صورت امکان در برخی مکانها گل و شن میریختند و تختهسنگها را بر روی همانها هل میدادند و پیش میبردند.
بالا کشیدن سنگ ها
بسیاری در نگاه اول فکر میکنند که برای جایگذاری قطعات بالایی درگاهها و ستونها تل خاکی در کنار آنها ایجاد میکردند. سپس راهی با شیبی تند درست کرده و قطعات را میغلتادند تا به جای خود برسند. این روش در بسیاری از بناها بهکاررفته اما ستونهای بلند تخت جمشید این کار را غیرممکن جلوه میدهد. مثلا برای ستونهای کاخ آپادانا که 22 متر ارتفاع دارند نمیتوان چنین روشی را به کار برد. تنها چیزی که میتوان در مورد تخت جمشید پذیرفت این است که در آن زمان هم مانند امروز از داربست استفاده میکردند و با قرقره و چرخسنگها را بالا میکشیدند. چوب کاج، بلوط و سدر بهترین گزینهها برای ساخت این داربست بودند و کشف چند قرقره هخامنشی نیز این نظریه را کاملا تایید میکند.
استفاده نکردن از ملات در چفت کردن و بستن سنگ ها
جالبترین نکته در ساخت تخت جمشید این است که در روی هم گذاشتن سنگها از هیچ ملاتی به هنگام ساخت استفاده نمیشد. سازندگان دو سطح برهم چسبیده را آن قدر میتراشیدند که کاملا صاف شوند و به خوبی روی یک دیگر بنشینند. آنها فقط قسمت میانی دو سطح را زبرتراش باقی میگذاشتند تا به خوبی به هم بچسبند.
برای پیوستن سنگها از علایم خاصی استفاده میشد تا اشتباهی رخ ندهد؛ مثلا روی ستونی که قصد برپا کردنش را داشتند، پیش از بالا بردن، چند علامت یکسان بر لبه قطعات مجاور هم حک میکردند. این نقاط به هنگام سوار کردن قطعات بر روی هم میافتادند و خط و طرح مورد نظر شکل میگرفت و نشان از درستی کار داشت.
برای پیوست دادن سنگها چند روش وجود داشت:
قفل و چفت که در آن قسمتی از یک تخته سنگ را برجسته میکردند و به همان نسبت یک گودی در تختهسنگ دیگر کنده میشد. قسمت برجسته مثل زبانه در گودی مزبور میرفت و دو سنگ به هم میچسبید.
در دو سنگ مجاور، دو گودی همانند و مرتبط ایجاد میکردند و آنها را با میله آهنی به نام بست به هم وصل میکردند، سپس بر رویش سرب مذاب میریختند و صیقل میدادند. این بستها را به صورت دم چلچلهای، استوانه، قلمی یا صاف و سرتبری میساختند. جالب آنکه در هر دورهای بستهای به خصوصی بهکاررفته است و از روی آنها میتوان تاریخ بناها را دریافت. مثلا بستهای دم چلچلهای در زمان داریوش و بستهای قلمی در زمان اردشیر یکم به کار رفتهاند.
تراش سنگ ها
مراحل مختلف تراش سنگها با قلمهایی متفاوت انجام میشد.
مرحله اول: قلمهای زمخت، کنر، پتک، تیشه مخصوص، چکش و دیگر ابزار مناسب برای جدا کردن سنگ.
مرحله دوم: قلمهای یک یا چند دندانهای (شانهای) برای درآوردن سطوح به شکل دلخواه.
پس از این مراحل قسمتهای تراشیده شده را با برادههای سنگی و صمغهای مخصوص صاف و شفاف میکردند. تراشکاران علامت مخصوص خود را بر روی سنگهای تراش داده شده باقی میگذاشتند که این علامتها کمک بسیاری به شناخت رمزورازهای معماری تخت جمشید کرده است.
ثبت ملی و جهانی
تخت جمشید اثری بیبدیل در جهان است و به همین دلیل، هم در فهرست آثار ملی ایران و هم در فهرست میراث جهانی یونسکو جای دارد. این اثر در تاریخ 24 شهریور 1310 با شماره 20 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و در سال 1979 با شماره 114 به فهرست میراث جهانی یونسکو راه پیدا کرد. معیارهای ثبت جهانی این اثر عبارتاند از:
یک شاهکار از نبوغ و خلاقیت انسانی به شمار میرود.
ایوانهای تخت جمشید، پلکانهای ورودی، دیوارهای مزین به حجاریهای گوناگون، ورودیهای به سبک آشوری، گاوهای بالدار غول پیکر و بقایای سالنهای بزرگ نشاندهنده نبوغ معماری در سطح عالیاند. استفاده از تیرهای چوبی و سقفهای سبک به معماران هخامنشی این امکان را داده تا در این فضا از کمترین میزان ستونهای بلند استفاده کنند؛ ستونهایی باقطر 1.60 و ارتفاع بالغ بر 20 متر. بر بالای آنها سرستونهایی دیده میشود که بر دو نقش پیچک استوار شدهاند. در این سرستونها نقش دو گاو زانوزده دیده میشود که پشتبهپشت هم قرار دارند و سرشان درست در جایی که تیر یا ستون به سقف میرسد از هم جدا شده است.
سندی بیهمتا و استثنایی است که وجود سنت فرهنگی و یا تمدن زنده یا از میان رفته را نشان میدهد.
این اثر مجموعهای از شواهد عالی، پلههای پراهمیت، اتاقهای تخت (کاخ آپادانا)، اتاقهای پذیرایی و ساختمانهای ضمیمه متعدد است که همین مساله آن را در میان بزرگترین سایتهای باستانشناسی جهان قرار میدهد؛ از آن سایتهایی که نمونهشان در هیچ جای جهان نیست و شواهدی ناب و دسته اول از تمدنی باستانی در خود دارد.
بهطور مستقیم یا ملموس با رویدادها یا سنتهای زندگی، افکار و عقاید یا آثار هنری یا ادبی مهم جهانی ارتباط دارد.
شکوه تخت جمشید ادامه دارد، همان گونه که بنیانگذارش داریوش آرزو داشت؛ تصویری از سلسله هخامنشی، قلهای که تصویر پادشاه بیوقفه بر روی آن نمایان است، کسی که بر موجودات خیالی پیروز میشود و به پادشاهیاش بر دشمن لگدمال شده ادامه میدهد. جایی که مجموعهای از حجاریهای جنگجویان، محافظان، اشخاص بزرگ و... مدام رژه میروند...
راه دسترسی به تخت جمشید
آدرس: استان فارس، شهرستان مرودشت، مجموعه تخت جمشید
ماشین شخصی: از شهر شیراز و تنها از طریق جاده میتوانید به شهرستان مرودشت و مجموعه تخت جمشید برسید. طول این مسیر 50 کیلومتر بوده و درمحور شیراز-اصفهان واقع شده است.
حملونقل عمومی: اگر ماشین شخصی ندارید میتوانید با استفاده از وسایل حملونقل عمومی از مسیر شیراز به مرودشت عبور کنید. این وسایل عبارتاند از مینیبوسها و تاکسیهای بین شهری که در ترمینال شهید کاراندیش شیراز و ایستگاه پارک سوار مرودشت میتوانید به آنها دسترسی پیدا کنید.
تورهای گردشگری: هتلهای شهر شیراز و آژانسهای مسافرتی این شهر تورهایی را به مقصد آثار باستانی همچون تخت جمشید و پاسارگاد برگزار میکنند. شما میتوانید با پرداخت هزینه از این برنامهها نیز بهره ببرید.
سفر به شیراز را با خرید مناسبترین قیمت بلیط هواپیما تهران به شیراز از وبسایت کارناوال تجربه کنید.
ساعت و هزینه بازدید از تخت جمشید
زمان بازدید: همه روزه از 8:30 تا 19:30 در نیمه اول سال و 08:00 تا 18:30 در نیمه دوم سال
روزهای تعطیل: تاسوعا و عاشورای حسینی، ۲۱ رمضان شهادت امام علی، ۲۸ صفر رحلت پیامبر، ۱۴ خرداد رحلت امام خمینی، ۲۵ شوال شهادت امام جعفر صادق
هزینه بازدید: 5,000 تومان برای اتباع ایرانی و 50,000 تومان برای اتباع خارجی
برنامه نور و صدا
زمان اجرای برنامه: در ایام نوروز هرشب، از اول خرداد تا آخر شهریور پنج شنبهها و جمعهها
ساعت اجرای برنامه: 20:00
زمان تهيه بلیت: 1 ساعت قبل از شروع سانس
نکته 1: برای گروهها در سایر روزها نیز امکان اجرای برنامه وجود دارد.
نکته 2: برنامه در فضای باز اجرا میشود و به دلیل برودت هوا در شش ماه دوم سال اجرایی وجود ندارد.
موزه تخت جمشید
زمان بازدید: همه روزه از 8:30 تا 19:30 در نیمه اول سال و 08:00 تا 18:30 در نیمه دوم سال
هزینه بازدید: 5,000 تومان برای اتباع ایرانی و 50,000 تومان برای اتباع خارجی
دیدنی های اطراف
عمارت شاپوری | 56.8 کیلومتر
دروازه قرآن | 65.5 کیلومتر
آرامگاه کوروش بزرگ | 78.1 کیلومتر
ویدیوی بازسازی شده از شکوه تخت جمشید
نظرات گردشگران خارجی درباره تخت جمشید
تخت جمشید اثری جهانی است و توجه بسیاری از گردشگران را در آن سوی مرزها به خود جلب کرده است. در اینجا نگاهی داریم به نظراتی که گردشگران خارجی در مورد تخت جمشید در سایت تریپ ادوایزر بیان کردهاند تا ببینیم آنها در مورد این اثر زیبا چه دیدگاهی دارند:
گردشگر یونانی | تاریخ بازدید آبان 98
باید ببینید...
اگر یونانی هستید، این مکان برای شما بسیار خاص است و کاملا با تاریخ ما ارتباط دارد. اما به جز اینها، این اثر یک شاهکار است که نشان میدهد چه نوع تمدن پیشرفته و شگفتانگیزی در آن روزها وجود داشته است. ساعاتی را در آنجا سپری کنید و به دنبال جزئیات باشید. سعی کنید در ذهن خود روزهای باشکوه این شهر باستانی را تصور کنید. حتما با یک راهنما همراه شوید حتی اگر مطالب زیادی در مورد این اثر خوانده باشید باز هم نکاتی هست که شما نمیدانید؛ نباید جزئیات جالب را از دست بدهید.
نکتهای که من به نظرم میرسد این است؛ در بیرون از بقایای باستانی، یک هتل کوچک با فضای خاص و آرام و رستوران وجود دارد که بیشتر برای باستانشناسانی که در آنجا کار میکنند ساخته شده است. پیشنهاد میکنم یک شب را قبل از بازدید را در این هتل بگذرانید و صبح زود از خواب بیدار شوید تا منظره این شهر باستانی را در نور زیبای صبحگاهی ببینید، نفر اول وارد مجموعه شوید و پیش از رسیدن توریستها، مردم محلی و دانشآموزان، با خیال راحت بازدیدتان را در فضایی آرام انجام دهید. امیدوارم در سفر بعدیام، نورپردازی بهتری در باغچه هتل ببینم تا بیشتر از آن لذت ببرم.
گردشگر سوئدی | تاریخ بازدید آبان 98
بازدید خوب
جدا از هوا که هنگام بازدید واقعا بد بود، بازدید خوبی داشتیم. مجموعه در دست مرمت بود. لطفا مطمئن شوید که زمان مناسبی از روز را برای بازدید انتخاب میکنید و ترجیحا در ایام غیر پیک سفر به آنجا بروید.
گردشگری از ترکیه | تاریخ بازدید مهر 98
شکوه سرزمین پارسی
بدون شک پرسپولیس، جاذبهای است که باید آن را ببینید. بقایایی باشکوه از سلسله هخامنشی که روزگاری بر جهان فرمانروایی میکردند.
گردشگری از عمان | تاریخ بازدید مهر 98
پرسپولیس را از دست ندهید...
حیرتانگیز، دیدنی، باشکوه و ... فقط چند کلمه برای توصیف این منظره شگفتانگیز معماریاند! اهمیت تاریخی این اثر به همان اندازه جذاب است! با تاکسی آنجا بروید و درگیر رزرو تور نشوید؛ راهنماهای زیادی در سایت هستند و اگر تاریخ را بخوانید میتوانید خودتان هم به بازدید بروید و از آن لذت ببرید. تخت جمشید به هنگام غروب خورشید دیدنیتر میشود و من شنیدهام صبحها هم بسیار دیدنی است. برای رفت و برگشت به شیراز به 3 تا 4 ساعت زمان نیاز دارید.
دغدغه های کارناوالی
تخت جمشید میراث جهانی ایران و گواهی بر تاریخ هزاران ساله تمدن آریایی است؛ اما متاسفانه در سالهای اخیر عوامل بسیاری آن را مورد تهدید قرار داده اند که از میان آنها میتوان به انجام کارهای عمرانی در اطراف تخت جمشید که به منظر این بنا آسیب میزنند اشاره کرد.
یادگاری نویسیها از دیرباز مشکلی دردناک برای آثار تاریخی این سرزمین بوده است. متاسفانه نبود نیروی محافظ در این اثر و کملطفی بازدیدکنندگان این مساله را در تخت جمشید تشدید کرده است. لمس کردن دیوارها و نقوش برجسته تهدیدی جدی برای این اثر بیبدیل به شمار میروند و ممکن است به مرور آن را برای همیشه نابود کنند.
توصیه های کارناوالی
- در سفر به شیراز حتما بازدید از تخت جمشید را در برنامهتان بگنجانید و حداقل یک روزتان را به بازدید از این اثر و دیگر آثار باستانی همچون نقش رستم، پاسارگاد و ... اختصاص دهید.
- به دلیل تابش شدید آفتاب در این اثر بهتر است کرم ضد آفتاب، کلاه آفتابگیر و عینک آفتابی به همراه داشته باشید تا بازدیدتان لذت بخشتر شود.
- میتوانید برای آن که بازدیدی راحتتر و کاملتر داشته باشید از طریق این لینک، اپلیکیشن راهنمای تخت جمشید را دانلود و از خدمات آن استفاده کنید.
- میتوانید بازدید از این اثر را به همراه تورهای تعریف شده توسط آژانسهای مسافرتی در سطح شهر انجام دهید تا بتوانید از راهنماییهای لیدرهای آنها نیز بهره ببرید.
سخن آخر
آثار جهانی کشورمان افتخاری برای هر ایرانی محسوب میشوند که دیدنشان ردایی از غرور را بر تن مینشانند و حسی وصفنشدنی را میهمان دلتان میکنند. در سفرهایتان بازدید از این آثار را فراموش نکنید که یادگاری از تاریخ پرفرازونشیب ایراناند و شما را با گوشهای از اهمیت این سرزمین کهن آشنا میسازند.
آیا تا به حال به دیدار هیچ یک از آثار جهانی ایران رفتهاید؟
چه قدر با این آثار آشنایی دارید؟
تا به حال تخت جمشید را از نزدیک دیدهاید؟ چه نگرانیهایی در مورد این اثر دارید؟
دیدگاهها و تجربههای خود را با ما به اشتراک بگذارید...
نتیجه نقد و بررسی کارناوال
4.4
بررسی شده توسط کارناوال
ارزش تاریخی | (عالی) 5 |
شرایط نگهداری و مرمت | (معمولی) 2.5 |
تنوع و کیفیت امکانات | (معمولی) 2.5 |
ارزش معماری | (عالی) 5 |
ارزش بازدید | (عالی) 5 |
نقاط قوت
- یکی از آثار جهانی ایران
- مهمترین بنای به جا مانده از هخامنشیان
- معماری و تزیینات خیرهکننده و بیبدیل
نقاط ضعف
- نگهداری نامناسب
- نبود امکانات مناسب برای گردشگران
- کمبود راهنمای مسلط
- کمبود محافظ خوب برای جلوگیری از دسترسی بازدیدکنندگان به سطح اثر
نقد و بررسی کاربران
میانگین امتیاز کاربران
از مجموع 13 رای
4.1
دوستان
3
خانواده
5
زوج
1
سهولت در دسترسی | (عالی) 5 |
تنوع و کیفیت امکانات | (خوب) 3.5 |
طراحی مسیر بازدید | (عالی) 4.8 |
کیفیت عملکرد راهنما | (عالی) 4.5 |
ارزش بازدید | (خوب) 4.3 |
تخت جمشید را دیدهاید؟
تجربه و نظر خود را با دیگران به اشتراک بگذارید
سوالی دارید؟
از کارشناسان و کاربران کارناوال بپرسید
3.8
خوبه فقط تقریبا خراب شده
انتشار: 31 فروردین 1401
مسعود نظرى مهر
4.8
تو وندیداد خونده بودم که آدم اهریمنی و آدم های بد رو ببرین تو بیابون دفن کنین.... قبر کوروش هم تو بیابونه....... با چن نفر بحث کردم ...چنتا لینک بهم دادن که ادعا شده بود اون قبر کوروش نیست و اون قبر واسه یکی دیگست که اسم عربی هم داشت که الان یادم نمیاد...و قبر کوروش تو بابله.......
یکم پیچیده گفتی
انتشار: 31 فروردین 1401
انتشار: 26 فروردین 1399
ناشناس
مدیریت در حد دوره دوره قاجار
4.8
سالها پیش از تخت جمشید بازدید کردم و همون زمان هم برام عجیب بود که چطور هیچ فکری نشده که مردم از روی سنگ ها کفپوش و پلکان عبور نکنن و صدهاهزار بار تردد سالانه بازدیدکنندهها روی این اثر تاریخی، چه بلایی سرش میاره. این روزها که تکنولوژی همه جور امکاناتی رو در اختیارمون گذاشته واقعا سخت نیست بخشی از درآمد مجموعه رو به حفاظت با روشهای نوین اختصاص بدیم. بعلاوه وقتی آدم میبینه افراد خانواده با بچه و قابلمه بدست واسه پیک نیک میان تخت جمشید و تو محوطه ناهار میخورن از خودش میپرسه بهتر نیست هزینه بلیط رو یکم گرونتر کنیم تا افراد واقعا علاقه مند بیان. من مطمئنم اگه بلیط تخت جمشید پونزده هزار تومن بود و از همه بچه ها هم گرفته میشد فقط کسایی می اومدن داخل و بچه هاشون رو همراهشون می آوردن که برای تاریخ ارزش قایل هستن و میخوان خودشون یا بچه چیزی یاد بگیرن. این یه اصل اثبات شده است که ما وقتی بهایی نمیپردازیم چیزی هم یاد نمیگیریم. بچه های سه چهار ساله که هنوز حتی حرف نمیزنن رو میارن زیر افتاب میگردونن بخاطر خستگی و کسالت بار بودن فضا، جیغ و گریه شونو درمیارن و باعث آزار بقیه میشن میگذارن روی دیوارهای تاریخی راه برن و یادگاری بتراشن و جالب اینجاس که ورود این بچه ها رایگانه. خیلی کار سختی نیس با فراهم کردن یه فضای مناسب نگهداری و بازی کودک به خانواده هایی که بچه دارند و میخوان بازدید کنن خدمات بهتری داده بشه.
انتشار: 27 خرداد 1397
پرسش و پاسخ
پرسش جدید
نیما اسدی
سلام وقت بخیر امروز ۷ آبان تخت جمشید باز است؟
انتشار: 07 آبان 1403
وجیهه مالکی
سلام، پنجشنبه وجمعه باز هستند؟
انتشار: 21 شهریور 1403
سلام ، روز اربعین ، ۳ شهریور ۱۴۰۳ تخت جمشید باز است ؟
انتشار: 03 شهریور 1403